غرب به سوى تحريم حرکت میکند
ديپلماسى ايرانى: گزارش مدير کل آژانس بين المللى انرژى اتمى، باعث تحرکات جديدى حول مسئله هستهاى ايران شده است. مقامات ايرانى جدا کردن بخش فنى و سياسى در اين گزارش را اقدامی مثبت قلمداد کرده اند، اما نکات منفى گزارش آنقدر هست که اين نکته مثبت را خنثى کند. ديپلماسى ايرانى اين تحولات را در گفت و گو با دکتر على بيگدلى، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين المللى بررسى کرده است.
جمعه گذشته گزارش جديد يوکيو آمانو، مديرکل آژانس بين المللى انرژى اتمی درباره ايران به شوراى حکام ارائه شد. اين گزارش در مقايسه با گزارشهاى مدير کلهاى قبلى آژانس چه تفاوتهايى دارد؟ ارزيابى شما از اين گزارش چيست؟
شباهتى که گزارش آمانو با گزارشهاى البرادعى دارد، دوپهلو بودن اين گزارش است. البته دو پهلو بودن گزارشهاى آقاى البرادعى بيشتر بود و بيشتر به چشم میآمد. گزارش آمانو هم نشانههايى از دو پهلو بودن دارد، اما شايد خشمیکه در اين گزارش ديده میشود در گزارشهاى آقاى البرادعى کمتر وجود داشت.
به نظر نمیرسد آن چه که آقاى سلطانيه به عنوان يک نکته مثبت از آن نام برده يعنى جدا کردن بخش حقوقى و فنى گزارش از بخش سياسى آن، چندان تاثيرى در نتيجه اين گزارش داشته باشد. به نظر من حتى تفاوت چندانى هم با گزارشهاى قبلى ندارد. با توجه به اين که در اين گزارش آمده است که ايران ميزان توليد اورانيوم غنى شده خود را افزايش داده است.
نکته جالب اين است که ايران هم خيلى نسبت به اين گزارش واکنش نشان نداده و اعتراضى هم نکرده است. اقدام به خروج سوخت از قلب نيروگاه اتمی بوشهر از طرف ايران نشان دهنده اين است که حتى ايران برخى از مواد اين گزارش را پذيرفته است.
براى من جاى تعجب بود که آقاى سلطانيه گفت که بخش سياسى از بخش فنى گزارش جدا شده و اين نکته مثبتى است. به نظر من چنين نيست. علاوه بر اين، اين که ايران عکس العملى را نشان نداده است، اين مسئله را به ذهن میآورد که احتمالا ايران بخشهايى از اين گزارش را قبول کرده و شايد هم اين مسئله تا حدى نشان دهنده قدرتمندى ايران و مقامات ايرانى هم باشد به اين معنى که ايران هم میتواند ميزان اورانيوم توليدى خود را بالا ببرد و هم به لحاظ فنى آن قدر پيشرفت کرده که میتواند سانتريفيوژهاى جديدى را راه اندازى کند.
با توجه به تحرکات انگلستان، فرانسه و امريکا براى وضع تحريمهاى بيشتر عليه ايران، به نظر شما اين گزارش میتواند مبناى وضع تحريمهاى بيشتر عليه ايران باشد؟
بله؛ تصور من اين است که در آستانه تصميم گيرىهاى جديد براى تصوبى تحريمهاى جديد اين گزارش را منتشر کرده اند و اين گزارش بهانه اى به دست آنها داده است تا تحريمهاى بيشترى عليه ايران اعمال کنند. عدم اعتراض ايران به اين گزارش نشان دهنده اين است که ايران حداقل با بندهايى از آن موافق بوده و اين گزکى به دست غربىها داده که قطعنامههاى جديدى عليه ايران صادر کنند.
قطعنامه قبلى شوراى امنيت عليه ايران در چارچوب فصل هفتم منشور و بر اساس ماده چهل و يک صادر شده است. اگر قرار باشد قطعنامه جديدى صادر شود باز هم در همين چارچوب خواهد بود؟
کشورهاى غربى در فصل هفتم منشور عليه ايران مانور میدهند و فصل هفتم براى آنها خيلى اهميت دارد. مرافعات ايران با کشورهاى غربى در فصل هفتم است که بسيار فصل تهديد کننده و خطرناکى است. اين فصل به شوراى امنيت اجازه وضع تحريمهاى اقتصادى را میدهد و در صورتى که اين تحريمها موثر واقع نشود، اجازه حمله نظامیهم به شوراى امنيت میدهد.
در چند روز اخير روسيه از ايران خواسته است که سوخت نيروگاه بوشهر را از قلب اين نيروگاه خارج کند. البته دلايل فنى را براى اين اقدام اعلام کرده اند. به نظر شما ممکن است اين اقدام روسيه به غير از دلايل فنى دلايل سياسى هم داشته باشد؟
به نظر من اين اقدام نمیتواند دلايل سياسى داشته باشد. چرا که وزير امور خارجه روسيه چند وقت پيش هم اعلام کرده بود که اگر اين کرم اينترنتى بتواند اثرى را که پيش بينى میشود روى سيستمها بگذارند، ممکن است شاهد فاجعه اى شبيه به چرنوبيل باشيم. بنابراين معلوم میشود که بحث سياسى نيست و صرفا بحث فنى مطرح است و چون مسئوليت هم با روسيه است، روسيه براى جلوگيرى از نشت مواد راديواکتيو دست به اين اقدام زده است.
