روابط امریکا و اعراب، از دوستی تا دشمنی

۰۹ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۵:۲۹ کد : ۱۰۵۰۹ اخبار اصلی
با آغاز انقلاب‌های عربی که تا کنون سرنوشت دو کشور مهم جامعه عربی را تغییر داده و می‌رود که به زودی سرنوشت دیگر کشورهای عرب خاورمیانه که عموما متحد ایالات متحده هستند را نیز تغییر دهد برای بسیاری از کارشناسان این پرسش مطرح است که آینده روابط ایالات متحده و جهان عرب به کجا خواهد رسید؟
روابط امریکا و اعراب، از دوستی تا دشمنی

دیپلماسی ایرانی: با آغاز انقلاب‌های عربی که تا کنون سرنوشت دو کشور مهم جامعه عربی را تغییر داده و می‌رود که به زودی سرنوشت دیگر کشورهای عرب خاورمیانه که عموما متحد ایالات متحده هستند را نیز تغییر دهد برای بسیاری از کارشناسان این پرسش مطرح است که آینده روابط ایالات متحده و جهان عرب به کجا خواهد رسید؟ برای رسیدن به یک پاسخ واقع‌بینانه این موضوع را در ذهن داشته باشید که جامعه عربی از ایالات متحده امریکا به دلیل حمایت همه جانبه‌اش از اسرائیل در برابر تحولات مختلف عربی به خصوص پرونده فلسطین و پروسه صلح خاورمیانه تنفر دارد و انقلاب‌هایی که اکنون شکل گرفته و سراسر جهان عربی را در نوردیده از دل همین مردم بر آمده است.

روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به قلم عبدالرحمن ایاس با عنوان "عرب و امریکا در دو قرن: دوستی به دشمنی دگرگون می‌شود" به همین موضوع پرداخته و نوشته است: سخت است امروز تصور کنیم که هنوز روابط جهان عرب با ایالات متحده به همان خوبی گذشته مانده باشد. اعرابی که ایالات متحده را به حمایت از اسرائیل متهم می‌کنند و واشنگتن نیز می‌گوید نمی‌فهمد که چرا اعراب از او متنفرند، طبیعی است که نباید روابط نزدیک و دوستانه‌ای لااقل در بعد اجتماعی با یکدیگر داشته باشند. اکنون یک تحقیق گسترده در پژوهشگاه‌ها و اندیشکده‌های ایالات متحده جریان دارد که همه به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستند، پرسشی که خود عنوان یک پروژه را گرفته است: «چرا از ما متنفرند؟» موضوعی که از 11 سپتامبر مطرح شده، جورج بوش و پس از او همه کارشناسان امریکایی این موضوع را پیگیری کردند و هر کدام به پاسخ‌های متفاوتی رسیده‌اند. از سویی در ذهن جامعه عربی سخت است که تصور کند امریکا از آنها برای رسیدن به دموکراسی حمایت می‌کند. در تحولات اخیر جامعه عربی که باعث سرنگونی دو نظام متحد امریکا و اسرائیل در منطقه شد، ایالات متحده مواضع روشنی اتخاذ نکرد و همین موضوع بر پیچیدیگی آینده روابط عربی – امریکایی افزود.

