واهمه از ایرانی که هر روز پر رنگتر میشود
دیپلماسی ایرانی: عربستان سعودی در پاسخ به تمامی خیزشهای عمومی در خاورمیانه دست به جیب شد و نقدا پرداخت کرد. از تونس تا مصر و امروزه روز لیبی همگان در حال تجربه کردن انقلابهایی هستند که میرود تا معادلات در خاورمیانه را بر هم بزند. در این فضا خاندان سعود درست مانند همیشه دست به جیب شدند و با اختصاص دادن وجه نقدی قابل توجه برای بهبود وضعیت اجتماعی و معیشتی شهروندان به ظاهر دفع بلا کردند. 36 میلیارد دلار از سوی خاندان سعودی برای در نطفه خفه کردن هرگونه موج اعتراض داخلی اختصاص داده شد.
خاندان سعود این روزها بیش از هر زمان دیگری از ایران واهمه دارند. ایرانی که در معادلات امروز خاورمیانه ظاهرا یک گام از عربستان سعودی پیشتر است. ایرانی که سالهاست با جمعیت شیعه خود موی بر اندام اهل تسنن و وهابیهای خاندان سعود راست کرده است. ریاض این روزها تنها به یک چیز میاندیشد: ایستادگی در آرامش مقابل قدرتنماییهای ایران. دفع تهدیدهای تهران که میرود تا از تحولات در خاورمیانه بیشترین منفعت را از آن خود کند.
در حال حاضر خبرهای خوبی به ظاهر از خاورمیانه به گوش میرسد: دیکتاتورهای تونس و مصر راه فرار را برگزیده اند و ظاهرا این نسخه به معمر قذافی رهبر لیبی هم سرایت کرده است. مردی که از 42 سال پیش تاکنون بر مسند قدرت نشسته این روزها با متوسل شدن به هر اهرمی که نزدیکتر است برای بقای در طرابلس میجنگد. این ظاهر ماجرا است اما در باطن همگان این سوال را از خود میپرسند که آیا عربستان سعودی میتواند بر موج به راه افتاده در خاورمیانه سوار شده و موج سواری کند؟ آیا ایران در این برهه زمانی توانایی این را دارد که تمام داشتهها و نداشتههای امریکا در خاورمیانه را در جیب خود کرده و بر موج به راه افتاده سوار شود؟
بسیاری از تحلیلگران بیش از آنکه نگران بحرین و یا یمن باشند بیم عربستان را در دل دارند، اگر موج به راه افتاده به ساحل سلطنت عربستان برسد چه؟ اگر خاندان سعود در مواجهه رو در رو با معترضان قرار بگیرند چه؟ سالهاست که در غرب همگان به خاندان سلطنتی سعود و حکمفرمانی آن عادت کرده اند و البته که برای اینچنین روزی خود را مهیا نکرده اند.
هم ایران و هم عربستان سعودی در حوادث این دو ماه آسیب دیدند. واشنگتن پست در ادامه مینویسد: ناآرامیهای مصر زمانی ایران را تحت تاثیر قرار داد که معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته میلادی ایران برای همدردی با مردم مصر خواهان راهیپمایی شدند و البته به آنها مجوز داده نشد. در عربستان سعودی هم برای نخستین بار در سالهای سلطنت طلبی خاندان سعود، زمزمههای اعتراض به گوش رسید و البته معترضان به حاکمیت روز یازدهم ماه مارس را برای راهپیمایی انتخاب کرده اند.
به دغدغههای داخلی عربستان سعودی، بحث بحرین را هم اضافه کنید. ریاض سالهاست که از خاندان سلطنتی در منامه که از اهل تسنن هم هستند، حمایت میکند. بحرین این روزها در التهاب است. التهابی که اکثریت شیعه برای اقلیت اهب تسنن اما در حاکمیت رو به راه کرده اند.
