ترکها در جستجوی عضویت، اروپاییها به دنبال مشارکت
دیپلماسی ایرانی: سفر نیکولا سارکوزی به ترکیه در روزهایی که منطقه خاورمیانه التهاب را تجربه میکند با حاشیههای فراوان همراه بود. سارکوزی از مخالفان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا است و ترکها دقیقا به همین دلیل میانه خوبی با رئیس جمهوری فرانسه ندارند. دیپلماسی ایرانی در گفتگو با سیامک کاکایی کارشناس مسائل ترکیه، موضع امروز فرانسه و در نگاهی اجمالیتر اروپا را در قبال ترکیه جویا شد.
سارکوزی از مخالفان سرسخت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا بوده است، پیشنهاد جدید وی و سفر او را به ترکیه چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط ترکیه با کشورهای عضو اتحادیه اروپا و به ویژه کشورهای محوری این اتحادیه از نظر سیاسی مبتنی بر بیاعتمادی است. هرچند که از نظر اقتصادی شاهد همکاریهای اقتصادی و تجاری ترکیه با کشورهای عضو اتحادیه هستیم، اما تنش سیاسی زیر پوست این نگاه وجود دارد و در ارتباط با فر انسه نیز به همین شکل است. از آنجایی که فرانسه یکی از محوریترین کشورهای اتحادیه اروپاست و از مخالفان پیوستن ترکیه به این اتحادیه محسوب میشود. اگر فرانسه و المان و دیگر کشورها را درکنار هم قرار دهیم متوجه خواهیم شد که ترکیه باید از چه موانع محکم و بلندی عبور کند تا به این اتحادیه بپیوندد. البته این بدان معنا نیست که تاکنون تغییر در سیاست خارجی ترکیه مبتنی بر پیوستن آن به اتحادیه اروپا حاصل شده باشد، بلکه همچنان این کشور مبنای تلاش خود را بر پیوستن به این اتحادیه قرار داده است. اما اینکه فرانسه از مخالفان جدی پیوستن این کشور به اتحادیه اروپاست به این نگاه برمیگردد که فرانسه و یا کشوری همچون آلمان، معتقدند که ترکیه نمیتواند به لیست کشورهای اتحادیه اروپا اضافه شود.
چه دلایلی برای این نگاه وجود دارد؟
از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مسایل فرهنگی؛ یک سری ارزشهای فرهنگی و آزادیهایی در اتحادیه اروپا وجود دارد که شاخصهای آن با ترکیه فاصله زیادی دارد و اگر ترکیه در بلند مدت قرار باشد که به این اتحادیه بپیوندد باید یک سری اصلاحات اساسی و دگرگونی بزرگی در این کشور بوجود بیاید که این تغییرات در ترکیه شکل بگیرد تا همگن با اتحادیه اروپا شود. بنابراین معتقدند که چنین تغییر عظیمی در ترکیه پدیدار نخواهد شد و حتی در چارچوب معیارهایی که اتحادیه اروپا عنوان کردند شاخص فرهنگی همچون آزادیهای بیشتر و به رسمیت شناختن دیگر قومیتها همانند کردها در ترکیه وجود دارد. کشورهای اروپایی سعی کردند از این امر به عنوان پاشنه آشیل استفاده کرده و برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مانع تراشی کنند.
- در کشورهای اروپایی بسیار روی اسلامگرایی در ترکیه هم تمرکز شده است. به ویژه پس از یازده سپتامبر به دلیل افزایش نوعی تعارض نسبت به اسلام و جهان اسلام این حساسیت بیشتر شده است. رهبران کشورهای اروپایی تمایل ندارند که یک کشور اسلامی در جایی که تماما کشورهای مسیحی درآن عضویت دارند اضافه شود. از دیرباز این مساله وجود داشته در همان زمانیکه در دهه 1990 میلادی نامزدی ترکیه پذیرفته شد، اما در سالهای بعد این امر بیشتر مورد توجه قرار گرفت و امروز یک مانع جدی محسوب میشود که اگر رهبران اروپایی به طور مستقیم هم به این موضوع اشاره نکنند، اما در لفافه به آن توجه ویژهای دارند.
