بوشهر، چرنوبیل دوم نخواهد شد
دیپلماسی ایرانی: روسها ادعا مىکنند که براى تعويض قطعه اى که مربوط به زمان تصدى نيروگاه بوشهر توسط آلمانها بوده مجبور شده اند که سوختها را از قلب نيروگاه خارج کنند. در اينباره بايد به اين نکته اشاره کرد که با توجه به قراردادى که با روسيه براى احداث نيروگاه بوشهر بسته شد، روسها تمام قلب رآکتور را تعويض کردند. يعنى طراحى جديدى ارائه کردند. در طراحى آلمان مدل عمودى به کار گرفته شده بود در صورتى که در مدل روسى مدل افقى به خدمت گرفته شده است. يعنى اين مسئله و مشکلى که ايجاد شده، ربطى به قلب راکتور آلمانى ندارد.
بنابراين روسها هزينه احداث نيروگاه بوشهر را گرفته اند و طراحى آن را هم تغيير داده اند. حالا مسئله اى که باقى مىماند اين است که آيا روسها در طراحى خود اشتباه کردند يا نه؟ بايد گفت که بعيد است روسها در طراحى خود اشتباه کرده باشند، چون اين اولين نيروگاهى نيست که روسها مىسازند و تجارب روسها براى ساخت نيروگاه کم نيست.
تنها مسئله ويروس استاکسنت باقى مىماند که ايران انکار مىکند که اين ويروس توانسته باشد بر تاسيسات نيروگاه بوشهر اثرى بگذارد. بنابراين اگر ما فرض را بر اين بگيريم که حرف مقامات ايران درست است، بايد بگوييم که روسها مانند رويه گذشته شان، با تاخير انداختن در راه اندازى نيروگاه بوشهر با ما بازى مىکنند و خواهان به تاخير انداختن چند باره راه اندازى نيروگاه بوشهر هستند.
به نظر من در اين صورت اين حرف قابل قبول نيست. مگر اين که استاکسنت تاثير خود را گذاشته باشد. استاکسنت که يک ويروس يارانه اى است، مىتواند اطلاعات غلطى به اپراتور و کسانى که مىخواهند نيروگاه را راه اندازى کنند بدهد. يعنى اگر دما بالا رفته باشد، تاثير اين ويروس باعث مىشود که دستگاهها دما را پايين نشان دهند. اگر اين مسئله درست باشد، مىتواند فاجعه اى در حد چرنوبيل ايجاد کند. اتفاقا يکى از مقامات روسى هم به اين احتمال اشاره کرده است.
البته احتمال وقوع فاجعه اى مانند چرنوبيل بسيار اندک است. به دليل اين که سوختى که در نيروگاه بوشهر وجود دارد، سوخت تازه و نو است. فاجعه چرنوبيل که در اثر ذوب شدن قلب راکتور به وقوع پيوست، مواد راديو اکتيوى داشت که از مواد سوخته شده مىتوانست نشت کند. در صورتى که مواد موجود در نيروگاه بوشهر سوخت تازه است که چندان مواد راديواکتيو ندارد.
اگر نظر شخصى من را بخواهيد، بدون توجه به اين مفروضاتى که چندان قابل اعتماد نيست، ممکن است اتفاق ذوب قلب راکتور اتفاق افتاده باشد و صدماتى به سوخت وارد شده باشد ولى اين به صورت فاجعه در نيامده باشد. به اين دليل که فاجعه هنگامى است که خاکستر سوخت در نيروگاه موجود باشد، سوختى که نسوخته است خاکسترى ندارد که بتواند مسئله ساز باشد.
بنابراين ممکن است اتفاقى در قلب راکتور به دليل اطلاعات غلط احتمالى که استاکسنت داده افتاده باشد و در نتيجه سوخت را از شرايط مطلوب خارج کرده باشد و لازم باشد که ميزان سوخت را تغيير دهند و جايگزين کنند. که البته اين کار زمان بر است.
در گزارش آقاى آمانو هم اشاره اى به اين نکته که مشکل فنى در نيروگاه بوشهر رخ داده و نيازمند تدابير احتياطى است، شده است. بنابراين در نفس اين که مشکلى ايجاد شده است ترديدى نيست. حتما مشکلى ايجاد شده که مقامات مسئول مجبور شده اند سوخت را جا به جا کنند و احتمالا اين فقط بهانه جويى نيست. چون اگر بهانه جويى بود روسهاى مىتوانستند بهانههاى ديگرى را بياورند و بهانه اى را مطرح کنند که خيلى خسارت بار نباشد. حالا روسها مىخواهند اين مشکل فنى را به گردن آلمانها بيندازند و آنها را سرزنش کنند. اين از نظر ما قابل قبول نيست. چون روسها مسئوليت داشتند و اگر بخواهند استاکسنت را مقصر بدانند، احتمال دارد واقعيت داشته باشد. حال اگر مشکل ذوب شدن قلب راکتور باشد، کار بسيار عقب مىافتد و حل مشکل را بسيار طولانىتر مىکند. البته تا ندانيم چه مقدار خسارت وارد شده نمىتوانيم تخمين بزنيم که راه اندازى تا چه مدت به تعويق مىافتد. اگر ذوب راکتور صورت گرفته باشد، ممکن است تا يک سال ديگر هم خسارت قابل جبران نباشد. مگر اين که سوخت يدکى وجود داشته باشد و بتوانند مشکلات را خيلى سريع حل کنند. اما اگر مسائل فنى که مطرح نشده است، مسائل ساده اى باشد، مىتوان زودتر مسئله را حل کرد.
اما در کنار اينها بايد به اين نکته دقت داشت که ما هميشه با ديده ترديد به روسها مىنگريم و نمىتوانيم به آنها اعتماد کنيم. روسها نشان داده اند که تحت فشارهاى بين المللى در راه اندازى نيروگاه بوشهر بهانه تراشى مىکنند. با توجه به فشارهاى بين المللى که عليه برنامه هسته اى ايران وجود دارد، روسها هم مىخواهند با ايران کج دار و مريز رفتار کنند و هم به غرب چراغ سبزى نشان داده باشند.
نظر شما :