ترس از ایران آل سعود را به بحرین کشاند

۲۶ اسفند ۱۳۸۹ | ۲۱:۱۵ کد : ۱۰۷۳۴ اخبار اصلی
گفتاری از امیر موسوی،مشاور وزیر دفاع و کارشنای خاورمیانه، برای دیپلماسی ایرانی

اعزام نیروهای عربستانی برای سرکوب مردم بحرین

این توافق‌نامه در گذشته و در زمان جنگ ايران و عراق امضا شده که به نام سپر جزيره معروف است. اين توافق‌نامه نظامى و امنيتى ميان کشورهاى حوزه خليج فارس بسته شده است. اما اين توافق‌نامه هيچ‌گاه جدى نبوده و اختلافات جدى بين کشورهاى حوزه خليج فارس در این مورد وجود دارد. تنها مصداق آن در حمله صدام به کويت است که مشارکت شکلى داشته است و در ان هم به صورت تشريفاتى وارد عمل شدند، اما اصل هدايت جنگ در دست امريکا، نيروهاى امريکايى و غرب بود. اين سپر تاکنون هيچ فعاليتى، تجمعى و يا هيچ پايگاه نظامى نداشته است. امروز هم  نيروهای عربستانی با اين نام وارد بحرين شده‌اند که سبقه همکارى خليج فارس را به ان بدهند، در حالى که نيروها و تجهيرات کاملا سعودى است و هيچ کشور ديگرى در آن دخيل نبوده است. به جز اينکه امارات تنها 500 پليس و نه نيروى نظامى وارد اين کشور کرده است. بنابراين نيرويى که وارد بحرين شده است سعودى هستند.

یکی از بندهاى اين توافق‌نامه این است که اگر هر کشور از اين کشورهاى شش‌گانه مورد تهاجم خارجى‌ها قرار بگيرد، برای کمک به اين کشور وارد عمل ‌شوند. ولى در بحرين ما شاهد تظاهرات مردمى مسالمت‌اميز و سياسى بوديم که مردم خود کشور بحرين قيام کردند و از ديد قانون اساسى مطالبات سياسى دارند و مطالبات آنها در مقولاتی از این قبیل است که پادشاه مشروطه باشد و نخست وزيرى که چهل سال برقدرت بوده است، در انتخابات ازاد پارلمانى بدون دخالت نظام بحرين باشد و همچنين تجديد نظر در رابطه با اعطاى شناسنامه به خارجى‌ها که تعادل سياسى اجتماعى را به دليل شرايط مذهبى که وجود دارد، بهم مى‌زنند، تغییر کند.

ورود نيروهاى نظامى خارجى مخالف حتى توافق‌نامه دفاعى کشورهاى حوزه خليج فارس يا همان سپر جزيره است که در حقيقت با روح اين توافق نامه هم در تعارض است. چراکه به صراحت ذکر شده که هر کشورى که مورد تعارض کشور خارجى قرار بگيرد که نمونه آن کشور کويت بود که اجرا هم نشد. اما الان شاهد دخول نيروهاى مسلح سعودى در جهت سرکوب مردم غيرمسلح و بى‌گناه بحرين هستيم.

موضع‌گيرى‌هاى متفاوت عرب‌ها در قبال بحرين و ليبى

تفاوت از نظر قانونى این است که اتحاديه عرب توافق‌نامه امنيتى ندارد يعنى کشورهاى عربى پيمان امنينى نظامى با يکديگر ندارند.

1.دولت ليبى درخواست نکرده از جامعه عرب درحاليکه پادشاه بحرين از جوامع عربى براى کمک نظامى درخواست کرده است.

2. در میان کشورهاى حوزه خليج فارس چنين پيمانی وجود دارد، چنين پيمانى وجود دارد که اين پيمان بهانه‌اى شد براى ورود به اين کشور. در حاليکه کاملا با روح اين توافق‌نامه مخالفت دارد. زمانی که پادشاه بحرين به اين نتيجه رسيد که پايه‌هاى حکومتش متزلزل شده است از نيروهاى خارجى براى سرکوب مردم بى‌دفاع کمک گرفت.

به عقيده من وجود اين اختلاف بحث طايفه‌گرى است که بيشتر رژيم‌هاى عرب به دنبال اين بحث موضوع را بزرگ‌نمايى مى‌کنند و به دليل اينکه جمعيت شيعه در کشور بحرين به نسب بيشتر است و با تاکيد زياد مردم بحرين که خواهان تغيير نظام پادشاهى به پادشاهى مشروطه هستند هيچ‌گونه هدف مذهبى وجود ندارد، اما متاسفانه هم نظام بحرين و هم رسانه‌هاى کشورهاى عربى تلاش مى‌کنند اين نهضت مردمی بحرين را طايفه‌اى نشان دهند. اگر مردم بحرين شيعه نبودند به احتمال زياد اوضاع در اين سرزمين متفاوت بود.

همه کشورهای عربی حتی آنهایی که محافظه‌کار هستند و ماهواره‌هاى عربى به نفع ملت مصر و ليبى و تونس از قيامهاى مردمى حمايت کردند، اما متاسفانه شاهد بوديم زمانى که حوثيها در شمال يمن حرکت‌هاى اسلامى خود را اغاز کردند، موضع‌گيرى طايفه‌گرى عرب‌ها بوديم. همچنين در مورد بحرين نيز به همين شکل است. در مورد قیام مسقط مردم مسلمان‌نشین عمان که خواهان اصلاحات شدند، شاهد بودیم که همه کشورهای عربی این قیام را منعکس کردند و پادشاه عمان هم اقدامات فوری انجام داد و مردم را راضی کرد و تغییرات ریشه ای ایجاد کرد. همان طور که می دانید تغییر قانون اساسی و اصلاحات اساسی انجام داد. از طرف دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس درخواست کمک نکرد و به درخواست جوانان و قیام کنندگان پاسخ مثبت داد.

بنابراین این تحرکات در عمان بیش از دو تا سه هفته بیشتر طول نکشید، امادر بحرین به دلیل شیعه بودن به این قیام‌ها سبقه مذهبی بودن زدند و تلاش می کنند که مردم را بیشتر سرکوب کنند به دلیل اینکه آنها بیشتر شیعه و خواهان حضور ایران در بحرین و امتداد ایرانی‌ها هستند، بر همین اساس باید با انها مبارزه کرد زیرا ممکن است خطر حضور ایران را در منطقه را بیشتر کنند.

تاثیر رویکرد عربی بر تصمیم‌گیری‌های غرب

به عقیده من ورود نیروهای عربستان و سرکوب مردم در بحرین با چراغ سبز امریکا بوده است، به دلیل اینکه نیروهای پنجم امریکایی، هم نیروهای زمینی، هوایی و دریایی امریکا در منطقه دربحرین مستقر است. دورویی امریکایی‌هایی مشخص شده که هیچ‌گاه خواهان تحولات دموکراسی در کشورهای منطقه نیستند و به دنبال منافع خود می‌باشند. اگر منافع آنها به خطر بیفتد دیگر نه دموکراسی و نه حقوق مردم را می شناسند و نه دیگر خواهان آزادی بیان و آزادی سیاسی ملت‌ها هستند. ما شاهد بودیم که پس از سفر وزیر دفاع امریکا به بحرین بود که نیروهای عربستانی وارد بحرین شدند و سرکوب مردم به شدت بیشتر شده است.

در پایان می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تمام سرکوب مردم توسط دیکتاتورها در منطقه از بحرین گرفته تا لیبی با چراغ سبز امریکا صورت می‌گیرد.   


نظر شما :