اسرائیل و چالش تصمیمگیری قطعی در مورد ایران
بنیامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل، تور اروپایی خود را برای در ديدار با همتايان بريتانيايى و آلمانى خود گفت و گو پیرامون صلح خاورميانه و برنامه اتمى ايران آغاز کرده است.
گفتاری از حسین رویوران، کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه:
به نظر میرسد که همسویی غرب با اسرائیل به دلیل سیاست های کلان و استراتژی های همسوی تل آویو و غرب است. این سیاست چندان متاثر از موضع گیری های مقطعی نمی شود گرچه اکنون در موضع گیریهای مقطعی نیز نوعی تفاوت میان غرب و اسرائیل به ویژه در ارتباط با فرایند صلح خاورمیانه و توقف شهرک سازی ایجاد شده است.
غرب خواهان توقف ساخت شهرکهای یهودی نشین است اما دولت اسرائیل با این توقف مخالف است، نکته قابل توجه این است که در اسرائیل کابینه جنگ بر سر کار است و هیچ گونه راهکار حل بحران را پذیرا نیست چراکه اساسا از احزاب افراطی راست گرا تشکیل شده که تمایلی به حل بحران ندارند. اعضای این کالبینه بر بسیاری از سیاستهای جنگ طلبانه اسرائیل اصرار دارند و ادامه شهرک سازی را نیز ضروری می دانند.
تنها نکته طرح شده از سوی نتانیاهو برای جلب نظر طرفهای غربی زمینه سازی برای نوعی توسعه اقتصادی در کرانه باختری است که بر اساس آن اقتصاد فلسطینی البته در چارچوب وابستگی و نه استقلال، توسعه خواهد یافت. به این ترتیب دولت اسرائیل هیچ گونه راه حل سیاسی برای حل وضعیت فعلی فلسطینیان ارائه نمیدهد.
کابینه فعلی اسرائیل کابینه جنگ و ضد صلح است، لذا تل آویو برای توجیه سیاستهای جنگ طلبانه خود در تلاش است از ایران به عنوان یک دشمن یا تهدید یاد کرده و مواضع جنگ طلبانه خود را در سایه این تهدید ناپیدا کند، بر همین اساس سیاست اسرائیل در حال حاضر بزرگ نمایی تهدید ایران و از اولویت خارج ساختن مباحث صلح در ارتباط با بحران فلسطین است.
کلیه مسئولین اسرائیلی در این قضیه فعال هستند و آقای نتانیاهو قطعا در سفر به کشورهای اروپایی تلاش خواهد کرد بررسی تهدید ایران را در اولویت مذاکرات خود با طرفهای اروپایی قرار دهد. در عین حال او درصدد است با بزرگ نمایی تهدید ایران بررسی تخلف اسرائیل از بسیاری ملزومات صلح خاورمیانه را به تاخیر اندازد.
غرب و ضرورت مذاکره با ایران
این گونه به نظر میرسد که اهداف تعیین شده برای سیاست خارجی ضد ایرانی اسرائیل با چالشهایی روبروست. اساسا گاه غرب به ایران نگاه به یک قدرت منطقهای است که ضرورت تعامل با این قدرت اجباری است. در واقع غرب به دلیل منافع کلان خود ناگزیر از گفت و گو با ایران است و در عین حال به دلیل هم پیمانی استراتژیک خود با اسرائیل همسویی با اسرائیل دارد.
این گونه است که غرب در تصمیمگیری پیرامون اهداف و اولویتهایی که نخست وزیر اسرائیل مطرح میکند دچار است و قادر به تصمیمگیری قطعی و یکسره کننده در این ارتباط نخواهد بود.
نظر شما :