صفآرایی ایران و سوریه در برابر امریکا و عربستان
دیپلماسی ایرانی: تا چندی پیش تحلیلگران سیاسی پیشبینی میکردند که پس از تحولات اخیر منطقه عربستان سعودی و سوریه بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شده و روابط خود را بیش از اندازه حسنه کنند اما اتفاقاتی که در هر دو کشور رخ داد نشان داد که هر کدام از آنها یک جریان متناقض را هدایت میکند و این مسئله بیش از آن که نشان از دوستی و نزدیکی دو کشور باشد نشان از وجود رقابت تنگاتنگ میان آنها است.
میتوان این گونه گفت که خاورمیانه به دایره نفوذی ایران و امریکا تقسیم شده و هر کدام از دو کشور سوریه و عربستان سعودی در کنار هر کدام از این دو دایره ایستادهاند و این مسئله بیش از آن که در امتداد یک خط واحد باشد دو جبهه متناقض را تشکیل میدهد. این برداشت را در بازتاب رسانهای تحولات اخیر لیبی و بحرین در هر کدام از رسانههای سوریه و عربستانی به خوبی میتوان دید. مصالح و منافع سوریه در بحرین و لیبی کاملا با دیدگاهها و آرزوهای خاندان آل سعود در این دو کشور تعارض دارد.
در جهان عرب سنتی وجود دارد موسوم به جنگ رسانهای. در جنگ رسانهای و اطلاعاتی همه به یکدیگر یورش میبرند اما در عالم واقع هیچ جنگی میان آنها وجود ندارد. همگی نیز این گونه وانمود میکنند که ابزارهای رسانهای و ارتباط جمعیای که در اختیار دارند بسیار قدرتمند و فعال است. معرکه رسانهای خاندان آل سعود با خاندان اسد در بعد رسانهای به خوبی نشان داد که دو طرف تا چه اندازه با یکدیگر رقابت دارند. به ویژه زمانی که سوریها در اعتراض به ورود ارتش عربستان برای قلع و قمع تظاهرات مردمی در منامه انتقادهای شدیدی را علیه ریاض در رسانههای خود آغاز کردند. دستگاههای رسانهای و اطلاعرسانی سوریه بارها و بارها تاکید کردند که ریاض به خانواده پادشاهی بحرین کمک میکند تا معترضان شیعه را در منامه سرکوب کند. در عین حال واکنش حکومت بحرین نیز بازتاب گستردهای در رسانههای عربستانی داشت. همزمان روزنامه الشرق الاوسط نیز اعتراضهای ایران نسبت به دخالت عربستان در بحرین را بازتاب داد و این همزمانی باعث شد تا خاندان آل سعود این گونه برداشت کنند که دمشق و تهران به طور هماهنگ جنگی رسانهای را علیه ریاض آغاز کردهاند. به این جمع باید رسانهها و دستگاههای اطلاعرسانی وابسته به جریان مخالف حکومت بحرین را نیز افزود.
ایرانیها و سوریها خوب میدانند که چگونه باید از تنشهای موجود در بحرین و یمن نهایت استفاده را ببرند تا بر جایگاه عربستان سعودی در منطقه مستولی شوند.
همزمان با این استراتژی مشترک تهران و دمشق، اعتراضهای مناطق شیعهنشین در شرق عربستان سعودی نیز آغاز شده است. البته نمیتوانیم آن دسته از تحلیلگران را که میگویند تهران نقشی در تظاهرات شیعیان بحرین که 70 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهد، ندارد رد کنیم. به رغم آن باید اعتراف کنیم که تحرکات ایران در منطقه کاملا هوشمندانه بوده و با بررسی دقیق تظاهرات و انقلابهای منطقه صورت گرفته است. ایران تلاش میکند که بر تمامی تحولات منطقه که بتواند پیشرفت استراتژیکش را به دنبال داشته باشد، اثر بگذارد و به هیچ وجه نیز پنهان نمیکند که تلاش میکند بر حوادث و تحولات اخیر منطقهای اثر بگذارد. البته در این مورد نمیتوان به هیچ وجه مسئولان ایرانی را ملامت کرد چرا که بهرهبردای از این اعتراضها برای ایران امری ناممکن است که البته آن را رد هم نمیکند.
به دور از جنجالها و جنگهای رسانهای باید به این نکته اعتراف کنیم که کاخ سفید به شدت از ورود تهران به حوادث اخیر بحرین نگران است. اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده در برابر کمیته سیاست خارجی مجلس سنا این ادعا را به خوبی اثبات میکند. وی گفت: «ایران هر چه در توان دارد صرف میکند تا مسیر تحولات جاری در کشورهای منطقه نظیر بحرین را با مصالح خود همسو کند.» وی حتی مدعی شد که تهران تلاش دارد با رهبران اپوزسیون در منامه ارتباط برقرار کرده و در امور داخلی بحرین دخالت کند.
منبع: ایران عرب نت
نظر شما :