وقت پاسخگویی آست آقایان
دیپلماسی ایرانی: آنچه در سوریه و اردن رخ داد بی شک یکی از مهمترین حوادثی است که در چند ماه اخیر در کشورهای عربی رخ داده است. خیزشهای مردمی علیه دولتهای مدرن عربی که به تونس و مصر آغاز شد و دومینوی آن همچنان هم ادامه دارد.
خیزش مردمی علیه سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی در اردن و سوریه نشان داد که مردم عادی موفق شدند از خطوط قرمز عبور کرده و مطالبههای خود را با صدای بلند فریاد کنند. با توجه به تغییرات بنیادینی که ناآرامیها در این دو کشور بر منطقه خواهند گذاشت و کشورهایی مانند اسرائیل، لبنان، عراق ، ایران و عربستان سعودی را تحت تاثیر قرار خواهند داد باید اعتراف کنیم که تغییراتی اساسی در خاورمیانه و جهان عرب در راه است.
من هفته گذشته را در دمشق و عمان گذراندم. با چهرههای موافق و مخالف دولت، اعضای اپوزیسیون و مردم کوچه و بازار هم بسیار گفت و گو داشتم. نخبگان سیاسی در راس در هر دو این کشورها هم مایل نبودند اعتراف کنند که سرانجام موج خیزشهای عمومی در جهان عرب به کشورهای آنها رسیده است و هم نمیدانستند که چگونه باید به این ماجرا پاسخ دهند. اردن و سوریه دو کشوری بودند که خود را از سیلاب تغییرات به راه افتاده در خاورمیانه مصون می دیدند. دولتمردان در هر دو این کشورها به سیستم امنیتی پیچیده خود بسیار مطمئن بوده و شکی نداشتند که میتوانند در قبال این خیزشها بایستند. اما انچه هفته گذشته در هر دو این کشورها رخ داد نشان داد که دولتمردان در برآوردهای خود دچار اشتباه استراتژیک شده بودند.
تظاهرات در چند شهر در سوریه در نهایت منجر به کشته شدن قریب به 100 معترض شد و همزمان در اردن هم صدها معترض جوان مقابل وازت کشور صف کشیده و شعارهای دموکراسی خواهی و تغییر سر دادند. جمعیت فریاد زدند که تا زمان اصلاحات گسترده در قانون اساسی و مبارزه جدی دولت با مفصدان اقتصادی به خانه باز نخواهند گشت. هم در اردن و هم در سوریه دولتمردانی که از این حرکتهای مردمی غافلگیر شده بودند مجبور شدند برای خرید زمان و جمع و جور کردن دست و پای خود به شکل موقت هم که شده وعده اصلاحات بدهند. خواستههای مردم تقریبا حول یک محور چرخید: پایان دادن به وضعیت فوق العاده، اصلاحات در قانون اساسی، تغییر در کابینه و اعطای آزادی بیشتر سیاسی و مدنی به شهروندان.
آنچه در اردن و سوریه رخ داد ابعاد دیگری هم داشت که ارزش توجه را دارد. نخست آنکه معترضان فریاد سر دادند که دولت باید به دخالت سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی در تمامی سطوح کارهای دولتی و مردمی پایان دهد. دوم انکه درخواست تغییر و اصلاحات تنها از سوی یکی از اپوزیسیونها و یا احزاب مطرح نشد. بلکه گروههای متفاوت با اهداف متفاوت اجتماعی و سیاسی دور هم جمع شده و ائتلافی از مردم را تشکیل دادند.
در راهپیمایی که در اردن رخ داد و بسیاری ان را به روزهای راهپیمایی مصریها در میدان تحریر تشبیه کردند همگان از چپگرا تا ناسیونالیست و اسلامگرا دور هم جمع شده و شعار تغییر سر دادند: ما خواهان اصلاحات در این رژیم هستیم. ما میخواهیم که دولتمردان فاسد عادلانه محاکمه شوند. انقلاب دور سر ما میچرخد و اکنون نوبت به اردن رسیده است. با شما هستیم مردان جا خوش کرده در سرویسهای اطلاعاتی، دستان خود را از سیاست کوتاه کنید.
این قبیل انتقادهای بی پرده از حط مشی دولت در اردن و سرویسهای امنیتی را بسیاری از تحلیلگران پیشرفتی جدی در استانداردهای سیاسی مردم اردن میدانند. ملک عبدالله ابتدای ماه گذشته میلادی بود که کمیته گفتمان ملی برای رسیدگی به مطالبات معترضان تشکیل داد و این بار با بالا گرفتن ناآرامیها در کشورش از این کمیته خواست که نتیجه تحقیقات خود را هر چه سریعتر اعلام کند. البته ملک عبدالله در گام نخست نخست وزیر و اعضای کابینه را نیز تغییر داد و وعده بررسی سریع و عادلانه به مطالبه معترضان را بارها و بارها داد.
در سوریه نیز دولتی که عمدتا در مقام پاسخگویی به جامعه نبود اکنون خود را در حلقه ای میبیند که چاره ای ندارد جز پاسخ دادن به مطالبات بر حق مردم. با توجه به بالا رفتن آمار کشته شدهها در تظاهرات و البته افزایش تنش در دمشق اکنون دولت بشار اسد هم وعده داده است که آزادسازی برخی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. سوریه از سال 1963 تاکنون وضعیت فوق العاده را تحمل میکند و اکنون نخستین مطالبه مردمان این کشور پایان دادن به این وضعیت است .
مشاور رئیس جمهوری سوریه ادعا میکند که اقای اسد قانونی را در دست بررسی دارد که بر اساس آن اعمال تسلط دولتی بر رسانهها برداشته شده و علاوه بر این موجی از آزادیهای سیاسی و اجتماعی هم از راه خواهد رسید. اصلاحات اقتصادی نیز در دستور کار دولتی قرار دارد که معترضان آن فقر را نیز عاملی برای حضور در خیابان می دانند.
آنچه در سوریه و اردن رخ داد عزم ملتی را نشان داد که کاسه صبرشان مدتهاست از خفقان امنیتی لبریز شده است. هیچکس نمیداند که پایان این داستان آغاز شده چه خواهد بود؟ اما آنچه که عیان است این است که تاریخ برگ خوشایندی را در خاورمیانه ورق خواهد زد درست همانگونه که بر صفحات تاریخی کشورهای شمال آفریقا ثبت شد . دولتهای مقتدر دیروز اکنون خود را در معرکه پاسخگویی به شهروندانی میبینند که از زن و مرد از پیر تا جوان در کوچه و خیابان ایستاده اند و حق خود را فریاد میزنند.
دیلی استار
نظر شما :