مجله هفته/ دريچه/ جذابيت پنهان دو رييس جمهور داشتن
دیپلماسی ایرانی: دريچه از آن اسمهايى است که در دقيقه نود به ذهنمان رسيد. ولى بياييد به خاطر همين زورى که براى اين نامگذارى زديم، اين صفحه جديد جمعهها را هم بخوانيد. در زير اين عنوان تلاش مى کنيم يکى از رويدادهاى جهان را در هفتهاى که گذشت، از دريچهاى ديگر نگاه کنيم و شما را هم در اين نگاه شريک.
کاش بشود ساحل عاج را با دو رییس جمهور پذیرفت و پنبه میانجیهای غربی و شرقی ماجرا را زد و دل به یک ساختار جدید سیاسی بست و این مدل حکومت داری را هم تجربه کرد. البته نمیشود اسمش را تمام و کمال حکومت داری گذاشت چون به هر حال تعاریف سنتی از این عبارت، شکل یا روش حکومت داری دو رییس جمهوره را نمیپذیرد و آن را به سان چيزى لیز و لزج دور میاندازد. اما اگر بگوییم همین لیزی و لزجی را عشق است و حتی بدترش را هم حاضریم کف دست بگیریم ولی به یک بار تجربهاش میارزد، آن وقت چه میشود.
داریم درباره سرنوشت و روزگار تلخ یک ملت سخن میگوییم و شوخیمان گرفته. آتش و دود و خون است که خیابان و شهرهای ساحل عاج را نه چند روز و چند ماه که سالها دربرگرفته و هیچ راهی و هیچ به قول سیاسیون برونرفتی برایش اندیشیده نشده و گویا اصلا بن بست است. یک بنبست سياسى تراژيک.
آقای الحسن اوتارا که قریب ده سال پیش نیز موفق به ورود به حوزه قدرت نشد و طرفدارانش که نیمی از ساحل عاج را تشکیل میدهند، بازهم به انتظار نشستند، این بار هم ناکام گذاشته شدهاند. واقعا نمیدانیم چه تعبیری باید بکار ببریم: ناکام ماندند، ناکام گذاشته شدند یا هنوز به ورطه ناکامی نیفتاده و شاید بتوانند لااقل برای خود حکومت خود را داشته باشند.
دموکراسی بسیار دلپذیر است اما وقتی نارس یا دیررس باشد و یا اتصال قدرت به منابع ثروت به دهان سیاستمداران خوش بیاید، چه چارهای برای خواهندگانش میماند. منابع دولتی ساحل عاج میگویند اختلاف رای این دو نامزد (اوتارا و باگبو) فقط دو درصد بوده است. اما این "فقط" را برای این در جملهشان گذاشتهاند که اوتاراییها امیدوار و صبور بمانند تا دوره بعد. ولى آنها دیگر تحمل ندارند. میگویند طرفداران باگبو با اعمال نفوذ سیاسی، رای کمیسیون انتخابات را به نفع او تغییر دادهاند.
سازمان ملل و کشورهای غربی هم از موضع کمیسیون انتخابات ساحل عاج حمایت کرده و اوتارا را برنده انتخابات میدانند. اما چه شد که ابتدای این هفته هر دو نامزد رقیب ریاست جمهوری مراسم تحلیف به جا آوردند و هر دو خود را رئیس جمهور خواندند؟ نتایج انتخابات دوگانه بود. دادگاه قانون اساسی نام باگبو را اعلام کرده و کمیسیون ملی انتخابات گفته اوتارا. مردم این کشور هم در حال حاضر دارای دو رییس جمهور هستند. هر کدام هم مراسم تحلیف را بجا آورده و اعلام کردهاند که رییس جمهور منم. همه چيز انجام شده. طرفداران دو طرف هم هموزن يکديگرند. تنها مىماند يک اقليم و دو پادشاه؟
پس از آنکه کمیسیون ملی انتخابات الحسن (الاسان) اوتارا را با نزدیک به 54 درصد آرا پیروز دور دوم انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد، دادگاه قانون اساسی این کشور که مرجع قانونی دیگری است، لوران باگبو را پیروز انتخابات دانست. اکنون اوضاع در این کشور زیبا و ثروتمند بحرانی و بسيار وخيم است. بحرانی که دیگر نمیتوان آن را سیاسی نامید. ماجرا حتى وخیمتر از این حرفهاست. جامعه دو نیم شده است، دو رنگ، دو جور تفکر، دو آينده. در یک خانه ممکن است دودستگیها کار را به خون و جنون بکشاند. ساحل عاج شمالی و ساحل عاج جنوبی. هرکس بهشت خودش را میخواهد. حق هم دارند.
