قذافى با اين اقدامات کنار نخواهد رفت
دیپلماسی ایرانی: آقاى جاويد با گذشته چند هفته از تداوم درگيرىها در ليبى وضعيت کنونى در ليبى را چگونه ارزيابى مىکنيد؟
وضعيت کنونى ناشی از ناتوانى و ترديدهاى جهان و بخصوص غربیها در حمايت از مردم بى دفاع ليبى است. وضعيت خاص ليبى و تصمیم قذافی در رویارویی با قیام مردم منجر به اين شد که به دلیل برخورداری قذافی از تسلیحات، درگیریهای داخلی تا حدى به نفع نيروهاى حامى قذافى پيش رود. کشورهاى غربى در ليبى منافعى دارند و اين مسئله تصميم گيرى و اقدام در جلوگیری از کشتار مردم را عملا دچار مشکل کرده بود.
وضعیت ليبى در مقایسه با مصر و تونس متفاوت است. ليبى کشور نفتى است و روزانه يک ميليون و هفتصد هزار بشکه نفت به دنيا تزريق مىکند. کشورهاى اروپايى و در راس آنها ايتاليا، از پروژههاى کلان خود در ليبى منتفع هستند و به راحتى نمىتوانند در مورد آن تصميم گيرى کنند.
علاوه بر اين، شخصيت غيرقابل پيش بينى قذافى و شرايط خاص جغرافیایی ليبى نيز مطرح است. قذافى آدمى نيست که به راحتى تسليم شود. بنابراين بايد در این درگیریها يک طرف پيروز شود. در کنار اين موارد، وسعت سرزمينى ليبى این امکان را براى قذافى ايجاد کرده که با توسل به جنگ تمام عیار مانع از پيروزى مخالفانش شود. بنابراين در حال حاضر مجموعه اين دوعامل موجب جنگ داخلى تمام عيار در ليبى شده است.
معمر قذافى در روزهاى گذشته گفته که در صورت دخالت غربىها در اين کشور با القاعده متحد خواهد شد؟ چنين اتفاقى تا چه حد محتمل است؟
اگر منظور قذافى از اين سخن اين است که با القاعده در درون ليبى متحد شود، به نظر من چنين اتفاقى محتمل نيست. چرا که سازمانهاى بنيادگراى مذهبى نظير القاعده با حکومتى که وجهه مذهبى خوبى ندارد و در داخل کشور خود در حال قتل عام مسلمانان است متحد نمىشوند. از نظر من اين حرف بيشتر يک تهديد است.
بايد به اين نکته توجه داشت که يکى از قدرتمند ترين تشکيلات اخوانىهاى نزديک به تفکر سلفى در ليبى و در شرق ليبى است. در واقع در بنغازى که مهمترين شهر مخالفين قذافى است، بازماندههاى اخوانىهاى تندرو مذهبى هستند که عليه قذافى دست به اعتراض زده اند. ديدگاههاى القاعده با اين گروهها نزديکى بيشترى دارد تا با قذافي.
اما اگر منظور قذافى اين باشد که او با هم پيمانى با القاعده در تمام جهان به منافع غرب ضربه بزند، اين ممکن است. در اين مسئله نه القاعده و نه قذافى محذورات اخلاقى براى خود قائل نيستند و ممکن است که اين دو براى منافع غرب و آمريکا در کشورهاى ديگر مشکل ايجاد کنند.
وضعيت آينده در ليبى را چگونه ارزيابى مىکنيد؟
روند يک هفته گذشته نشان مىدهد که اوضاع به نفع نيروهاى طرفدار قذافى پيش مىرود. در شهرهايى چون البريقه، الزاويه، الزواره و يا شهر نفتى راس لانوف معمر قذافى توانسته است با سازماندهى نيروهاى خود، با برترى هوايى و دريايى، با قدرت آتش بسيار زياد خود و در نهايت با به کارگيرى مزدوران آفريقايى پيشرفتهايى را داشته باشد.
اين که آيا مىتواند اين روند را حفظ کند يا نه پيش بينى بسيار سخت است. چرا که بنغازى فاصله زيادى از پايتخت دارد و مسقط الراس نيروهاى مخالف محسوب مىشود و به اين دليل نيروهاى مخالف قذافى همه امکانات را برای دفاع از بنغازى و مقاومت گسترده برای حفاظت از این شهر را بسیج خواهند کرد. در بعضى جاها نيز عليرغم پيشرفتهاى قذافى، شهرها دست به دست گشته اند که نمایانگر مقاومت شدید مخالفین است.
