آخر و عاقبت خاورمیانه در سال 2011
در ژانويه 2011 سازمان ملل متحد رفراندوم در سودان را برگزار مىکند و آينده اين کشور مشخص مىشود. در دسامبر همين سال، ايالات متحده نيروهاى خود را از عراق خارج مىکند و عراق را با همه بحرانهايش براى دولتمردان عراقى میگذارد. همچنین باراک اوباما، در آخرين کنفرانس خبرىاش اعلام کرد که امريکا عملیات خروج نيروهاى خود از افغانستان را از ژوئن 2011 آغاز خواهد کرد.
در فوريه 2011 رياست شيخ شريف شيخ احمد، رئيس جمهورى سومالى پايان مىيابد و انتظار مىرود که بتواند از پارلمان براى دو سال ديگر رياست حکومت موقت را بگيرد. چنين کار غير قانونىاى مىتواند مجددا اوضاع را به مرز انفجار برساند، به ويژه اينکه سومالى در امتداد جنگ داخلى به دزدى دريايى نيز روی آورده است.
در قضيه فلسطين، جورج ميچل، نمانيده امريکا در منطقه اميدوار است که در سال 2011 اسرائيل و فلسطين بتوانند به توافقنامه صلح برسند. بر اساس تجربهاى که از اسرائيلىها داريم، آنها به دنبال مذاکره بدون نتيجه هستند. در حالى که فلسطينىها توافقنامه بدون مذاکره را مىخواهند. با اين حال و از طريق همين معادله ميچل انتظار دارد که بتواند گشايش سياسىاى ايجاد کند.
اما لبنان، مثل هر سال آمادگى استقبال از حوادث جديد را دارد. به خصوص اينکه جنگهاى کلامىشان خيلى سريع به جنگ گلوله متحول مىشود. و اين مهمترين اتفاقاتى است که انتظار مىرود در خاورميانه رخ دهد.
تجزيه سودان
اگر رفراندوم برگزار شود و توافق شود که جنوب و شمال دو حکومت جدا داشته باشند، روز نهم ژانويه روزى تاريخى در تقويم اين کشور از زمان استقلالش در سال 1956 تا کنون خواهد بود.
کارشناسان بر اين باورند که نتيجه اين رفراندوم به معناى تجزيه اين کشور است. اگر واسطههاى عربى و بينالمللى موفق شوند که کاری از پیش ببرند، چارتر سياسى – اقتصادى بزرگترين کشور آفريقايى تغيير خواهد کرد.
بر اين اساس، حزب کنفرانس ملى حاکم در شمال و حزب جنبش ملى در جنوب بر اساس تقسيمبندىهاى قبيلهاى، نژادى، دينى و فرهنگى بر سر آینده سودان به توافق خواهند رسيد. بر سر دارفور اکنون جوامع بينالمللى به اين حقيقت رسيدهاند که براى حل مشکل اين منطقه بايد رضايت هر دو طرف درگير در اين قضيه را جلب کنند.
درگيرىهاى اخير در سودان در نهايت به امضاى پيمان ماشاکوس در سال 2002 ختم شد که اداره جنوب سودان را به مدت 20 سال از کنترل نظام بشير در آورد. همين موضوع باعث شد تا اختلافها ميان شمال و جنوب گسترش يابد و بشير بر ضرورت تطبيق قوانين شمال در جنوب اصرار کند.
با نزديک شدن به زمان برگزارى رفراندوم، حسنى مبارک رئيس جمهورى مصر و معمر قذافى، رئيس جمهورى ليبى، تلاش میکنند که ميان عمر البشير رئيس جمهورى سودان با سلواکر ميارديت وساطت کرده و به طريقه انقلابهاى مخملى همانند چک و اسلواکى زمينههاى جداسازى اين دو منطقه را فراهم آورند. جامعه عربى بر اين باور است که جدا شدن اين دو منطقه بر کشورهاى همسايه آفريقا اثر مىگذارد و مىتواند کل قاره آفريقا را تحت تاثير خود قرار دهد.
نافع على نافع، معاون رئيس جمهورى سودان در اين باره مىگويد که جدايى جنوب تاثيرى بر اقتصاد کشور نمىگذارد بلکه بر عکس زمينه رشد مشترک را فراهم مىکند. با همين ديدگاه بود که بشير در سال 2005 توافق کرد که توافقنامه صلحى امضا شود که در آن قدرت و ثروت کشور تقسيم شود.
بر اساس توافقنامه، توليد نفت ميان دو طرف به صورت منصفانهاى تقسيم خواهد شد با اين ديدگاه که جنوب، تنها منطقه استخراج نفت محسوب مىشود. اما جنوب هيچ راهى به دريا ندارد از اين رو باید از طريق شمال نفت خود را به خارج صادر کند. درست است که طرحى براى انتقال نفت از طريق لولههاى نفتى به کنيا وجود دارد ولى هزينههاى ساخت آن بسيار بالا است.