- مسایل اقتصادی از دیگر عوامل است. کشورهای اروپایی بر این باورند که ترکیه از نظر بودجه و بدهیها باید مبتنی بر شاخصهای اتحادیه اروپا باشد. در سالهای گذشته شاهد رشد اقتصادی بی نظیری در ترکیه بودیم، شاید وضعیت ترکیه از نظر اقتصادی از برخی از کشورهای عضو یورو هم بهتر باشد و یا شانه به شانه آنها باشد. بنابراین برخی هم معتقدند که این مسایل اقتصادی خیلی از نظر اتحادیه اروپا شاخصهای نیست که باعث عدم عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا شده است، بلکه بیشتر همان شاخصهای مذهبی و فرهنگی و اجتماعی است.
این سه عامل بسیار مهمیاست که در نگاه و تحلیل رهبران وجود دارد. که یکی از این کشورها فرانسه است. آلمان به جای موضوع پذیرفتن ترکیه در اتحادیه از آن به عنوان «مشارکت ویژه» یا «مشارکت استراتژیک» یاد میکند. همین مساله را سارکوزی نیز به آن اشاره کرده است که ترکیه نمیتواند معیارهای مورد نظر را کسب کند، بنابراین باید به جای عضویت، بیشتر درباره همان مشارکت این کشور در اتحادیه صحبت شود.
این به مفهوم آن است که کشورهای اروپایی تمایل دارند با ترکیه رابطه خود را داشته باشند و پیوندهای اقتصادی وجود داشته، روابط رو به گرم شدن پیش برود و مشارکتهای دو یا چندجانبه هم گسترش پیدا کند، اما هنگامیکه صحبت از عضویت ترکیه به میان آورده میشود به انحا مختلف مخالفت خود را نشان میدهند.
ولی استراتژی محوری ترکیه پیوستن به اتحادیه اروپاست و فرانسویها بیشتر طرف این نگرش و رویکرد هستند که ترکیه بیشتر به عنوان مشارکت با این کشور همکاری داشته باشد.
آیا این نارآرامیهایی اخیر در خاورمیانه، باعث نزدیکی ترکیه به اروپا و کشورهای عضو اتحادیه شده است؟
در سالهای اخیر و هنگامیکه سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه فعال شد، در کشورهای اسلامی و همجوار از آن به عنوان سیاست نگاه به شرق نامبرده شد. این دیدگاه در بین برخی از تحلیلگران ترکیه مطرح شد که ترکیه دوهدف را از این سیاست داشت است:
- بتواند بازتعریفی از روابط خودش با خاورمیانه و نگاهی به جهان اسلام داشته باشد و از طرف دیگر بتواند مزیت افتصادی لازم هم از این روابط بدست بیاورد. بنابراین شاهد نوعی اوجگیری سیاست ترکیه و به نوعی فعال بودن آن در خاورمیانه بودهایم. باید این نکته را نیز ذکر کرد که ترکیه بهره لازم را حداقل از نظر اقتصادی و کسب پرستیژ با این سیاست فعال برده است. همچنین با این سیاست و با توجه به موضعگیریهایی که نسبت به فلسطین داشت و بحث انتقاد از اسراییل باعث محبوبیت نسبی ترکیه در خاورمیانه و در کشورهای اسلامی شده است.
- ترکیه با این رویکرد یک هدف اساسیتر را دنبال میکند که میخواهد به کشورهای اروپایی نشان دهد که ظرفیت سیاست خارجی و گفتمان و چانه زنی ترکیه در منظقه بسیار بالاست. بنابراین این اتحادیه اروپاست که به ترکیه به عنوان یک بازیگر فعال منطقهای نیازمند است. به عنوان مثال این نگاه سبب شده که به ترکیه اعتماد به نفس بیشتری در تعامل با کشورهای اروپایی بدهد.
