جنگ روانى يا ضعف تکنولوژيک؟

۲۰ دی ۱۳۸۹ | ۲۱:۳۸ کد : ۹۹۵۱ اخبار اصلی
نویسنده خبر: عماد الدین حسین
بايد توجه داشته باشيم که در کنار اين اظهارات داگان مى‌گويد که دليل اينکه ايران تا چهار سال ديگر نمى‌تواند سلاح هسته اى بسازد، ضرباتى است که اخيرا ايرانى‌ها به خاطر عمليات سرى الکترونيکى دريافت کرده‌اند. گفتارى از محمد ايرانى، سفير سابق ايران در لبنان
جنگ روانى يا ضعف تکنولوژيک؟
 ديپلماسى ايرانى: سخنان داگان درباره ايران بعد از اتمام دوره ماموريتش به عنوان رئيس موساد در نوع خود بيانگر اختلاف نظرها در ميان مقامات اسرائيلى در باره رويکرد آن ها در قبال ايران است. محمد ايرانى، سفير سابق ايران در لبنان، نگاه هاى مختلف اسرائيلى ها نسبت به ايران،‌سخنان مئير داگان و هم چنين امکان همکارى سرويس هاى اطلاعاتى کشورهاى حاضر در منطقه را براى خوانندگان ديپلماسى ايرانى تحليل کرده است.

گفتارى از محمد ايرانى، سفير سابق ايران در لبنان براى ديپلماسى ايرانى

در اسرائيل هم مانند بسيارى از مناطق ديگر جهان،‌ در مورد چگونگى برخورد با جمهورى اسلامى ايران براى توقف توانمندى هاى کشور به طور عام، ديدگاه هاى متفاوتى وجود دارد.

يک گرايش در اسرائيل وجود دارد که تنها راه حل مواجهه با ايران را برخورد نظامى و حمله نظامى به تاسيسات ايران مى داند. اين گرايش بيشتر توسط مقامات دولتى، نظامى ها و جناح هاى تندروى اسرائيل ارائه مى شود.

يک گرايش ديگر هم وجود دارد که واقع گراتر است و توسط قشر دانشگاهى، آکادميسين ها و افراد فرهنگى اسرائيل نمايندگى مى شود. اين ها معتقدند که حمله نظامى به تاسيسات ايران نتيجه اى را در بر ندارد و به جايى نمى رسد. بخشى از آنها مدعى اند که به دليل پراکندگى مراکز هسته اى در ايران و مسافت راه، هجوم نظامى با عدم موفقيت مواجه خواهد شد. از طرف ديگر همين قشر معتقدند که چه حمله نظامى به ايران به نتيجه برسد و چه نرسد، دستاورد آن يکپارچگى مردم در داخل ايران خواهد شد و مردم ايران همگى نسبت به حمله اسرائيل به اين کشور داراى يک ديدگاه مشترک هستند و نتيجتا وحدت داخلى در ايران ايجاد خواهد شد.

آن گروهى که گرايش به حمله نظامى به ايران دارند،‌مثل مقامات اسرائيلى که به آن ها اشاره کرديم، درباره چگونگى حمله نظامى به جمهورى اسلامى به دو دسته تقسيم مى شوند. بخشى معتقدند که به دليل حضور امريکايى ها در کنار مرزهاى ايران و به دليل برخوردارى امريکايى ها از امکانات پيشرفته تر نظامى و لجستيکى، اگر قرار باشد حمله اى به ايران صورت گيرد، بهتر است امريکايى ها دست به اين اقدام بزنند. اين افراد امريکايى ها را پيشگام معرفى مى کنند و نه اسرائيل. يعنى معتقدند که امکان دسترسى به اهدافى که دو طرف به دنبال آن هستند، با اقدام امريکايى ها بيشتر به موفقيت نزديک است. در اين مجموعه مى توان ايهود باراک را نام برد.

در عين حال دسته ديگرى در ميان مقامات اسرائيلى حضور دارند که معتقدند چون اسرائيل با ايران چالش دارد و اين اسرائيل است که ايران را تهديد براى خود مى داند و اين کشور را رقيب اصلى منطقه اى خود تلقى مى کند، بايد اقدام نظامى عليه ايران توسط اسرائيل صورت گيرد. افراد تندرويى مثل ليبرمن و امثال او، اين نگاه را دارند.

بنابراين جامعه اسرائيل اين گونه نيست که نگاه واحدى را نسبت به عمليات نظامى عليه ايران داشته باشد. در مسائل ديگر هم به همين شکل است و ديدگاه هاى متفاوتى در اسرائيل وجود دارد.

در رابطه با اظهارات مئير داگان بايد توجه داشت که اولا او رئيس سابق موساد است که طى هفته گذشته رياست موساد را به جانشين خود، تامير پاردو داد. اظهاراتى که داگان در رابطه با ايران دارد در واقع بعد از اين است که پست خود را تحويل داده و به عنوان يک فرد عادى و کسى که ديگر مقام دولتى محسوب نمى شود و از مناصب خود کنار کشيده است.