سرنوشت عراق
واشنگتن اعلام کرده است که نیروهای نظامی امریکایی تا دسامبر 2011 عراق را ترک خواهند کرد.
مایک مولن، رئیس ستاد نیروهای مشترک امریکا با نوری مالکی نخستوزیر عراق تشکیل جلسه داد و در آن درباره اهداف استراتژیک مشترک برای پر کردن خلاء امنیتی در صورت خروج نیروهای امریکایی از عراق به بحث نشست.
با وجود اینکه نوری مالکی به طرف امریکایی گفت که اعتماد کامل به توان ارتش جدید عراق و پلیس آموزش دیده این کشور دارد و آنها میتوانند هر گونه ناآرامی را کنترل کنند، مایک مولن تاکید کرد که باید به نیروهای عراقی آموزشهای لازم داده شود. مولن همچنین گفت که بهتر است درباره این موضوع پس از تشکیل دولت جدید عراق بحث شود. وی همچنین نگرانی خود را از امکان وقوع جنگ داخلی جدید در عراق ابراز داشت در حالی که مالکی هر گونه احتمالی در این زمینه را غیر ممکن دانست و دلیل آورد که با خروج نیروهای امریکایی از شهرها اوضاع همچنان تحت کنترل کامل بوده است. در مرحله دوم عقب نشینی نیروهای امریکایی از عراق که در تابستان گذشته انجام شد نیز بر خلاف پیشبینی برخی تحلیلگران اتفاقی که باعث شود عراق به مرز انفجار برسد، رخ نداد. به رغم اینکه تشکیل حکومت جدید عراق تا نزدیک به دو هفته پیش به تاخیر افتاده بود ولی در نهایت سنیها، شیعیان، کردها و اعراب بر سر تقسیم قدرت با یکدیگر به توافق رسیدند.
بر اساس آخرین نظرسنجیها اکثریت مردم عراق خواهان خروج کشورشان از وضعیت جنگ داخلی هستند. به این دلیل که معتقدند از ناآرامی، عدم استقرار و ناامنی تنها گروههای تروریستی سود میبرند. این در حالی است که این گروهها خود را برای خروج کامل نیروهای امریکا از عراق در یک سال آینده آماده کردهاند تا فعالیتهای تخریبی خود را به نفع کشورهای عربی و خارجی که رویای بازگشت به عراق و از سرگیری فعالیتهای تخریبی خود در این کشور را دارند، مهیا سازند. دولتی یکپارچه، قدرتمند و ثروتمند ممکن است که بتواند آینده منطقه را از نو بسازد. شورای امنیت نیز تحریمهای وضع شده در زمان صدام حسین را کاملا لغو کرد که همین موضوع میتواند زمینههای پیشرفت و رشد عراق را مهیا سازد.
جنگ افغانستان
پس از آنکه باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا اعتراف کرد که جنگ در افغانستان ماموریت بسیاری سختی است، رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا تاکید کرد که سخنان رئیسجمهور به معنای لغو خروج نیرورهای امریکایی از افغانستان تا ژوئن 2011 نیست.
درباره وضعیت جنگی که اکنون افغانستان در آن به سر میبرد رابرت گیتس گفت: «مسائل بسیاری وجود دارد که هنوز غامض باقی مانده است. دولت افغانستان هنوز نیازمند کمک است تا بتواند بر سراسر خاک کشور کنترل داشته باشد.»
وی تاکید کرد، نیروهای ناتو تا پس از سال 2014 از نظام کنونی حمایت خواهند کرد.
عليرغم اینکه وزیر دفاع امریکا اذعان کرد که نیروهای امنیتی افغانستان توانستهاند به پیشرفتهایی دست یابند ولی تاکید کرد که همچنان نمیتوان به آنها اعتماد داشت و نیروهای خارجی را از افغانستان خارج کرد. ریچارد هالبروک، فرستاده ویژه امریکا در امور افغانستان پیشنهاد داده بود برای پوشش خلاء امنیتی ناشی از عقبنشینی نیروهای ناتو از افغانستان در پایان سال 2014 بهتر است از نیروهای عربی – اسلامی مثل اردن، مصر و عمان کمک گرفت. از آنجا که نیروهای افغان هنوز به آمادگی لازم برای بر عهده گرفتن مسئولیت امنیتی کشور نرسیدهاند، مایک مولن، رئیس ستاد نیروهای مشترک امریکا از هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه خواست که بر اساس پیشنهاد هالبروک نامههایی در همین رابطه به پایتختهای عربی بفرستد.