وی در ادامه می‌نویسد: ولی موضوعی وجود دارد که کاملا مبتنی بر شاخص‌های واقعی موجود در جامعه عربی است. آن هم این که نگاه عربی به امریکا در ابتدا بسیار مثبت و دوستانه بوده ولی در پی گذشت تاریخ و تغییر معادلات سیاسی منطقه به خصوص ظهور پدیده شکل‌گیری اسرائیل در سرزمین‌های عربی و اسلامی این نگاه به مرور تغییر کرده و تبدیل به دیدگاه خصمانه علیه امریکا شده است. اسامه مقدسی مورخ مشهور عرب و استاد تاریخ در دانشگاه رایس در تگزاس در کتاب جدید خود با عنوان «ایمان بی‌جا: وعده شکسته شده روابط امریکایی – عربی 1820 – 2001» (Fath Misplaced: The Broken Promise of US-Arab Relation 1820 – 2001) که توسط انتشارات پابلیک افرز در نیویورک چاپ شده در این باره می‌نویسد که در ابتدا اندیشمندان و سیاستمداران انگلین امریکن موفق شدند که ایالات متحده را حامی آزادی دموکراسی و حق ملت در انتخاب سرنوشتشان جلوه دهند. مثلا در همین راستا دانشگاه امریکایی‌های بیروت توسط همین مجموعه در سال 1866 تاسیس شد که هدف از آن ترویج اندیشه‌های لیبرالیستی و نولیبرالیستی بود. این دانشگاه نقش به سزایی در تربیت چهره‌های جدید جامعه عربی داشت و توانست نقشی موثر در شکل‌گیری جامعه عری مدرن ایفا کند. مقدسی بر این باور است که تا جنگ جهانی اول نگاه اعراب به ایالات متحده بسیار مثبت بود. به گونه‌ای که بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان عرب فقط به دلیل این که امریکا را کشوری آزاد و حامی آزادی و دموکراسی می‌دانستند به ایالات متحده می‌رفتند و در آنجا به تکمیل تحصیلات خود یا دیگر فعالیت‌های علمی و سیاسی و اقتصادی می‌پرداختند فقط به این دلیل که گمان می‌کردند می‌توانند با حمایت امریکا به ایجاد تحول در جامعه عقب‌افتاده عربی که از یک سو به تازگی از فرهنگ عثمانی و سلطه آن خلاص یافته و از سوی دیگر از استعمار فرانسه و بریتانیا بیرون آمده، کمک کنند. اما این حسن ظن را فرانسوی‌ها و بریتانیایی‌ها که می‌خواستند در دل جامعه عربی حکومتی یهودی تشکیل دهند، از بین بردند. فکری که به سرعت به مانیفست غرب تبدیل شد که هدف از آن خلاص شدن اروپا از دست یهودیانی بود که اروپایی‌ها کینه‌ای شدید از آنها داشتند. از آن موقع تا کنون اسرائیل سد بزرگی در برابر گسترش و تعمیق روابط اعراب و امریکا باقی ماند. این مسئله زمانی کینه‌ها را در جامعه عربی بیشتر کرد که واشنگتن در کنار بریتانیا، فرانسه و اسرائیل در جنگ علیه مصر در سال 1956 بر سر کانال سوئز ایستاد.

در ادامه این یادداشت همچنین می‌خوانیم: اکنون مسئله فلسطین در مرکز مسائل مهم عربی قرار گرفته است. فلسطین از یک طرف مانع شکست وحدت حکومت‌های عربی که حکومت‌ها و ملت‌هایش را باید از هم جدا دانست، شده و از سوی دیگر عامل وحدت عربی است. اکنون مقاومت در برابر صهیونیست‌ها تبدیل به یک سمبل سیاسی در تاریخ مدرن عربی برای دشمنی با امپریالیست شده است. سمبلی که میلیون‌ها نفر از مردم عرب به آن اعتقاد دارند و رهبران عربی برای مصادره آن هر کدام به تفسیر خود سر و دست می‌شکنند. امریکا زمانی تیری مهلک بر پیکره روابط عربی – اسرائیلی زد که در سیاستی یک‌جانبه کشور اسرائیلی را به رسمیت شناخت در حالی که کشور مستقل فلسطینی را تا همین الآن به رسمیت نشناخته است.

وی در آخر می‌نویسد: بیش از یک سال است که باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در سخنرانی خود در دانشگاه قاهره وعده گشایش صفحه جدیدی در روابط کشورش با دنیای عربی و اسلامی داده است. وعده‌ای که تا کنون هنوز نشانه‌هایی برای تحقق آن ندیده‌ایم. او نباید فراموش کند تا زمانی که پروسه صلح اعراب و اسرائیل با وساطت امریکا منجر به تحقق صلحی عادل برای فلسطینی‌ها نشود اعراب نمی‌توانند نگاهی رضایتمندانه به سیاست‌های ایالات متحده داشته باشند. چرا که دائما به این می‌اندیشند که ایالات متحده پشتیبان بلامنازع دشمن سامی‌شان است و اجازه نمی‌دهد نه تنها صلحی جامع و عادلانه در منطقه شکل بگیرد بلکه برای حفظ معادله به نفع رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند از شکل‌گیری انقلاب و جنبش‌های مردمی نیز جلوگیری شود.          


( ۱ )

نظر شما :