هواداران هر دو جناح چند روز است که به خیابانها ریخته و به درگیری با یکدیگر و نیروهای پلیس مشغولاند. تا چه شود. دموکراسی بحرانی آفریده و آتشی به پا کرده که خیلیها میگویند قیدش را بزنید. دموکراسى را. در این میان کاخ سفید حمایت کامل خود را از نخست وزیر سابق به صراحت اعلام کرده است: واشنگتن از پیروز انتخابات یعنی اوتارا طرفداری میکند. و این یعنی تداوم بحران. حتی اگر باگبوییها موفق به مهار ناامنیها و درگیریها شوند، این به منزله موفقیت و استحکام دولت باگبو نیست. دولت مشروعیت میخواهد. دولت نامشروع یا دولتی که حس نامشروع بودن را در مردمش پرورانده باشد، فرمانها و قوانینش لازم الاجرا نیستند. اداره چنین جامعهای چگونه میسر است؟ برای همین است که میگوییم کاش بشود یک کشور با دولت، دو کابینه و دو رییس جمهور برای اولین بار در عصر حاضر داشت تا الگوی متفاوتی در عصر نظامهای دموکراتیک و نزد جوامع چند پاره و دست کم دوپاره مشاهده کرد.
باز هم کشوری صاحب ثروت و منابع زیرزمینی در اجرای دموکراسی به مشکل برخورده است. ذخایر نفت و گاز دارد خون ساحل عاجیها را میریزد و آیندهای برای کودکان و نوجوانان این کشور قابل تصور نیست. کودکانی که دارند با جنگ داخلی و خشونت بزرگ میشوند و در مدارس جز کینه و نفرت از دیگری نمیآموزند.
باگبو در دیدار با مقامهای ارتش این کشور سوگند یاد کرده که به قانون اساسی احترام بگذارد و به آن وفادار باشد. سوال اینجاست که سوگند به چه و کدام قانون اساسی؟ اگر چیزی وجود داشته و کسی به آن وفادار بوده، پس این همه فاجعه و نزاع از کدام ریشه سربرآورده؟
برگ برنده اوتارا، مخالفت رهبران دیگر کشورها و سازمان ملل متحد با باگبو است که گفتهاند او را به رسمیت نخواهند شناخت. او البته اگر قدرت را میخواهد نباید چندان به این حمایتها دل خوش کند. این اولین تجربه مخالفتهایی از این دست نیست و آخرینش نیز نخواهد بود. ضمن اینکه ساحل عاج روی نفت و گاز خوابیده.
وضعیت عجیب ساحل عاج، رهبران افریقایی و برخی کشورهای غربی را واداشته تا پادرمیانی کنند. معترضان به نتیجهای که دادگاه قانون اساسی اعلام کرده، خواستار بازگشت آرایی هستند که به عقیده آنها باید به ریاست جمهوری اوتارا منجر میشد.
حالا کشور 22 میلیون نفری ساحل عاج که زمانی به عنوان الگوی ثبات در آفریقا شناخته میشد و حسادت دیگران را برمیانگیخت، بعد از بیش از یک دهه تحمل جنگ داخلی بازهم برای دستیابی به خواستههای اجتماعی و سیاسی اش باید از معبر آتش و خون عبور کند.
شورشهای مردمی سال 2000 این کشور که به واسطه ممانعت از حضور اوتارا در انتخابات ساحل عاج شکل گرفت، دو سال بعد به اوج رسید و خشونت سراسر این کشور را فراگرفت. بعد از آن حکایت ساحل عاج حکایت جنوبیها و شمالیها و آتش زیر خاکستر بوده است. از آن زمان تا کنون توافقنامههای صلح و میانجیگریهای منطقهای نیز نتوانسته است این بحران را به طور کامل رفع کند. هنوز خبرى از توافق يا تصميمى که آينده ساحل عاج را - دست کم تا جلوى پا را – پيش رو بگذارد نيست. اين چالش سياسى و اين دوگانهاى که از دل دموکراسى روييده و دارد رشد مى کند، چگونه سروسامان مىگيرد؟
نظر شما :