آينده نگرى افغانستان و نفع محورى روسيه
ديپلماسى ايرانى: ديميترى مدودف پس از سفرى کوتاه به فلسطين و ديدار با محمود عباس، به مسکو بازگشت تا ميزبان رييس جمهور افغانستان باشد و گفتگوهاى دو کشور را با هدف مشارکت بيشتر روسيه در بازسازى و تامين امنيت افغانستان به عمل نزديک کند.
ديميترى مدودف از چندى پيش چانه زنى با اسراييلى ها را براى توقف شهرک سازى ها و ادامه مذاکرات موسوم به صلح شروع کرده بود. بسيارى معتقد بودند نزديکى بيشتر روسيه به امريکا اين امکان را ايجاد کرده است تا پاره اى از سياست هاى ضد ايرانى اسراييل از اين راه پيگيرى شود و به عنوان مثال و در قدمى مهم، تحويل موشک هاى S300 به تهران ملغى شود و دل اسراييل از روسيه شاد.
حالا تلاش روس ها براى پيشرفت طرح سازش پررنگ تر شده و اين انتظار را دارند که نقش واسطه گرانه شان در اين ميان موثر باشد تا همچنان بتوانند نقش بين المللى خود را در تحولات خاورميانه ايفا کنند. روى همين اصل روسيه قرار است ميزبان "کنفرانس بین المللی مسکو در امور خاور نزدیک" شود و بخشى از مسئوليت طرح صلح را برعهده بگيرد.
اينها را گفتيم تا بگوييم ديدگاه کارشناسانى که معتقدند روسيه دوران ديميترى مدودف تغيير چهره قابل ملاحظه اى داشته، پربيراه نگفته اند. هرچند پوتين – مدودف سال ها در کنار هم بوده اند و به نوعى اعتبار مدودف از دل همکارى با پوتين به دست آمده، اما ديگر مى توان از او به عنوان سياستمدارى صاحب تشخص و اصول خاص خود نام برد. هرچه مى گذرد مى بينيم که سردى سيماى شرقى ولاديمير پوتين از صورت مدودف پاک و شباهت هاى اين دو کمرنگ مى شود.
اگرچه روسيه سرعت عمل و جاذبه ترک ها را در در دست گرفتن ابتکار عمل و جلب اعتماد دولت هاى اطراف ندارند، اما از پذيرش مسئوليت نيز شانه خالى نکرده و بعد از توافقاتى چشمگير با ايالات متحده و کاستن از تنش ها با ناتو، به روندى ملحق شده است که يک سوى آن ناتو و امريکاست.
مدودف دو روز پيش ميزبان حامد کرزى بود و توافق هاى اقتصادى متعددى با دولت اين کشور امضا کرد. از شرکت در اجراى طرح خط لوله گاز تاپى ميان افغانستان، ترکمنستان، پاکستان و هند، فروش نفت و احداث شبکه برق گرفته تا طرح هاى ترابرى و ريلى و فروش بالگرد.
آنچه بيش از هر چيز از وراى اين توافق هاى اقتصادى به چشم مى خورد، تلاش روس ها براى بازگشت به افغانستان پس از سال ها تحميل رنج و خشونت و جنگ به اين کشور است. روس ها در زمان شوروى سابق چنان جاى پايى در افغانستان به جا گذاشتند که هنوز اثراتش از يادها نرفته و ترديد افغان ها را در مشارکتجويى و اعطاى امتيازات اقتصادى به اين کشور موجب شده است.
روابط افغانستان و روسيه بعد از حادثه يازده سپتامبر و ورود نيروهاى خارجى تا اندازه اى دگرگون شد و از سال 2002 به اين سو گام به گام بهبود يافته و هر روز ابعاد گسترده ترى پيدا مى کند. حضور روسيه در افغانستان تدريجى ولى رو به رشد نشان مى دهد. با وجودى که موانع و معذوريت هاى تاريخى همواره يک عامل بازدارنده محسوب مى شده، اما نياز افغانستان به تبادلات اقتصادى و انرژى و علاقه روسيه به يافتن بازارى تازه و امن باعث مى شود تا هم در زمينه هاى مورد علاقه روسيه و هم براى رفع حوائج افغان ها، روابط مزبور گسترش پيدا کند.
روسيه که خواهان سرعت دادن به روند مدرنيزاسيون و توسعه اقتصادى خود است، از افغانستان و پاکستانى امن و آرام بهره بيشترى مى برد. هرچه اين منطقه روى آرامش به خود ببيند، حضور غربى ها کمرنگ تر و فضا براى تجارت و تاثيرگذارى هاى منطقه اى بيشتر مى شود.
مدودف بعد از انعقاد قراردادها با کرزى گفت: روسیه می خواهد همسایه نزدیک ما افغانستان را به عنوان یک کشور مستقل و مرفه ببیند که به زودى قادر به تامین امنیت خود شود و فدراسیون روسیه آماده همکاری همه جانبه با افغانستان در این زمینه است. او همچنين دعوت کرزى را برای سفر به افغانستان پذیرفت که اين ديدار مى تواند در بهبود روابط و تطهير روسيه نزد افغان ها تاثيرى دوچندان داشته باشد.
روسيه تلاش خواهد کرد بازار به دست آمده را حفظ کند و در فضاى رقابتى که ميان خارجى ها در افغانستان به وجود آمده، جايگاه مطلوبى به دست بياورد. بخش عمده توافق هاى دو طرف مربوط به فعاليت هاى عمرانى و زيرساختى و بخشى ديگر شامل برآوردن نيازهاى سوختى و انرژى مى شود. آنچه مبرهن است افغانستان در جايگاه خريدار و روسيه در نقش فروشنده ظاهر شده اند. روس ها با تعلل و تاخير وارد اين فضا شده اند ولى شايد زمان مناسب همين حالا باشد که هم ديدگاه هاى جهانى روسيه و هم نگاه جامعه بين الملل به اين کشور متفاوت از قبل است. در اين ميان افغان ها که از زمان حمله شوروى کمونيستى به کشورشان، به روسيه به عنوان دشمنى دائمى و ويرانگر نگريسته اند، امروز با دولتى وارد تبادل و توافق شده اند که داعيه فراموشى گذشته و آينده نگرى و پيشرفت را دارد.
حجم قراردادها و نوع گفتگوهاى ردوبدل شده ميان مدودف و کرزى، حاکى از غبار نشستن بر بدبينى هاى تاريخى و رو آمدن نگرش هاى آينده نگرانه و نفع محور است. تاريخ تهاجم شوروى به افغانستان خيلى دور نيست اما نه افغانستان امروز آن کشور سابق است و نه روسيه جديد قابل مقايسه با آن زمان. حتى روش و رويکردهاى رياست جمهورى مدودف از زمان روى کار آمدن اوباما در امريکا، تغييرات محسوسى نسبت به سال هاى پيش از آن داشته است.
اکنون افغانستان در حال نزديک شدن به خرس شمالى از طريق شراکت اقتصادى است و اين مساله مى تواند هم بعد از سال 2014 يعنى زمان خروج نيروهاى ائتلاف، ثمرات خود را نشان دهد و هم بطور کلى زمينه هاى اتصال افغانستان به قدرتى منطقه اى و بهره بردارى از مناسبات با قدرتى چون روسيه را فراهم آورد.
نظر شما :