از رییس جمهوری فرانسه آقای سارکوزی استقبال خوبی نشد، این عکسالعمل مقامات ترکیه را چگونه تفسیر میکنید؟
در سفری که سارکوزی به ترکیه داشت که به عنوان ریاست جمهوری فرانسه نبود و به عنوان رییس گروه 20 به این کشور سفر کرد. اما استقبال مقامات ترکیه از سارکوزی سرد بود. این سردی به مواضع تاملبرانگیز فرانسه به ترکیه بر میگردد و همچنین رفتار سارکوزی هم با مقامات ترکیه تحقیرامیز بود. برخی از منابع خبری در ترکیه هم این طور عنوان کردند که نوعی جنگ لفظی میان سارکوزی و عبدالله گل صورت گرفته است. ظاهرا عبدالله گل عنوان کرده است که نوعی نژادپرستی در اروپا و اتحادیه اورپا در حال شکلگیری است و ممکن است در اینده تبدیل به نازیسم شود. همچنین آقای گل تاکید کرده است که ترکیه از استراتژی خود مبنی بر عضویت خود در اتحادیه اروپا دست برنخواهد داشت .در رسانههای ترکیه هم این موضوع مطرح شده که ترکیه به دلیل احترام به مردم فرانسه از سارکوزی استقبال کرده است. آقای سارکوزی هم گفته است که ترکیه یکی از کشورهای اسیای صغیر است و اتحادیه اروپا مخالف عضویت این کشور در اتحادیه است. چنین لحن گفتاری هم مقامات ترکیه را بسیار آزرده کرده است. بنابراین این لحنی که آقای گل یا اردغان داشتهاند نیز به سخنان اقای سارکوزی برمیگردد.
این عدم استقبال در حالیست که حجم مبادلات بین دو کشور 12 میلیارد یورو است و 2000 شرکت فرانسوی در ترکیه فعالیت میکنند.
نتیجه سفر آقای سارکوزی را چگونه تحلیل میکنید؟
در دیدار سارکوزی از ترکیه درباره این امر که فرانسه مایل است در بخش نیروگاه هستهای در ترکیه فعالانه مشارکت کند و نیروگاه هستهای در این کشور تاسیس کند، صحبت کرده ولی مقامات ترکیه به شکلی پاسخ منفی دادند و گفتند به دلیل اینکه مواضع فرانسه نسبت به ترکیه مواضع مثبتی نیست بنابراین ترکیه به سمت همکاری با روسیه و ژاپن تمایل پیدا کرده است.
دیدار آقای سارکوزی از این کشور چند ساعته بوده که همین امر بسیار سوالبرانگیز بوده است. اردوغان هم به این سفر اعتراض کرده و گفته است سطح روابط ترکیه و فرانسه بسیار بالاتر از این است که رییس جمهور فرانسه سفر چندساعته به این کشورداشته باشد.
نگاه فرانسه به ترکیه دررابطه با پیوستن به اتحادیه اروپا نگاهی منتاسب با وزن ترکیه نیست، ضمن اینکه مواضعی که فرانسه دررابطه با ترکیه درمورد ارامنه داشته بسیار تنشزا بوده است و فرانسویها قتل عام ارامنه را در ترکیه به رسمیت شناختهاند و همین مسایل باعث بوجود آمدن تنش در در روابط آنها شده است. ترکها امیدوارند که تغییری در نظام سیاسی فرانسه ایجاد شود که این سردی روابط سیاسی بین دو کشور رو به گرمیسوق پیدا کند.
بعید به نظر میرسد که مواضع کشورهایی همچون فرانسه و المان به سرعت تغییر پیدا کند و از بحث مشارکت استراتژیک تبدیل به پیوستن به عنوان یک عضو شود. مگر اینکه روند تحولات در خاورمیانه به سمتی پیش برود که ترکیه دراینده خود را به عنوان رهبر کشورهای اسلامیمطرح کند. که در چنین وضعیتی نیز باز هم بحث اسلامی شدن ترکیه مطرح خواهد شد.
در بحث منطقهای وضعیت پدید آمده برای ترکیه را چطور میبینید؟
- جنبه سیاسی : که آقای اردوغان هم دایما این مسایل را دنبال میکند و بارها اعلام کرده است که ترکیه میتواند الگویی برای کشورهای منطقه باشد و میتواند نقش مهمی ایفا کند. ترکیه حتی میتواند روند دموکراسیخواهی را رهبری کند. این نگاه مستمر مقامات ترکیه است.
