تلاش آمریکا برای تکرار تجربه استان الانبار در شمال پاکستان

۲۹ آبان ۱۳۸۶ | ۱۴:۲۴ کد : ۱۰۷۰ آمریکا
آمریکا با پیشنهاد تجهیز و آموزش نیرویی شبه‌نظامی متشکل از افراد قبایل و عشایر شمال پاکستان برای مبارزه با طالبان و القاعده به دنبال تکرار تجربه موفق الانبار عراق در شمال پاکستان است.
تلاش آمریکا برای تکرار تجربه استان الانبار در شمال پاکستان

آمریکا با پیشنهاد تجهیز و آموزش نیرویی شبه‌نظامی متشکل از افراد قبایل و عشایر شمال پاکستان برای مبارزه با طالبان و القاعده به دنبال تکرار تجربه موفق الانبار عراق در شمال پاکستان است. 

 

آمریکا با پیشنهاد طرحی به پاکستان قصد دارد استراتژی جدیدی برای مبارزه با نیروهای طالبان و القاعده در شمال این کشور در پیش گیرد. بر اساس این طرح که جزئیات دقیق آن جزو اطلاعات طبقه‌بندی شده و محرمانه محسوب می‌شود، آمریکا قبایل ساکن در نواحی شمال پاکستان را مسلح می‌کند تا با استفاده از نیروی آن‌ها و برخورداری از امتیاز آشنایی با منطقه، توان پاکستان را در مبارزه با نیروهای شبه‌نظامی افراطی افزایش دهد.

 

به گفته مقامات آمریکایی، با پذیرش این طرح از سوی پاکستان که تغییر استراتژی آمریکا را به دنبال خواهد داشت، در آینده نزدیک شماری از متخصصان آمریکایی آموزش‌های نظامی به این ناحیه گسیل شده و طی برنامه جامعی که تمام منابع مالی آن به طور مستقیم از سوی آمریکا تامین می‌شود، به تشکیل، تجهیز، و آموزش نیروی شبه‌نظامی وابسته به قبایل و ایل‌های محلی خواهند پرداخت.

 

البته قبایل محلی پاکستان در حال حاضر نیز کمابیش دارای نیروی شبه نظامی هستند اما این نیروها شاید به دلیل فقدان آموزش‌های نظامی مناسب و به دلیل عدم هماهنگی و پراکندگی تا امروز کارایی در خور توجه نداشته‌اند. اکنون آمریکا علاوه بر هماهنگ کردن فعالیت‌های این نیروها به جنگجوهای قبایل محلی که حاضر شوند با نیروهای افراطی مبارزه کنند دستمزد پرداخت می‌کند و امیدوار است این مساله انگیزه کافی در بین رزمندگان قبایل برای همکاری با نیروهای آمریکایی پدید آورد.

 

پیشنهاد جدید آمریکا در حقیقت بر اساس طرح موفقی شکل گرفته است که چندی پیش در استان انبار عراق برای مبارزه با نیروهای شبه‌نظامی خارجی پیاده شد، اما مساله‌ای که در این میان به تردیدها درباره میزان موفقیت این طرح در پاکستان دامن زده، این است که بخش عمده موفقیت طرح انبار، به عقیده تحلیل‌گران، مرهون حضور گسترده نظامی آمریکا در عراق بوده است.

 

در حالی که هم اکنون تنها حدود 50 نظامی آمریکایی در پاکستان مستقر هستند و به گفته مقامات پنتاگون در صورت پذیرش این طرح فقط ده‌ها نفر نیروی جدید به آن‌ها می‌پیوندند، نمی‌توان وضعیت پاکستان را با حضور گسترده ارتش آمریکا در عراق مقایسه کرد و بنابراین انتظار نتیجه‌ای مشابه طرح انبار از این پیشنهاد دور از واقعیت خواهد بود.

 

از سوی دیگر هنوز هیچ یک از طرفین آمریکا و پاکستان از میزان پشتیبانی و استقبال قبایل محلی شمال پاکستان از این طرح آگاه نیستند و این مساله نتیجه احتمالی طرح جدید آمریکا را بیشتر در سایه تردید قرار می‌دهد.

 

با این حال به نظر می‌رسد که پیشنهاد جدید آمریکا بخشی از یک حرکت وسیعتر در استراتژی این کشور در قبال پاکستان است که از عدم ثبات سیاسی داخلی پاکستان و ضعف روز افزون دولت مرکزی و نیروهای نظامی این کشور در مقابله با حرکت‌های شبه‌نظامیان بنیادگرا ناشی می‌شود و در نتیجه فارغ از تردیدهای کارشناسان درباره میزان موفقیت آن، دیر یا زود جایگزین استراتژی فعلی می‌شود؛ استراتژی که نقطه تمرکز آن کمک‌های مالی و تسلیحاتی به دولت پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان، بود تا از طریق او با جریانات افراطی مبارزه شود.

