خشم، افسوس و نگرانى از تجزيه سودان
ديپلماسى ايرانى: سودان در آستانه انتخاباتى سرنوشتساز است. سرانجام تحت فشار شديد غرب به خصوص ايالات متحده، عمر البشير، رئيس جمهورى سودان پذيرفت که رفراندوم تجزيه جنوب از خاکش را زير نظر مجامع بينالمللى برگزار کند. بشير در سال 2003 و در بحبوحه جنگ عراق با شورشيان دارفور درگير شد و حمام خونى به راه افتاد که با تاخيرى تامل برانگيز، واکنش جهانى را در پى داشت.
در آن سال اهالى دارفور به مخالفت از دولت مرکزى سر به شورش برداشتند که به سرکوب شديد آنها انجاميد. بشير گمان مىکرد که چون نگاهها متوجه عراق و حمله امريکا به اين کشور است مىتواند با خيال راحت شورشيان را سرکوب کند. از اين رو دستور به آتش زدن دهها روستا داد که طى آن هزاران نفر غير نظامى زنده زنده در آتش سوختند. از آن موقع تا کنون به خصوص تا سال 2009 کشتار در اين منطقه ادامه داشت. اما هيچ سازمان يا نهادى تا کنون نتوانسته آمار دقيقى از کشته شدگان بدهد.
در سال 2008 بشير تحت پيگرد دادگاه عالى لاهه قرار گرفت که کشمکش تازهاى را در سودان رقم زد. سرانجام براى اين که جلوى بازداشت بشير گرفته شود، به خصوص با دخالت جامعه عربى بشير پذيرفت که به رفراندوم تن دهد در مقابل از بازداشتش جلوگيرى شود.
حال موعد رفراندوم فرا رسيده است. سودان خود را در آستانه يک تجزيه کامل مىبيند. سودان احتمالا به دو قسمت شمال و جنوب تقسيم مىشود و بدين ترتيب يکى از مهمترين منابع درآمدزايىاش را از دست خواهد داد. دارفور و مناطق جنوبى سودان غنى از نفت است و منابع نفتى دست نخوردهاى در اختيار دارد که فقط در انتظار سرمايهگذاران خارجى و کارتلهاى نفتى است. اما اين بدان معنا نيست که سودان کاملا بىنصيب از جنوب خواهد ماند. چرا که حتى در صورت جدايى نيز از آن جا که جنوب به دريا راه ندارد، مجبور است که از همسايه شمالى کمک بگيرد. اگر چه گفته مىشود که مىتواند نفت خود را از طريق لولههاى نفتى به کنيا منتقل کند ولى مسئله اين است که هزينه ساخت چنين لولههايى هنگفت است و نه دارفور و نه کنيا از پس تامين منابع مالى آن بر نمىآيند.
در اين ميان تقسيم سودان همه را نگران کرده است. حسنى مبارک، رئيس جمهورى مصر و معمر قذافى، رئيس جمهورى ليبى هفته گذشته هر دو به خارطوم رفتند و تلاش کردند در آستانه برگزارى رفراندوم که اين روزها روز به روز بيشتر به خشم بشير مىافزايد، فضاى ملتهب را آرام نگه دارند. ولى هر دو رهبر عربى خود از اين تقسيم نگرانند. حتى برخى کارشناسان انفجار اخير اسکندريه در مصر را متاثر از اين حادثه مىدانند. از اين بابت که بذر فتنهاى در حال کاشته شدن است که مىتواند با تقسيم سودان شعلهور شود. همه از اين ابراز نگرانى مىکنند که تجزيه سودان بر کشورهاى همسايه نيز اثر بگذارد و حتى کل قاره آفريقا را تحت تاثير قرار دهد.
بشير در سفرش به جوبا، پايتخت جنوب که شايد بتوان گفت آخرين سفرش به اين منطقه قبل از تقسيم است، در اين باره گفت: «شخصا بسيار متاسف خواهم شد اگر سودان تجزيه شود. ولى در عين حال خوشحال هم خواهم شد اگر بتوانيم ميان دو طرف صلح ايجاد کنيم. ما نمىتوانيم انتخاب مردم جنوب را ناديده بگيريم و آن را رد کنيم. اين حق آنهاست.»
گر چه بشير سعى مىکند خود را صلحطلب و دموکرات معرفى کند و ژست فردى که ماموريت برقرارى صلح را بر عهده دارد، بگيرد ولى حقيقت اين است که بسيارى از مخالفان سياسىاش عامل اين تجزيه را خود بشير مىدانند و به او خورده مىگيرند که اگر آن کشتار را عليه مردم دارفور انجام نمىداد هيچ گاه کشور به اين جا نمىکشيد که با حمايت جامعه غربى به فکر تجزيه بيفتد.
از سويى نگرانى عمده جامعه جهانى بر اين است که ممکن است در صورت برگزارى رفراندوم در روز يکشنبه 9 ژانويه، آتش جنگ داخلى مجددا شعلهور شود و کشور به بحرانى سراسرى کشيده شود. اتفاقى که بسيارى آن را با سومالى مقايسه مىکنند و از اين نگرانند که به سرنوشت آن منطقه دچار شود.
بشير دردسر ديگرى هم به تازگى پيدا کرده است. روز سهشنبه چهار ژانويه جريانهاى مخالف او تشکيل جلسه دادند و همه يکپارچه توافق کردند که به صورت مسالمتآميز هر آن چه مىتوانند براى سرنگونى عمر البشير انجام دهند. همه آنها بر اين نکته تاکيد داشتند که بشير ديکتاتورى است که کشور را به مرز تجزيه کشانده و بايد براى سرنگونى او تلاش کرد. حسن الترابى، که در قديم از متحدان بشير بود ولى چند سال بعد از او جدا شد و به جبهه مخالفان پيوست از جمله کسانى است که در مصاحبههاى مختلفش در روزهاى اخير بر سرنگونى بشير تاکيد کرده است.
نظر شما :