امريکا و مصر جديد

۱۰ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۵:۵۳ کد : ۱۰۱۶۱ آمریکا
واشنگتن خوب مى‌داند که تغيير در جهان عرب تاثيرى بر مصالحش نخواهد گذاشت و تظاهرکنندگان در سياست‌هاى خارجى‌شان مرتکب خطا نخواهند شد.
امريکا و مصر جديد

ديپلماسى ايرانى: در زمان جورج بوش، کاخ سفيد خود را در خاورميانه در برابر دو انتخاب قرار داد: ثبات از طريق حمايت از نظام‌هاى حاکم در کشورهاى منطقه يا تغيير از نوع جنگ و شورش‌هاى خلاقانه. ايالات متحده در خارج از اين دو حالت از حمايت از دوستانش شانه خالى کرد. وقتى گزينه دوم را برگزيد در جايى مثل لبنان شکست خورد. کما اين که نتوانست آن طور که مايل بود شورش و ناآرامى را به سوريه يا ايران منتقل کند. به رغم فشار شديدى که بر هيئت حاکمه مصر وارد کرد، در اين کشور نيز شکست خورد. وجود چنين حالتى و شکست‌هاى پياپى‌اى که ايالات متحده متحمل شد باعث غرور کشورهاى عربى شد.

ايالات متحده در آزمون عراق نيز فهميد که ملت‌ها از اشغال و جنگ متنفرند، به گونه‌اى که در عراق طوق دموکراسى را غرق شده در خون بر گردن ملت عراق انداخت. از اين رو در رويه و سياست‌هاى خود  تجديد نظر کرد و در همين راستا به همکارى و جذب سازمان‌ها و ارگان‌هاى غير دولتى روى آورد و تلاش کرد از اين طريق «عقل‌ها و قلب‌ها» را به دست آورد. در عين حال دست از عبارت «محور شر» برداشت تا بتواند تمهيدات عقب‌نشينى‌اش از عراق را فراهم کند.

باراک اوباما، رئيس جمهورى امريکا با مطالبات ملت‌ها به اصلاح و دموکراسى و مشارکت در حکومت شوکه شد به خصوص اين که ديد اين مطالبات بهانه نيست و نياز عمومى است که مردم براى رسيدن به آن تلاش مى‌کنند. مردم از اوباما همان اندازه متنفرند که از حکومت‌هاى حاکم برشان تنفر دارند. اين را امريکا زمانى فهميد که متوجه شد سياست‌هايش در تونس شکست خورده و تاثيرگذارى لازم را در تظاهرات مردم تونس از دست داده، از اين رو مجبور شد پشت زين العابدين بن على را خالى کند و در کنار انقلاب بايستد با اين اميد که در تشکيل نظام جديد البته در کنار فرانسه نقش داشته باشد.

با وجود اين که تغيير در تونس هيچ دستاورد و موفقيتى براى امريکا در بر نداشت اکنون تلاش مى‌کند که تحولاتى در مصر بدون توجه به اين که اين کشور متحدش است، ايجاد کند. اوباما در حالى با تظاهرکنندگان ابراز هم‌درى کرد که از حسنى مبارک رئيس جمهورى مصر که واقعا در بسيارى از قضاياى سخت و طاقت‌فرستا به امريکا کمک کرده خواست که «اصلاحات سياسى و اقتصادى بسيار مهم انجام دهد.»

البته در تونس هيلارى کلينتون وزير امور خارجه امريکا با ارسال معاونش جفرى فلتمن به اين کشور و اعلام همکارى با انقلاب تونس يک گام از رئيس خود باراک اوباما پيش افتاد.

واشنگتن خوب مى‌داند که تغيير در جهان عرب تاثيرى بر مصالحش نخواهد گذاشت و تظاهرکنندگان در سياست‌هاى خارجى‌شان مرتکب خطا نخواهند شد. حتى شعارهاى ضد اسرائيلى سر نخواهند داد. احزاب اسلامى نيز هيچ نقشى در مجراى حوادث ندارند و ايران نيز کاملا از هر چه رخ مى‌دهد به دور است. مطالبات تظاهرکنندگان در تونس و مصر تا بدين لحظه محدود به آزادى‌‌هاى اجتماعى، اصلاحات اقتصادى و مجازات فاسدان بوده است. طبيعى است که اگر بخواهد تحولى در سياست خارجى اين کشورها رخ دهد به مصلحت ايالات متحده نخواهد بود. تظاهرکنندگان تا زمانى که نظام‌هاى جديد بخواهند در روابط خود با واشنگتن و صلح با اسرائيل و شکوفايى اقتصادى تفسير تازه‌اى ارائه دهند، عليه امريکا تظاهر به دشمنى نمى‌کنند. با اين حال غرب همچنان نگران است که اسلام‌گرايان به قدرت برسند، تروريست‌ها جان تازه‌اى به خود بگيرند يا ايران بخواهد اوضاع را کاملا دگرگون کند؛ در آن حالت ايالات متحده به صورت بنيادين احساس خطر خواهد کرد و آن گاه در کنار توجه بيش از اندازه‌اش به اقتصاد و سياست به اين موضوع نيز اهميت ويژه‌اى خواهد داد.

نظام‌هاى تونس و مصر نمى‌توانند بر فساد، قلع و قمع آزادى‌ها و تقلب‌ها سرپوش بگذارند و با انقلاب رويارو شوند، به خصوص اين که ايالات متحده نيز حمايت خود را از آنها قطع کرده است. آنها از اين که در مراحل سخت و پرونده‌هاى مشکل با امريکا همکارى کرده‌اند، پشيمانند و مى‌خواهند که دوستى‌هاى تازه‌اى بنا کنند ولى تاکنون نفهميده‌اند که بايد از کجا آغاز کنند.  

منبع: الحيات


نظر شما :