 

ضعف دولت مرکزی پاکستان در پی ناآرامی‌های سیاسی که چندی است اسلام آباد را به خود مشغول کرده در کنار مبارزات جسته و گریخته و بی‌اثر دولت علیه طالبان و القاعده طی سال‌های اخیر، اکنون شمال پاکستان و مناطق مرزی این کشور با افغانستان را به صورت ماوا و پناهگاهی امن برای شبه‌نظامیان افراطی درآورده است. آن‌ها با بهره بردن از فضای موجود اکنون چنان نیرومند شده‌اند که علاوه بر پشتیبانی از عملیات‌های تروریستی در خاک افغانستان علیه نیروهای بین‌المللی مستقر در این کشور، اخیراً بخشی از فعالیت‌های خود را به داخل پاکستان معطوف کرده‌اند (مانند آن چه اخیراً در دره سوات در استان شمال غربی پاکستان رخ داد) و این مساله در کنار ضعف و احتمال سقوط دولت مرکزی پاکستان به مثابه زنگ خطری برای آمریکا است.

 

 

شبه‌نظامی‌های وابسته به طالبان پاکستان (به ویژه گروهی که از مولانا فضل‌الله اطاعت می‌کنند) همچنان در حال افزایش نفوذ خود در شمال افغانستان هستند (مولانا فضل‌الله چندی پیش حکومت مستقلی در دره سوات تشکیل داد که 59 روستای ناحیه را در بر می‌گرفت) و در اسلام‌آباد احزاب سکولار در نبردی فرسایشی توش و توان یکدیگر را گرفته‌اند و توده عامه‌ای که از شرایط موجود ناراضی است خواه نا خواه به سمت گروه‌ها و احزاب اسلامی حرکت می‌کند که در نهایت ممکن است راس هرم قدرت را در پاکستان از آن خود کنند. این شرایط در حالی که پاکستان تنها کشور مسلمانی محسوب می‌شود که صاحب زرادخانه هسته‌ای است، شرایط را برای غرب و به ویژه آمریکا بسیار بغرنج‌تر و حساس‌تر می‌کند.

 

بنا بر این، به رغم این که پرونده مربوط به پیشنهاد اخیر آمریکا که توسط کارمندان فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده تنظیم شده، هنوز بین کارشناسان مبارزه با تروریسم دست به دست می‌چرخد و به طور رسمی به تایید مرکز فرماندهی مستقر در ایالت فلوریدا نرسیده، از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که تصویب و اجرایش در چارچوب نظام دیوانی آمریکا با مشکل خاصی روبرو نخواهد شد.

 

طرف مقابل یعنی پاکستان نیز تا جایی که اطلاعات منتشر شده نشان می‌دهد، تا کنون موافقت رسمی خود را با بخش‌هایی از این برنامه اعلام کرده است که کلیات تشکیل، تجهیز و آموزش نیرویی مرزی متشکل از افراد قبایل محلی یکی از آن‌ها به شمار می‌رود. در واقع پاکستان در حال حاضر نیرویی 85 هزار نفری از مرزبانان شبه نظامی محلی که به قبایل ناحیه تعلق دارند، در اختیار دارد اما قرار است این نیروها با تخصیص بودجه‌ای 350 میلیون دلاری (که طی چند سال صرف این پروژه می‌شود) و با دخالت مستقیم ارتش آمریکا ارتقا پیدا کنند.

 

پیشنهاد آمریکا علاوه بر این شامل طرح تکمیلی امنیتی می‌شود که با بودجه‌ای 750 میلیون دلاری طی پنج سال به ارتقا جنبه‌های دیگری از مبارزه با جنبش‌های افراطی در منطقه می‌پردازد که از آن جمله می توان به گسترش و ارتقا آموزش و بهداشت و غیره در این ناحیه اشاره کرد. این بخش از پیشنهاد آمریکا (که هنوز موافقت پاکستان با آن قطعی نشده) قرار است با همکاری آژانس توسعه بین‌المللی و وزارت خارجه آمریکا انجام شود.