شیعیان سالهاست که از نابرابری در قوانین و البته شکنجههای جسمی رنج میبرند. برای خاندان سعود، ناآرامیها در بحرین به معنای حمایت ایران از شیعیان بحرین است. روز چهارشنبه درست چند ساعت پس از بازگشت ملک عبدالله به ریاض پس از چند ماه غیبت، میان او و خلیفه منامه گفتگویی طولانی مدت انجام گرفت.
ملک عبدالله در راه بازگشت از مراکش حتی پیش از آنکه هواپیمایش بر زمین بنشیند دستور واریز صدها هزار دلار برای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی را صادر کرد. رسانههای اجتماعی در عربستان سعودی سخت نگران فراخوانی هستند که معترضان برای ماه آینده میلادی داده اند. اصلاح طلبان سعودی خواهان حذف برخی محدودیتها علیه زنان مانند ممنوعیت رانندگی زنان هستند. زنان در عربستان حق رای دادن هم ندارند. آزادی معترضان به شیوه حکومتی خاندان سعود هم که ماههاست در بند خاندان سلطنتی هستند از دیگر مطالبات است.
نیکلاس برنز که سابق بر این در دوران ریاست جمهوری جورج بوش سمت عالی رتبه ای در وزارت امور خارجه در اختیار داشت در این خصوص میگوید: ما شاهد خیزش عمومی در جهان عرب هستیم. البته که این امواج در حال حاضر لیبی و بحرین را در برگرفته اند اما احتمال گسترش آنها هم وجود دارد.
در دو ماه اخیر دولتمردان ایرانی بارها انقلاب مصر را ریشه داشته در انقلاب جمهوری اسلامی ایران دانسته اند. همین قیاس اعراب اهل تسنن و البته امریکا را به شدت به وحشت انداخته است. غرب به شدت نگران کنار رفتن دود ناآرامیها و ظهور ایران به عنوان قدرتی در منطقه است. امریکا پس از نبرد در افغانستان و عراق هم بر این باور بود که این ایران است که برگ برنده را در اختیار گرفته است. پس از سقوط صدام حسین، شیعیان در عراق قدرت را در دست گرفتند و همین مساله منجر به قدرت گیری بیش از پیش ایران شد.
اکنون حسنی مبارک که دیگر دشمن ایران در منطقه بود جامه وداع با قدرت بر تن کرده است. نخبگانی که پس از حسنی مبارک به روی کار میآیند قطعا به ایران نزدیک تر خواهند بود و البته سر ناسازگاری با سیاستهای ایالات متحده در منطقه هم خواهند داشت.
واشنگتن پست در ادامه مینویسد: ناآرامیها در بحرین و شلوغیها در یمن هم میتواند بیش از پیش بر قدرت ایران در منطقه بیفزاید. ایران برای نخستین بار در 32 سال گذشته، دو ناو جنگی را از کانال سوئز گذراند. البته ایران پیش از سقوط دولت حسنی مبارک خبر حرکت این ناوها به سمت سوریه را داده بود. با این همه حرکت این ناو و عبور آن از کانال سوئز پس از سقوط حسنی مبارک انجام گرفت و البته که اعتباری برای نیروهای دریایی ایران بود. ایران با این حرکت زیرکانه به آرامی نمایش قدرتی را به راه انداخت. ایالات متحده سالهاست که بحرین را پایگاه نظامی خود قرار داده اما ایران درست در موقع حساسی که باید قدرت نمایی کند ظاهر شده و به آرامی بیخ گوش اسرائیل مانور نظامی میدهد. ایران در ماه جاری مانور نظامی هم با عمان داشت که به نوعی نمایش قدرت این کشور در منطقه خلیج فارس بود.
یک کارشناس مسائل ایران در این خصوص میگوید: تهران از آنچه در دو ماه گذشته رخ داد و از این تغییرات استراتژیک بیشترین بهره را برده است.
نظر شما :