از طرفى ايران هم تاييد کرده است که اين کرمها به تاسيسات آسيب رسانده اند. خود آقاى دکتر صالحى هم چند وقت پيش اعلام کردند که به دليل نشت استخر حاوى سوخت، بهره بردارى از نيروگاه اتمی را به تاخير انداختيم. اما ظاهرا نفوذ همين کرمها به تجهيزات رايانه اى باعث اين تاخير شده است.
بعد از انتشار گزارش مدير کل آژانس بين المللى انرژى اتمى، وزير امور خارجه ايران ابراز آمادگى کرده است که با گروه 1+5 مذاکرات را ادامه دهد. قبلا ترکيه هم ابراز اميدوارى کرده بود که مذاکرات بعدى در استانبول برگزار شود. به نظر شما چقدر امکان دارد که مذاکرات دوباره از سر گرفته شود؟
به نظر من مذاکرات بعدى ديگر در ترکيه برگزار نخواهد شد. ترکيه سوء استفاده خود را از برگزارى اين کنفرانس کرده است. ايران هم نبايد چنين چيزى را بپذيرد. به اين دليل که ترکها از اين موضوع خيلى استفاده کردند، حتى شايد بتوان گفت که سوء استفاده کردند و قراردادهاى تجارى زيادى را با ايران امضا کردند. اما گمان نمیکنم که ملاقات ديگرى ميان نمايندگان دو طرف در استانبول اتفاق افتد.
خانم اشتون هم گفته است که تا زمانى که ايران پيش شرطهايش را برندارد، ما با ايران مذاکره نخواهيم کرد. بنابراين ممکن است ايران تمايل داشته باشد که مذاکره کند، اما طرف مقابل پاى ميز مذاکره آماده نخواهد شد.
با توجه به همه اين شرايط چه اندازه به ادامه مذاکرات قبل از اين که مسئله ايران در دستور کار شوراى امنيت قرار بگيرد، خوش بين هستيد؟
طرف غربى گفته است که ما به دنبال صدور قطعنامههاى جديدى عليه ايران و افزايش فشار به اين کشور هستيم. شايد ايران هم به خاطر همين قضيه تلاش کرده است که تا حدى کوتاه بيايد. اما معلوم نيست که کوتاه آمدن ايران در چه حدى است. يعنى در حد انتظارات آنها کوتاه خواهد آمد يا نه؟ هيچ معلوم نيست.
خانم اشتون هم در مصاحبه آخر خود تا حدى با عصبانيت صحبت کرد . گفت تا زمانى که ايران بر پيش شرطهاى خود پافشارى میکند، مذاکره معنايى ندارد. حال بايد ديد که تصميم جديد ايران چه خواهد بود و آيا اين تصميم براى 1+5 رهگشا خواهد بود يا نه؟
البته من تصور نمیکنم که گشايشى در مذاکرات صورت بگيرد. اما آن چه که در حال حاضر به نفع ما تمام شده است، بحرانى است که در خاورميانه در حال وقوع است و تا حدى مسئله ايران را در حاشيه قرار داده است.
با توجه به سخنان وزراى امورخارجه فرانسه و انگليس و مقامات امريکايى در جهت تشديد تحريمها عليه ايران و موضع منفى روسيه در قبال اين تلاشها، به نظر شما 1+5 به کدام طرف حرکت خواهد کرد؟ گام بعدى اين گروه چه خواهد بود؟
همان طور که گفته شد، خانم اشتون گفته است که ما با ايران مذاکره نخواهيم کرد. يعنى با شروطى که ايران گذاشته، باب مذاکره مسدود شده است. مجموعه حوادث خاورميانه و شمال افريقا تا حدود زيادى به مسکوت شدن مسئله ايران هم کمک میکند. به اين دليل که اروپايىها و امريکا نيز گرفتار اين قضيه اند. اما ممکن است که ما در مدت کوتاهى دست به ديپلماسى پنهانى بزنيم. اما سوابق و تجربيات نشان میدهد که ايران درباره برنامه هستهاى خود انعطاف پذيرى نشان نخواهد داد.
اتفاقاتى که در شمال افريقا رخ داده، باعث دو رويکرد متفاوت ايران و غرب به اين تحولات شده است. دولتمردان ايرانى معتقدند که اين اتفاقات به نفع ايران است به اين دليل که هم غربىها گرفتار شده اند و هم اين که اين حوادث رنگ و بوى انقلاب اسلامیايران را دارد. اما غربىها برداشت متفاوتى دارند. اما به هر حال نتيجه آن اين شده است که تا حدى پرونده هستهاى ايران در سايه قرار بگيرد. اما بايد توجه کرد که ممکن است در مدت کوتاهى به اين موضوع توجه نشود، اما مسئله هستهاى ايران براى غرب شکل حياتى داشته و هنوز هم دارد.
نظر شما :