او گفته است که ايرانى ها تا چهار سال ديگر و تا سال 2015 قادر به ساخت سلاح هسته اى نيستند. اما بايد توجه داشته باشيم که در کنار اين اظهارات مى گويد که دليل اينکه ايران تا چهار سال ديگر نمى تواند سلاح هسته اى بسازد، ضرباتى است که اخيرا ايرانى ها به خاطر عمليات سرى الکترونيکى دريافت کرده اند. اين در واقع به نوعى اشاره به نفوذ ويروس استاکس نت به تاسيسات هسته اى ايران است. مئير داگان با اين سخنان مى خواهد دستاوردهاى دوران رياست خود را بر موساد که تمرکز بر عمليات سرى بوده است را برشمارد. بنابراين منظور او اين نيست که ديدگاه اسرائيلى ها تغيير کرده است. او مى خواهد بگويد اين موفقيت دوران رياست من بود که باعث شد فعاليت هاى ايران چهار سال به تعويق افتد.

او به دولت پيشنهاد مى کند که الان براى اجراى عمليات هاى سرى ديگر، فرصت هاى زيادى وجود دارد و اتفاقا دولت و تشکيلات نظامى را از عمليات نظامى برحذر مى دارد. چرا که عمليات سرى در مقايسه با عمليات نظامى موفق تر است. پس از نظر افرادى مانند مئير داگان و کسانى که کار امنيتى کرده و پست هاى امنيتى داشته اند،‌ جنگ، جنگ است و فرقى نمى کند. به جاى اينکه عمليات نظامى باشد،‌ عمليات سرى است که اتفاقا کم هزينه تر است و بهتر هم نتيجه مى گيرد و نبايد تلقى شود که در ديدگاه هاى برخورد اسرائيل با ايران، تغيير ايجاد شده است، بلکه در نوع برخورد و اين که آيا عمليات سخت افزارى باشد يا نرم افزارى تفاوت وجود دارد و نگاه داگان بيشتر معطوف به برخورد نرم افزارى است.

امکان همکارى سرويس هاى اطلاعاتى انگليس و امريکا با موساد

به طور دقيق درباره اينکه آيا همکارى اين سرويس هاى اطلاعاتى عملى شده است، من اطلاعى ندارم. ولى معمولا دستگاه هاى اطلاعاتى اسرائيل در بسيارى از عمليات برون مرزى خود،‌ همکارى هاى نزديکى را با سيستم هاى اطلاعاتى موجود در منطقه دارند. اينکه يک عمليات عليه تاسيسات به صورت نرم افزارى انجام مى شود و برخى تاسيسات را تخريب مى کند، من اين را ناشى از يک همکارى کلان اطلاعاتى که در منطقه ممکن است وجود داشته باشد مى بينم. يعنى بعيد است کار يک تشکيلات اطلاعاتى باشد. شايد اشاره مئير داگان درباره همکارى هايى که عليه ايران ميان دستگاه هاى اطلاعاتى وجود دارد، همين موضوع باشد.

در نگاه ديگر و در بعد برخوردهاى سخت افزارى، مثلا ترور شخصيت هاى تاثيرگذار سياسى و دانشمندان هسته اى، نوعا همکارى بين سيستم هاى اطلاعاتى وجود دارد. مخصوصا اگر احساس شود که اين دستگاه ها يک هدف را دنبال مى کنند و با آن هدف موافق اند.

در عين حال ما بايد توجه داشته باشيم که هم اسرائيلى ها و هم ديگر قدرت هاى حاضر در منطقه، هم سياست هاى آشکار دارند و هم سياست ها و رويکردهاى پنهان که بر اساس مصلحت هر يک از آن ها را به کار مى گيرند. اگر زمانى اظهاراتى شد مبنى بر اينکه از اين به بعد به اين سياست اتخاذ مى شود، معناى آن اين نيست که حتما همين گونه باشد. در مواقع لزوم ممکن است برخى سياست هاى آن ها به صورت آشکار بيان شود و برخى پنهان بماند. در عين حال بايد توجه داشت که اظهارات داگان با مخالفت شديد نتانياهو مواجه شد و مجددا بر گزينه نظامى که در زمان مناسب انتخاب شود تاکيد مى شود.

احتمال دارد در ذهن خيلى افراد اين تصور وجود داشته باشد که گزينه نظامى در ديد اسرائيلى ها تضعيف شده است. يعنى راهبردى که اسرائيل دنبال مى کرد من بعد معطوف به جنگ نرم عليه ايران شود و تلاش هاى سرى امنيتى در دستور کار آن ها قرار بگيرد. بايد گفت که اولا اين بحث مى تواند آغاز يک مرحله جنگ روانى جديد باشد. يعنى اسرائيل با طرح چنين بحثى در صدد بررسى واکنش احتمالى طرف مقابل است. ثانيا طرح اين بحث مى تواند ناشى از ضعف تکنولوژيک نظامى و توانمندى هاى رسيدن به اهداف از سوى اسرائيل باشد که خود را به اين شکل نشان مى دهد. يعنى بعد از مدتى که دريافتند امکان موفقيت در حمله نظامى عليه ايران وجود ندارد، دست به اتخاذ اين شيوه زده اند.

عماد الدین حسین

نویسنده خبر


نظر شما :