چه کسی برای جشن دولتی نوروز پاپوش دوخت؟
دیپلماسی ایرانی: پیشتر درباره ابهام برانگیزی سفرهای بقایی و مشایی نمایندگان و معاونان معتمد احمدی نژاد به کشورهای خاورمیانه ای و آسیای میانه ای نوشته بودیم و آن را از جهت موازی کاری با وظایف وزارت خارجه و در پیش گرفتن دیپلماسی پنهان مورد سرزنش قرار داده بودیم.
از لابلای سخنان و منابع متعدد موجود دریافتیم که هدف نمایندگان ویژه رئیس دولت در سفرهای مهم به کشورهای منطقه و حتی مصر و یمن، تعدیل و تلطیف فضای سیاسی فیمابین و بازسازی سیمایی از دولت است که بعد از سال 1384 با دیپلماسی تهاجمی و کوبنده اش، به اسرائیل و امریکا و متحدان منطقه ای آنها می تاخت و درعوض این فرصت را هم برایشان ایجاد می کرد که پروژه ایران هراسی و فشارهای بین المللی را آسان تر از گذشته اعمال کنند و ایران را در منگنه قرار دهند.
میزان واقعی ایران هراسی در منطقه خاورمیانه و به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس زمانی روشن شد که اسناد سایت ویکی لیکس که از دلهره ها و دل نوشته های سران کشورهای عربی پرده برمی داشت، منتشر شد و هیچ یک از دولت های طرف بحث، رد و تکذیبیه ای بر آن ننوشتند. در این میان محمود احمدی نژاد این اسناد را یکپارچه دروغ خواند و گفت "اینکه کشورهای همسایه در خلیج فارس از آمریکا بخواهند که به ایران حمله نظامی بکند شیطنت است و اسناد منتشر شده در این باره صحت ندارد."
بعد از انتشار اسناد ویکی لیکس، ماموران ویژه احمدی نژاد چمدان سفر بستند و در مدتی کوتاه به دیدار سران و مقام های کشورهای مختلف رفتند و پیام هایی از ایران به ایشان تقدیم کردند. شاید جز سفر بقایی به مصر که دولتی ها از آن به عنوان دستاوردی در دیپلماسی بعد از انقلاب یاد کردند، بقیه سفرها با پوشش خبری چندانی همراه نشد و اطلاعاتی نیز از جنس و محتوای مذاکرات به افواه عموم راه نیافت.
یکی از پیام های مشترکی که از سوی نمایندگان میهمان به کشورهای میزبان ارائه می شد، دعوت از روسای جمهور یا وزیران خارجه این کشورها برای سفر به تهران بود. درواقع رخوت و تنش حاکم بر سیاست خارجی دولت در چند سال گذشته این نیاز را بدیهی نشان می داد و بسیاری از منتقدان دولت به نوع ماموریت های خارجی ماموران جدید دیپلماسی توجهی نمی کردند.
از جمله فعالیت های اسفندیار رحیم مشایی از زمان تصدی گری سازمان میراث فرهنگی، احیای جشن نوروز و گشودن باب دیپلماسی فرهنگی از رهگذر ظرفیت های سازمان تحت زعامتش بود. آن زمان حمید بقایی معاون مشایی بود و وقتی رئیس به دفتر ریاست جمهوری رفت و ساختمان میراث را ترک کرد، به جای او نشست و راه مشایی را ادامه داد. البته هنوز بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های این سازمان از سوی مشایی با مشارکت بقایی اتخاذ می شود و بنابراین یکپارچگی برنامه های سازمان میراث فرهنگی و هماهنگی آن را با دفتر ریاست جمهوری باید مرهون یکپارچگی مدیریتی سازمان در سال های گذشته دانست.
طبق این سیاست بینافرهنگی که می توان آن را در مسیر تعدیل و تلطیف سیاست خارجی کلان دولت ارزیابی کرد، قرار بود سال گذشته جشن بزرگ نوروز در تخت جمشید (پایتخت امپراتوری ایران در زمان هخامنشی) با حضور نمایندگان و سران پنج کشور برگزار شود اما به دلیل مخالفت هایی که جزئیات آن اعلام نشد این مراسم به کاخ سعدآباد تهران منتقل شد.
در آن جشن که هفتم فروردین برگزار شد محمود احمدی نژاد در حضور نمایندگان کشورها پیشنهاد کرد که هر سال یک کشور میزبانی جشن نوروز را برعهده گیرد. این پیشنهاد در شرایطی ارائه شد که سازمان ملل و یونسکو نیز بعد از ثبت جهانی نوروز، برنامه هایی را در تکریم این جشن بین المللی تدارک دیده بودند.
امسال نیز ابتدا اعلام شد به دنبال درخواست صریح سران چند کشورهای فارسی زبان – از جمله تاجیکستان - قرار است جشن نوروز به جای مجموعه سعدآباد در تخت جمشید شیراز برپا شود اما آخرین اخبار نشان می دهد که به دنبال مخالفت های صریح برخی محافل در داخل، امسال نیز قرار نیست جشنی دولتی در تخت جمشید سروشکل بگیرد.
رییس جمهور تاجیکستان پارسال گفته بود زادگاه نوروز تخت جمشید است و این جشن با جمشید پیوسته است و همین مساله، عزم دولت را برای اینکه بتواند سران 10 کشور را به بهانه جشن نوروز به تخت جمشید بیاورد، جزم تر کرد.
منابع مطلع نیز خبر دادند که دعوت نامه های جشن نوروز به سران 10 کشور ارسال شده و مذاکراتی هم درباره حضور نماینده سازمان ملل و مشارکت یونسکو در این مراسم انجام شده است. به نظر می رسد سفرهای ماه گذشته حمید بقایی به ترکمنستان و تاجیکستان و ملاقات او با روسای جمهور این دولت ها نیز در این راستا بوده است. البته بقایی خود در این باره سخنی نگفته است؛ همان طور که درباره لغو برپایی جشن نوروز در تخت جمشید نیز گفته هیچ نظری ندارد.
اکنون در حالی که قرار است روسای جمهور و حاکمان کشورهای قطر، عمان، عراق، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، تاجیکستان، آذربایجان، پاکستان و افغانستان برای پاسداشت عید نوروز به تهران سفر کنند، بار دیگر مخالفت های نامحسوس مانع اجرای قوی دیپلماسی فرهنگی دولت شده است. بی شک مخالفان رحیم مشایی چه در دولت و چه در قم در بازگرداندن جشن از تخت جمشید به تهران بی تاثیر نبوده اند.
برگزاری جشن نوروز با حضور سران 10 کشور عربی و آسیای میانه - فارسی و غیرفارسی زبان – به خودی خود اتفاق مهمی برای دولت و دیپلماسی کشورمان به حساب می آید اما بی شک طراحان برپایی جشن بزرگ دولتی در تخت جمشید (به عنوان پایتخت امپراتوری بزرگ ایران) به سویه های معنایی و جهانی آن نظر داشته اند که در صورت تحقق می توانست پیام های سیاسی روشنی به جهان بفرستد. شاید مخالفان این رویداد را بتوان در میان همان مخالفان نظریه "مکتب ایرانی" رحیم مشایی جستجو کرد.
آخرین خبر حکایت از این دارد که جشن دولتی نوروز امسال هم در تهران برگزار می شود. طبق گفته حمید بقایی، سهمیلیارد تومان از بودجه سال آینده کشور که تحت عنوان کمک به اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی است، برای جشن نوروز 90 پیشبینی شده است.
نظر شما :