غرب در مسير اجماع عليه ايران حرکت مىکند
ديپلماسى ايرانى: کمتر از دو هفته ديگر شاهد دور دوم مذاکرات هستهاى ايران و گروه 5+1 در استانبول خواهيم بود و طرفين مذاکره در حال زمينه سازى براى اين مذاکرات هستند. از طرفى ايران از نمايندگان کشورها خواسته است تا با بازديد از تاسيسات هستهاى ايران نسبت به اهداف صلح آميز اين کشور اعتماد پيدا کنند. از طرف ديگر هيلارى کلينتون دستور کار ديدار خود از کشورهاى عربى حوزه خليج فارس را گفت و گو درباره مسئله هستهاى ايران ذکر کرده است.
گفتارى از سيدجلال ساداتيان، کارشناس و تحليلگر مسائل سياسى و بين المللى برای دیپلماسی ایرانی:
من نسبت به آينده مذاکرات خوش بين نيستم. چرا که طرف هاى مقابل کاملا نسبت به مقاصد ايران بدبينند، اما براى اينکه افکار عمومى دنيا را براى حرکات آتى خود مهيا کنند، گام به گام با ايران جلو مىآيند. اين حرکت گام به گام آنها را ما به حساب موفقيت ديپلماتيک خود مىگذاريم، در حالى که آنها در حال آماده کردن افکار عمومى دنيا هستند و قصد و غرضشان اين است که حتى المقدور با اجماع به گونه اى حرکت کنند که ايران را در تنگنا قرار دهند.
چهار قطعنامه شوراى امنيت عليه ايران صادر شده است، ولو اينکه قطعنامه آخر با يکى دو راى منفى مواجه شد، اما شاهد بوديم که با اجماع روسيه و چين که ما بسيار روى آنها حساب مىکرديم، تصويب شد. فاصله اى ايجاد شد که در اين فاصله شرايط ويژه اى را در سطح جهانى و هم چنين در مراودات داخلى ايران شاهد بوديم. به نحوى که آنها اميدوار شدند که مسائل داخلى ايران بتواند ضربه اى کارى باشد اما بعد از اتفاقات انتخابات احساس کردند که نتيجه مورد نظرشان حاصل نشد، باز همان روند قبلى را پى گرفتند.
کما اينکه در اجلاس اخيرى که در ژنو برگزار شد اعلام کردند که ما مىخواهيم راجع به محدودسازى و توقف فعاليتهاى هستهاى ايران مذاکره خواهيم کرد، در حالى که ايران اعلام کرد که مايل است راجع به مسائل مهم بين المللى با 1+5 مذاکره کند. انعکاس اين مسئله را هم شاهد بوديم که به هيچ وجه مورد نظر ايران بود.
درباره مذاکرات بعدى هم که قرار است در استانبول ترکيه انجام شود، بايد گفت که ايران در حال زمينه سازى براى اين مسئله است که بگويد بازرسان و نمايندگان کشورها آمدند و ديدند و ايران حسن نيت داشته است که اين تاسيسات را نشان داده؛ حالا مذاکرات بايد بر مبانى که ايران تعيين مىکند و مىخواهيم در آن چارچوب مذاکره کنيم، مذاکرات انجام شود.
در حالى که آنها از قبل تصميم خود را اعلام کرده اند که در چارچوبهاى ديگرى غير از فعاليتهاى هستهاى ايران که به عقيده آنها هنوز ظن نظامىگرى در آن مشاهده مىشود، حاضر به هيچ مذاکره اى نيستند. در نتيجه به نظر مىآيد طرفين به اندازه اى از هم دور هستند که اميدى به هيچ توافقى در استانبول وجود ندارد.
حالا اين سوال مطرح مىشود که پس اساسا انگيزه ايران از انجام مذاکره چيست؟ ايران قصد دارد بگويد که در محاصره اقتصادى نيست و تحريم تاثير نداشته است و محاصره را برداريد. کما اينکه در کلام رئيس دولت هم اين نکته آمده که محاصره را برداريد و در اين صورت ما آمادگى مذاکرات بهترى را با شما خواهيم داشت. در حالى که آنها هيچ اعتنايى به اين صحبتها ندارند و اين نشان گر آن است که غربىها صرفا به دنبال فضا سازى لازم براى اتخاذ تصميم هاى بعدى خود هستند. اين تصميم ها با عبور از ماده 41 منشور و تصميم بر اساس ماده 42 منشور ملل متحد است که از فاز اقتصادى به فاز نظامىعبور مى کند. نه غربىها تاکنون آمادگى اين فاز را داشته اند و نه شرايط ايجاب مىکرد. اما از اين پس وقتى بتوانند اجماع فراهم کنند، ممکن است وارد فاز نظامى هم بشوند.