با اين وجود مىتوان گفت به دليل برترى هوايى، استفاده از آتش توپخانه، بى ملاحظه بودن رژیم در کشتار انسانها و بمباران شهرها و استفاده ارتش مزدور، قذافى دست بالا را دارد و اگر همين روند ادامه داشته باشد عرصه برنيروهاى معارض قذافى تنگ تر خواهد شد.
قطعنامه چهارشنبه گذشته شوراى امنيت در مورد ممنوعيت پرواز بر آسمان ليبى را چگونه ارزيابى مىکنيد؟
يکى از وظايف شوراى امنيت، مداخله بشر دوستانه در جاهايى است که با يک فاجعه انسانى روبرو است. به نظر می رسد در حال حاضر در ليبى فاجعه انسانى در حال وقوع است. حجم وسيع بمبارانهاى شهرى و استفاده از هواپيما براى بمباران مناطق مسکونى و جمعيتهاى انسانى و تاسيسات اقتصادى و پناهندگان به کشورهاى همجوار نظير مصر و تونس، از مسائلى است که از مصاديق جنايت عليه بشريت محسوب مىشوند. اين به اين معنا نيست که شوراى امنيت و کشورهاى غربى بايد به اين کشور لشگرکشى کنند بلکه سازمان ملل و اين کشورها بايد تمام تدابير لازم براى توقف خشونتها و جلوگيرى از وقوع و تداوم فاجعه انسانى و جنايت عليه بشريت را انجام دهند.
هر چند اقدامات سازمان ملل و کشورهاى موثر شوراى امنيت تاکنون ناکافى و با ترديد و تاخير فراوان بوده است ، با اين وجود قطعنامه آخر شوراى امنيت مىتواند گامىجدى از سوى جامعه جهانى براى جلوگيرى از ادامه جنايت عليه بشريت در ليبى محسوب شود.
در اين قطعنامه به اعمال منطقه پرواز ممنوع اشاره شده است. آيا اين اقدام سابقه داشته است؟
شوراى امنيت در چارچوب وظايف قانونى خود به اعمال منطقه ممنوعه پرواز اقدام کرده است. اين کارى است که در عراق زمان صدام بعد از سال 1991 در منطقه کردستان نيز رخ داد. اين قطعنامه حداقل کارى بود که شوراى امنيت مىتوانست انجام دهد.
اجراى منطقه پرواز ممنوع به چه شکل ممکن خواهد بود؟
امریکاییها و غربیها و به طور مشخص ناتو توانایی این را دارند که با استفاده از پايگاههاى خود ممنوعیت پرواز بر فراز لیبی را اجرا کنند. ايتاليا به ليبى بسيار نزديک است. اجراى اين مصوبه از طريق پايگاه ناتو در ايتاليا امکان پذير است. علاوه بر اين استفاده از ناوگانهای موجود در مدیترانه و ناوهاى هواپيمابر غربى که به صورت مرتب در منطقه گشت زنى کنند مىتوانند اين مصوبه را اجرا کنند و در صورت هرگونه تخلف و پرواز هواپیماهای نظامی، آن را هدف قرار دهند.
با توجه به این که رژیم قذافی از هلی کوپترها و هواپیماهای جنگی برای سرکوب مردم استفاده میکند، این اقدام میتواند تا حدی میزان تلفات را کاهش دهد. با اجراى اين قطعنامه برترى هوايى قذافى نسبت به مخالفين از بين خواهد رفت. علاوه بر اين نوعى از اميدوارى را براى نيروهاى مردمىايجاد مىکند که بتوانند بر نيروهاى قذافى پيروز شوند.
آيا اين اقدام موجب برکنارى قذافى خواهد شد؟
به نظر من قذافى به اين اقدامات کنار نخواهد رفت. او چنانکه خود گفته تا آخرين نفس مقاومت خواهد کرد. مگر اين که شاهد خيزش همه جانبه مردمىباشيم. در شهرهايى تحت تسلط دولت است به واسطه قساوتهايى که قذافی و نیروهای تحت امرش انجام داده اند و تمردهاى ارتش را با اعدامهای سرکوب کرده اند تا مانع از گسترش قيام مردمىبه سراسر کشور شوند .
بنابر اين به نظر مىرسد جنگ داخلى تمام عيار توسعه پيدا خواهد کرد. بايد ديد که کشورهاى غربى تا چه حد براى اجراى قطعنامه اخير شوراى امنيت مصمم هستند و اين مسئله تا چه حد به کاهش خشونتها کمک خواهدکرد.
نظر شما :