 

در همین زمینه یکی از مقامات ارشد وزارت دفاع آمریکا با اشاره به برنامه توسعه و ارتقا مرزبانان محلی گفت: «وزارت دفاع آمریکا به زودی تامین اعتبار برای تشکیل نیروهای مرزی [پاکستان] را آغاز می‌کند ... این تنها بخشی از درخواست اولیه ماست که تامین شده اما همین مقدار نیز برای شروع کافی است.»

 

با این حال آموزش مرزبانان محلی هنوز با نگرانی‌های گوناگونی برای مقامات آمریکایی و غیر آمریکایی همراه است. نیروهای ناتو و نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان اغلب مرزبانان محلی پاکستان را به معاونت و همکاری با نیروهای طالبان متهم می‌کنند که با عبور از مرز به نیروهای دولتی افغان و نظامی‌های آمریکایی و سایر کشورها در داخل خاک افغانستان حمله کرده و پس از انجام عملیات به مخفیگاه‌های خود در داخل خاک پاکستان می‌گریزند. در همین زمینه یکی از فرماندهان نظامی یکی از کشورهای غربی که در افغانستان حضور دارد، گفت: «سال‌های طول خواهد کشید که این نیروهای مرزبان به نیروهای کارآمد و حرفه‌ای تبدیل شوند. اکنون این پرسش مطرح است که با توجه به نتیجه کوتاه مدت، آیا این پروژه ارزش هزینه‌ای را که صرف آن می‌شود، دارد؟»

 

برخی  مقامات رده بالای نظامی نیز معتقدند که این اقدامات برای مبارزه با نیروهای آشوبگر بسیار دیر و بسیار کم هستند. یک فرمانده نظامی آمریکایی در این باره می‌گوید: «الان دیگر همه امتیازها در دست دشمن است.» به گفته این شخص نیروهای محلی طالبان و جنگجویان خارجی که به عنوان بخشی از نیروهای القاعده در منطقه وزیرستان فعالیت می‌کنند پس از معاهده صلح دولت مرکزی پاکستان با رهبران محلی در سال 2005 و 2006 نیروی خود را باز یافته‌اند به گونه‌ای که در تمام طول زمستان گذشته حتی یک روز هم درگیری‌ها را با نیروهای دولتی متوقف نکردند. حضور قدرتمند آن‌ها در دره سوات، منطقه توریستی که کیلومترها از مناطق مرزی تحت کنترل این نیروها فاصله دارد از شواهد افزایش توان آن‌ها به شمار می‌رود.

 

 

از طرفی نیروهای طالبان از سال 2001 به این سو بسیاری از رهبران قبایل محلی را که با آن‌ها مخالف بوده‌اند به قتل رسانده‌اند و به این ترتیب ساختار بسیاری از قبایل را بر هم زده و آن‌ها تضعیف کرده‌اند. تعداد دیگری از قبایل نیز به واسطه نقض معاهده صلحی که با دولت مشرف امضا کرده بودند از سوی ارتش پاکستان به حضور نیروهای نظامی اعم از آمریکایی و پاکستانی به هر منظور (از جمله آموزش نیروهای محلی) معترض هستند و آن را بر نمی‌تابند.

 

شمار معدود افرادی در کادر ارتش آمریکا که تجربه فعالیت با قبایل شمال پاکستان را داشته باشند (به رغم تجربه فعالیت در محیط‌های مشابه) نیز به نگرانی‌ها درباره موفقیت این طرح که در مجموع بالغ بر 1 میلیارد دلار هزینه دارد، افزوده است. اما به عقیده کارشناسان هزینه این طرح در برابر شانس موفقیت آن و در مقایسه با استراتژی جاری آمریکا در پاکستان قابل اغماض است.

 

آمریکا از سال 2001 پیرو حوادث 11 سپتامبر که آغاز جریان مبارزه با ترور محسوب می‌شود، به منظور مبارزه با نیروهای افراطی ادر شمال پاکستان، بیش از 10 میلیارد دلار کمک نقدی و تسلیحاتی در اختیار حکومت مشرف قرار داده و علاوه بر آن سالانه 100 میلیون دلار برای مراقبت از زرادخانه هسته‌ای این کشور به ارتش پاکستان کمک کرده است.

با افزودن فشارهای سیاسی مجامع بین‌المللی که آمریکا به دلیل حمایت از مشرف به عنوان حاکمی نظامی و غیر دموکرات تحمل می‌کند کفه ترازوی مقایسه استراتژی فعلی آمریکا و استراتژی جدید را به نفع پیشنهاد تجهیز و آموزش شبه نظامیان قبایل شمال پاکستان سنگین می‌کند.


نظر شما :