آذربایجان نه مصر است و نه بحرین
دیپلماسی ایرانی: حسن بهشتی پور کارشناس مسائل قفقاز در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که هر چند تحولات آذربایجان را میتوان در امتداد تحولات خاورمیانه ارزیابی کرد ولی ابعاد آن قابل مقایسه با آن تحولات نیست.
آیا میتوان گفت تحولات اخیر آذربایجان، در ادامه موج دموکراسی خواهی اخیر در کشورهای عربی خاورمیانه به وقوع پیوسته است؟
در ابعاد این تحولات این گونه نیست، ولی آن چه مسلم است این است که کشورها تحت تاثیر یکدیگر قرار دارند و تحولات منطقه ای بر کشورهای مجاور تاثیر دارد. قطعا تحولات خاورمیانه هم بر منطقه قفقاز هم تاثیر تعیین کننده دارد. به ویژه این که حکومتهایی که کشورهای این منطقه زمام امور را در دست دارند شباهتهایی با حکومتهای کشورهای عربی دارد. در آذربایجان حکومت الهام علیاف یک حکومت اقتدارطلب و تمرکزگراست و همه امور توسط گروه نخجوانیها اداره میشود.
این گروه از زمان حکومت حیدرعلیاف از سال 1993 که جبهه خلق در آذربایجان از قدرت کنار رفت، حاکم بوده اند و در این کشور هیچ امکانی برای فعالیت مخالفان، چه اسلامگراها و چه غربگراها وجود نداشته است. به نظر من تحولات اخیر جمهوری آذربایجان نیز تحت تاثیر جریانات اخیر خاورمیانه قرار دارد. اما نمیتوان گفت ابعاد آن شبیه کشورهایی چون بحرین یا یمن است. وقایع کنونی آذربایجان در شکل کوچکتر و مقدماتیتر تحولات کشورهای عربی است و باید گفت این تحولات تازه در حال شکل گیری است.
علیاف در برابر مخالفین چه رویکردی در پیش گرفته است؟
در مخالفت با حکومت الهام علیاف دو جریان کاملا متفاوت فعالیت میکنند؛ یکی اسلامگراها که بحث حجاب و از این گونه مسائل را دنبال میکنند و دیگری احزاب غربگرا مثل حزب مساوات. این دو گروه، رویکردهای متفاوتی دارند. گروههای غربگرا، سکولار و قائل به جدایی دین از مذهب هستند و با حکومت الهام علیاف به واسطه این که اقتدارگرا است مخالفت میکنند. آنها معتقدند الهام علیاف آزادیهای سیاسی و اجتماعی را محدود کرده است. از سوی دیگر گروههای اسلام گرا هستند که خواستهای متفاوتی دارند بر احکام اسلامیتاکید میکنند.
الهام علیاف به دنبال این است که بتواند از طریق مناسبات خانوادگی و زد و بندهایی که با گروههای ذینفوذ در آذربایجان دارد، به حکومت خود ادامه دهد. او در مناسبات خارجی نیز، هم روابط نزدیکی با روسیه برقرار کرده و هم روابط خوبی با آمریکا ایجاد کرده است و تلاش کرده که توازنی در روابط خارجی خود در میان این دو کشور ایجاد کند. او تلاش میکند به این واسه با تعارضاتی که به عنوان مثال گرجستان با آن روبرو است مواجه نشود. علاوه بر این علیاف سعی کرده است مناسبات خوبی با ترکیه و ایران به عنوان قدرتهای منطقه ای ایجاد کند. یعنی او هم با قدرتهای منطقه ای و هم قدرتهای جهانی روابط خوبی برقرار کرده است. در داخل نیز چنانچه اشاره شد با روابط خود با گروههای ذی نفوذ حکومت خود را تداوم میبخشد.
به نظر شما این تظاهرات با توجه به موضع دولت ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا ممکن است این اعتراضات به انجام ا صلاحات منجر شود؟
به نظر من انجام اصلاحات در این کشورها یک انتخاب نیست، بلکه اجبار است. حکومتهایی از این دست مجبورند اصلاحات کنند تا کنترلی بر امورد داشته باشند. از سوی دیگر مخالفان نیز آنقدر قوی نیستند که بتوانند تحول جدی ایجاد کنند. در کنار این باید در نظر داشت که پول نفت موجب شده که رفاه به طور نسبی در آذربایجان ایجاد شود. به این ترتیب شاخصهای اقتصادی در این کشور بحرانی نیست. با این وجود فساد اداری، شکاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه درآمد، رشوه خواری و از این دست مسائل زمینههای نارضایتی را در این کشور ایجاد کرده است. علیرغم این اعتراضاتی از این دست نمیتواند به سرعت به نتیجه برسد و در بلند مدت ممکن است به تحولاتی بینجامد.
آیا این اعتراضات نگرانی بیشتر روسیه از تحولات اخیر خاورمیانه را در پی خواهد داشت؟
باید توجه داشت که نگرانی روسیه از این رو است که حکومت روسیه نیز در بسیاری از رفتارها و مسائل شبیه حکومتهایی نظیر قزاقستان یا آذربایجان است. هرچند روسیه وضعیت بهتری دارد ولی تقریبا شبیه این حکومتها است. نگرانی روسیه از تحولات اخیر در منطقه ناشی از این است که ممکن است در آینده در روسیه هم اعتراضاتی از این دست ایجاد شود. با این وجود شرایط اجتماعی- اقتصادی و گرایشهای مردمی در روسیه به شکلی نیست که بتوان انتظار قیام و تظاهرات عمومی در روسیه را داشت.
گرایشهای مردم روسیه با گرایش عمومی مردم در کشورهای عربی تفاوت دارد و ساختار حکومت در کشور منطقه قفقاز و روسیه نیز با کشورهای عربی کاملا متفاوت است. در کشورهای عربی حکومتها متکی بر روابط عشیره ای هستند درحالی که در این منطقه حزب گرایی، الیگارشی مالی پشت پرده و زد و بندهای سیاسی حاکم است.
نظر شما :