- کشورهای خاورمیانه نقش مهمی در اقتصاد ترکیه دارند. به عبارت دیگر رشد تجارت ترکیه در خاورمیانه و حضور شرکتهای ترکیه درکشورهای شمال افریقا و خاورمیانه عربی در سالهای اخیر به حدی بالا رفته و ترکیه علاقه به جذب سرمایه کشورهای عربی دارد. اما این نگرانی هم وجود دارد که این تحولات برای ترکیه از نظر اقتصادی زیانبخش هم باشد، به همین دلیل به نظر میرسد که دولتمردان ترکیه طرح جدیدی را برای خود کشیدهاند که بتوانند در آینده بر اساس این جایگاه و موقعیت وزن سیاسی بیشتری از آنچه که هماکنون داراست را داشته باشد.
آیا نقش ترکیه پس از ناآرامیها در خاورمیانه بیشتر شده است و یا این کشورها در حال الگوبرداری از ترکیه هستند؟
هدف ترکیه از اینکه در خاورمیانه نقش ایفا کند این است که هم بتواند جایگاهی برای خود در خاورمیانه تعریف کند که ترکیه صاحب مدل برای کشورهای خاورمیانه است و دیگر اینکه میخواهد حدفاصل اروپا و خاورمیانه باشد. اما باید این نکته را نیز ذکر کرد که مقامات ترکیه در ارتباط با مسایل مصرو تونس و لیبی اظهارنظرهایی کردهاند و اردوغان چندین بار گفته است که ترکیه میتواند الگوی سیاسی برای کشورهای منطقه باشد. اما به عقیده من کشورهای منطقه بیش از آنکه نگاهی به خارج از خود داشته باشند، این امری درونزاست، به معنای دیگر این انقلابها برای مطالبات و خواستههای مردمی صورت گرفته که برای سالهای متمادی روی هم جمع شده و اکنون بروز پیدا کرده است. همچنین آگاهی مردم و بخصوص جوانان بالا رفته که این امر هم در خواستههای آن از حکومتهایشان تاثیرگذار بوده است.
ترکیه در پدیدار شدن این تحولات نقش نداشته است و این امر که آیا این کشورها در آینده از ترکیه الگوبرداری کنند نیز فعلا جای تردید دارد. شرایط دوران گذار شرایطی نیست که ترکیه بتواند روی آن سرمایهگذاری عمیقی داشته باشد. با این وجود ترکیه سیاست فعالی را درپیش گرفته ولی نوع نگاه ان نسبت به کشورها یکسان نیست، یعنی نوع نگاه این کشور به مصر با لیبی متفاوت است.
آیا روابط نزدیک اقتصادی ترکیه و لیبی تحت تاثیر تحولات اخیر دگرگون خواهد شد؟ آیا مسامحه اردوغان در روزهای اول درگیریها نیز به همین دلیل بوده است؟
خشونتها در لیبی بسیار اوج گرفته که برای مقامات ترکیه شکاور بوده است. چراکه روابط ترکیه و لیبی از نظر اقتصادی بسیار بهم نزدیک است. بین 30 تا 35 هزار اتباع ترکی که عمدتا یا مقاطعهکار و یا سرمایهگذار فعال در لیبی هستند. بله همین طور است در روزهای اولی که خشونت در لیبی بالا گرفت اردوغان سعی کرد در مقابل رهبر لیبی مسامحه کند و موضع تندی نگرفت، به دلیل اینکه اتباع ترکیه مجبور به ترک لیبی نشوند.
هدف اصلی ترکیه از ایفای نقش فعال در تحولات اخیر در چیست؟
در کشورهای دیگر نیز ترکیه به لحاظ سیاسی بسیار فعالیت میکند و مخصوصا آقای اردوغان دوست دارد که بیشتر نقش کاریزمایی در ارتباط با تحولات پیشامده بازی کند و هدفش این است که به عنوان نوعی رهبر برای ایجاد رفورم در این کشورها مطرح شود. با توجه به این که در خود ترکیه اصلاحات بسیاری انجام شده است ولیکن در کشورهای خاورمیانه انقلاب رخ داده که ساختار سیاسی این کشورها تغییر خواهد کرد.
نظر شما :