خبرنگارانی که از نزدیک وقایع جنگ در افغانستان را تعقیب میکنند، معتقدند که نیروهای امریکایی و ناتو، نمیتوانند خاک افغانستان را بدون همکاری مردم محلی از طالبان پس بگیرند ولی مردم هم آنها را نمیپذیرند. تحلیلگران برای توجیه این عمل مردم افغانستان دلایل تاریخی میآورند و به مقاومت مردم افغان در برابر اسکندر مقدونی، چنگیزخان مغول، تیمور لنگ و اتحاد جماهیر شوروی اشاره میکنند. همه اینها به این دلیل است که قبیله پشتون که طالبان را در خود جای داده هر گونه راه حل سیاسی و دریافت ما به ازای مادی برای صلح با دولت مرکزی را رد میکند. با وجود اینکه حامد کرزی خود از قوم پشتون است، واشنگتن آخرین فرصت را برای رسیدن به راه حل سیاسی به کرزی داده و به او گفته است که اگر نتواند از پس این کار برآید این ماموریت را به زرداری رئیس جمهوری پاکستان خواهد سپرد.
در همین رابطه گفته میشود که اوباما اعلام آماده کرده که حاضر است نیروهای امریکایی را به دلیل مسائل اقتصادی چهار سال دیگر در افغانستان نگه دارد. چرا که زمینشناسان اعلام کردهاند که ذخایر معدنی این کشور بیش از یک تریلیون دلار است. در همین رابطه وحیدالله شهرانی وزیر معادن افغانستان در برابر نمایندگان دویست شرکت از هند، چین، بریتانیا، استرالیا و ژاپن گفت که ذخایر معدنی کشورش به سه تریلیون دلار میرسد. مهمترین مواد معدنی کشف شده در افغانستان طلا، نقره، آهن، جیوه و آلومینیوم است.
سومالی و قرن آفریقایی
از زمان سقوط دولت سیاد بری، سومالی وارد بحران داخلی شد تا به آن جا که در وحدت اجتماعیاش رسما شکاف ایجاد شد. اکنون قدرت قبایل بر قدرت دولت مرکزی فائق آمده است. طبیعی است که وجود این دو قدرت مخالف یکدیگر که یکی القاعده را رهبر خود قرار داده و دیگری حافظ ظواهر موسسههای سیاسی کشور است، مسبب اصلی این شکاف دانسته شود. بدین ترتیب بود که اپوزسیون مسلح شد و با عنوان جنبش محاکم اسلامی با توسل به تنش و دزدی دریایی فعالیت خود را ادامه داد. رقابت میان دولت مرکزی و محاکم اسلامی تا زمان برگزاری کنفرانس مادرید در سپتامبر گذشته همچنان ادامه داشت.
در آن کنفرانس حاضران از شیخ شریف شیخ احمد، رئیس جمهوری سومالی خواستند که نقشه راه جدیدی تعریف کند و در طول دوران انتقالی آن را به پارلمان ارائه دهد.
اکنون که مدت 9 ماهه ماموریتش به پایان رسیده طرفداران رئیس جمهوری فعالی تبلیغات تازهای را آغاز کردهاند تا بتوانند دو سال دیگر بر دوران ریاست شیخ احمد بیفزایند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، پیشبینی میشود که جنگهای داخلی سومالی مجددا از سر گرفته شوند. به خصوص شورشیان وابسته به اسامه بن لادن، که تصمیم گرفتهاند مناطق بیشتری را به کنترل خود در آورند به گونهای که علاوه بر موگادیشو چهار منطقه دیگر در چهار جهت مختلف را نیز تحت کنترل داشته باشند. در این صورت بعید نیست که جامعه عربی یا سازمان اسلامی همانند گذشته مجددا نیروهای تدافعی به سومالی اعزام کنند.
کشورهای بزرگ نگرانی خود را از ادعاهای طرفداران «جنبش محاکم اسلامی» مخفی نمیکنند، به خصوص که اگر به قدرت برسد کنترل کامل تنگه باب المندب را به دست خواهد گرفت. همانند این وضعیت برای یمن پیش آمده که باعث شده احتمال دخالت خارجی در امور داخلی آن بیش از پیش افزایش یابد. جدای از اینکه هیچ شباهتی میان محاکم اسلامی در سومالی با جنبش حوثیها در یمن وجود ندارد، ایالات متحده در فکر همکاری با کشورهای بزرگ صنعتی است تا زمینههای مداخله نظامی در یمن را فراهم آورد و سناریویی مثل سناریوی سومالی را برای یمن رقم بزند.
منبع: روزنامه الحیات
نظر شما :