تاثير اتخاذ رويکرد تعامل توسط ايران بر مذاکرات آتى
فضاى مذاکرات ژنو از دو جهت با مذاکرات استانبول متفاوت است. اول اينکه مذاکرات ژنو در زمان وزارت خارجه آقاى متکى انجام شد ولى قرار است مذاکرات استانبول در زمان سرپرستى آقاى صالحى که پيش از اين رئيس سازمان انرژى اتمى ايران بوده است برگزار شود. اين تغيير خيلى نمىتواند تاثيرگذار باشد. چرا که ديگران هم مىدانند که تصميمات در جاى ديگرى اتخاذ مىشود و افراد ديگرى هم غير از وزارت خارجه در اين مسئله تاثيرگذار هستند.
دومين تفاوت اين است که لحن آقاى احمدى نژاد تغيير کرده است و در صحبتهاى خود بعد از مذاکرات ژنو بر همکارى تاکيد مىکند. لحن آقاى احمدى نژاد را طرف غربى بارها و بارها آزموده است که اگر حرفهاى جديدى توسط ايشان مطرح مىشود، بيان اين مطالب خيلى در عمل تاثيرگذار نخواهد بود و بيشتر مصرف داخلى دارد. ايشان همواره در صحنه داخلى بر شعار انرژى هسته اى حق مسلم ماست تاکيد داشته است، ولو اينکه در مذاکرات خارجى سخنان ديگرى را مطرح مىکند که با سخنان ايشان در عرصه داخلى مغاير است. کما اينکه در روزهاى اخير شاهد صحبت هاى آقاى سلطانيه نماينده ايران در آژانس بين المللى انرژى اتمى در بحث انرژى هستهاى بوديم.
به نظر نمىرسد که غرب به کمتر از توقف غنى سازى يا انتقال آن مقدار اورانيوم غنى شده که در داخل ايران وجود دارد، رضايت دهد. غرب احساس مىکند که هر زمان خواسته است به راه حلى نزديک شود، ايران به نوعى آن را رد کرده است. ايران هم بر مواضع خود پافشارى مىکند. غرب اين مسائل را به منزله خريد وقت تلقى مىکند و اين تلقى را در اظهار نظرهاى مقامات غربى و تحليلهاى افراد موثر آنها مىتوان ديد.
در نتيجه بعيد است که در اين مرحله هم پيشرفت قابل توجهى را ببينيم. حتى بعيد نيست که غرب بعد از مذاکرات استانبول، حاضر به ادامه مذاکره به اين شکل نباشد. مگر اينکه دستاورد قابل توجهى داشته باشيم. اگر منظور آقاى احمدى نژاد از تعامل اين باشد که حرف جديدى از سوى ايران از زبان آقاى جليلى ارائه شود، قابل توجه خواهد بود. اما اگر حرفهايى که تا الان زده شده است تکرار شود، قاعدتا نمىشود انتظار تحول جدى داشت.
معناى غنى سازى به شرط اعتماد سازى چيست؟
غنى سازى به شرط اعتمادسازى به اين معنى است که يک هيئت دائمى براى نظارت بر کار غنى سازى در ايران مستقر شود. اما آيا ايران اين مسئله را خواهد پذيرفت؟ من بعيد مىدانم.
غربى ها حرفهاى متنوعى را مطرح مىکنند تا به افکار عمومى بگويند ما نهايت تعامل و همکارى را با ايران به خرج داديم و اين ايران است که اهداف ناسالمى را دنبال مىکند که مىتواند موجب خطر براى جامعه بين المللى باشد. علاوه بر اين بيشتر صحبتهايى که طرف غربى مطرح مىکند، ناظر به ايران نيست. مخاطب آنها روسيه و چين هستند.
به همين دلايل بنده خيلى به آينده مذاکرات خوش بين نيستم اما اميدوارم که على رغم خوش بين نبودن من قضايا به خوبى پيش رود و منتهى به مشکلى براى ايران نشود.
نظر شما :