آیا آلمان ایران را بر اسرائیل ترجیح داد؟
ديپلماسى ايرانى: رابطه میان اسرائیل و آلمان که تا چند روز پیش عنوان "رابطه خاص" را یدک میکشید اندک اندک تیره و تار میشود. در میان این دو دوست قدیمی، کشور ثالثی ایستاده است: ایران.
روزنامه اسرائیلی جورزالیم پست در این خصوص مینویسد: هفته پیش برای اسرائیلیها روزهای خوبی را رقم نزد. وزارت امور خارجه آلمان در سنت شکنی عجیب از قطعنامه ای که شهرک سازیهای اسرائیل را غیرقانونی خوانده بود، حمایت کرد. البته که وتوی آمریکا نفس در سینه حبس شده اسرائیلیها را رها کرد اما آنچه که در ذهن اسرائیلیها حک شد، چندان خوشایند نبود.
نام آنها که امضای موافق را بر پایین این قطعنامه کوبیدند بر دل اسرائیلیها سنگینی میکند. یکی از آنها آلمان بود. درست در همان بازه زمانی، وزیر امور خارجه این کشور در سنت شکنی دیگر بیتوجه به دستور اتحادیه اروپا مسیر تهران را در پیش گرفته و با محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران گفتگو میکند. سفری که هر چند کوتاه بود اما در حقیقت نشانههای بسیاری با خود داشت. وستروله در حالی پا بر خاک ایران گذاشت که دیگر کشورهای قاره سبز و البته ایالات متحده ترجیح میدهند فاصله خود را با تهران به امید به ثمر نشستن تحریمها بیشتر و بیشتر کنند.
این روزنامه اسرائیلی به سبک و سیاق دیگر رسانههای این رژیم همین نگاه را ادامه داده و مینویسد: اکنون سوال تلآویو از آلمانیها این است که آیا شهرک سازیهای ما نقض قوانین حقوق بشر است یا برخورد دولتمردان ایرانی با معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 میلادی؟!
رسانههای غربی و البته آمریکایی و اسرائیلی در چند روز اخیر به شدت بر روی تحولات داخلی ایران متمرکز شده و البته از دوربین خود به ماجرا نگاه میکنند.
اسرائیلیها در حالی با رای مثبت آلمان به این قطعنامه روبهرو شدند که پیش از آغاز رسمی این نشست در شورای امنیت همگان گمان میکردند که رای برلین قطعنا منفی خواهد بود. البته که آلمان عضو دائم در شورای امنیت نیست اما اسرائیلیها در این سالها همواره به حضور اروپا در کنار خود علاوه بر آمریکا بالیده بودند.
تحولات خاورمیانه مانند زنگ بیداری بود برای اروپاییها. اروپای پس از خیزشهای موفقیت آمیز مردمی در تونس و مصر با اروپای دو ماه پیش متفاوت است. کم نیستند تحلیلگرانی که تاکید دارند قاره سبز باید راه خود را از ایالات متحده در حمایت یکجانبه از اسراییل جدا کند. تحرکات اروپا در خاورمیانه و جهان اسلام نیز مصداقی عینی برای همین مساله است. کاترین آشتون که عالیرتبهترین مقام اتحادیه اروپا در عرصه بین المللی محسوب میشود با سفر به تونس و منطقه و البته سرزمینهای اشغالی حرکت جدیدی را در شطرنج این منطقه آغاز کرد.
کمکهای چند میلیارد یورویی اروپا به کشورهایی که خیزشهای عمومی را تجربه کرده اند نشان دهنده گردش در رویکرد قاره سبز نشینها است.
مقامهای اسرائیلی هیچ گاه نتوانسته اند سکوت به هنگام را تجربه کنند. درست پس از رای آلمان به قطعنامه شورای امنیت و پایان جلسه بود که اسرائیلیها موضعگیریهای خود را آغاز کردند. مشاجره تا بدانجا بالا گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیری رژیم صهیونیستی و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در گفتگویی تلفنی تعارف را به حاشیه رانده و تا اندازه ای هم از عرف دیپلماتیک خارج شدند. به گفته منابع نزدیک به مرکل، وی در این گفتگو نتانیاهو را مخاطب قرار داده و میپرسد: چگونه جرات میکنید از ما انتقاد کنید. شما ما را ناامید کردید. حتی کوچکترین قدمی در راستای تحقق صلح در خاورمیانه برنداشتید.
بی بی با شنیدن این سخنان به مرکل وعده طرح صلح جدیدی را داده و تاکید میکند که در چند هفته آتی قطعا مفاد طرح جدید خود را با آلمانها و دیگر کشورهای اروپایی در میان خواهد گذاشت.
بر هیچکس پوشیده نیست که سابقه تاریخی میان آلمان و اسرائیل و آنچه که هولوکاست خوانده میشود در حقیقت جرات مخالفت با استراتژیهای اسرائیل را از آلمانها گرفته است. بر همین اساس نه تنها وزیر امور خارجه آلمان بلکه صدراعظم نیز همواره در گفتگو با مقامهای اسرائیلی شرط احتیاط را رعایت میکند.
جورزالیم پست در ادامه بهانه دوم نگارش این یادداشت را سفر وستروله به تهران خوانده و مینویسد: از هشت سال پیش تاکنون وزیر امور خارجه المان به ایران سفر نکرده بود. با این همه این بار آقای وستروله به ایران رفت تا دو خبرنگار دربند را با خود به وطن بازگرداند. درست است که رسانههای المانی هدف از این سفر را در حقیقت اقدامات بشردوستانه خواندند اما این سخنان به مذاق تندروهای المانی و البته منتقدان اسرائیلی خوش نیامد. اتحادیه اروپا چندی پیش به دنبال تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت در محکومیت برنامه هستهای ایران از مقامهای عالیرتبه کشورهای عضو خواست که به تهران سفر نکنند. ترفندی که غربیها آن را ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران میدانند.
جورزالیم پست در ادامه مینویسد: حرکتهای اخیر المان با ایران و مواجه با اسرائیل اندکی هم رنگ و بوی اقتصادی دارد. المانها که در ایران سرمایهگذاریهای بسیاری را به نام خود سند زده اند در حقیقت برای حفظ این رابطه تجاری از ممنوع المعامله کردن فعالیت با ایران سر باز میزنند. موافقان تشدید تحریمها عیله ایران ادعا میکنند که برلین با این حرکت در حقیقت از خلا نبود دیگر متحدان اروپایی و اسیایی در بازار ایران استفاده میکند و تنها ابزار تهران برای گردش مالی در قاره سبز شده است.
جورزالیم پست در نهایت مینویسد: آنها که از رابطه خاص میان المان و اسرائیل سخن میگویند باید توجه داشته باشند که گاه این رابطه خاص تحت تاثیر منفعتهای اقتصادی قرار میگیرد و گاه شباهتهای فرهنگی و تاریخی میان آلمان با کشوری مانند ایران، آن را از اسرائیل دور و دورتر میکند.
نظر شما :