هيلارى کلينتون در گفتگو با بىبىسى
غرب به ايران اعتماد ندارد
ديپلماسى ايرانى: سناتور قديمى و وزير امور خارجه فعلى دستگاه ديپلماسى ايالات متحده خانم هيلارى کلينتون اين روزها سخت سرگرم دفع تبعات افشاگرىهاى ويکى ليکس است. با اين همه بىبىسى در پايتخت بحرين خانم وزير را پايبند يک مصاحبه مىکند تا تازهترينهاى دستگاه ديپلماسى را از زبان سياستمدارى بشنود که اين روزها متهم به تشويق ديپلماتهاى آمريکايى به جاسوسى است. متن کامل اين مصاحبه را در زير مىخوانيد:
اين روزها در انگليس خشم عمومى از کشته شدن بيش از سيصد سرباز در افغانستان از سال 2001 تاکنون، بيداد مىکند. با اينهمه گويا آمريکايىها هم از عملکرد ارتش بريتانيا در افغانستان راضى نيستند؟
اين ادعاى آخر را که کاملا تکذيب مىکنم. من نمىتوانم به عنوان نماينده تمام کسانى که در اين نه سال در دستگاه ديپلماسى و دفاعى آمريکا حضور داشتند صحبت کنم اما مىتوانم سخنگوى دولت باراک اوباما در اين خصوص باشم. ما نه تنها شکايتى از ارتش بريتانيا نداريم بلکه کشته شدن سربازان بريتانيايى را در مبارزه با تور در کشورى مانند افغانستان ارج نيز مىنهيم. من از همين فرصت استفاده مىکنم تا همدردى خود و مردم امريکا را با خانوادههاى داغدار آمريکايى ابراز کنم. اين موضع ما در قبال همکارى بريتانيا با آمريکا در اين جنگ است و هر ادعاى ديگرى را در اين باره تکذيب مىکنم.
بر اساس افشاگرىهاى ويکى ليکس گويا امريکايىها چندان از عملکرد بريتانيا در افغانستان رضايت نداشته و تصور مىکنند که آنها از زير بار مسئوليت شانه خالى مىکنند. آيا به نظر شما سربازان انگليسى به خوبى از عهده وظايف برمىآيند؟
من اعتقاد دارم که انگليسىها به خوبى از عهده وظايفى که بر گردنشان است برمىآيند. ما بايد با توجه به بازههاى زمانى متفاوت نظر خود را در اين مورد اعلام کنيم. امريکايىها در نه سال گذشته چندين بار استراتژى و تاکتيکهاى خود را در افغانستان تغيير دادهاند. باراک اوباما هم بر همين مبنا به روى کار آمد و بر لزوم تغيير در استراتژىها در افغانستان و عراق تاکيد کرد. بنابراين من به نمايندگى از دولت باراک اوباما موضع خود را در قبال حضور سربازان انگليسى در افغانستان اعلام مىکنم و تصريح مىکنم که ما از عملکرد سربازان انگليسى در افغانستان بسيار راضى هستيم.
چگونه رهبران کشورهايى نظير بريتانيا و پاکستان مىتوانند پس از افشاگرىهاى ويکى ليکس با شما به صراحت و بدون ترس صحبت کنند؟
به نظر من همگان مىدانند که اگر ما نتوانيم به صراحت و بىپرده با هم صحبت کنيم، از درک سياستهاى يکديگر هم عاجز خواهيم بود. اگر براى صحبت کردن در حد ديپلماتيک هم تعارف را به حاشيه نرانيم نمىتوانيم منافع مشترک را شناسايى کنيم. من در يک هفته گذشته در گفتگو با تمامى رهبرانى که از ويکى ليکس دلگير شدهاند تاکيد کردم که ما بايد مفهموم ديپلماسى را درک کنيم. بسيارى از ديپلماتها و سياستمداران هم در مقام طنز به من مىگويند که: نگران نباشيد اگر زمزمههاى ما با ديگران در خصوص خود را مىشنيديد بسيار تعجيب مىکرديد!
گفتگوهاى تلفنى ديپلماتها با هم در حقيقت تعيين کننده سياست کلان هيچ کشورى نيست. اين سخنان تنها ابزارى براى بيان عقيده است. همواره هم مستمع با سخنان گوينده موافق نيست. به گمان من بسيارى از رهبران هم با اين موضعگيرى من موافق هستند. من در تمامى چهار مقصدى که داشتم در اين باره با ميزبانهايم گفتگو کردم.
اين افشاگرىها براى بسيارى مايه خجالت بودند. چه تضمينى مىدهيد که از اين پس سخنان مخفى و پشت پرده انها در ملاعام عيان نگردد؟
البته اين سخنانى که شما از طريق ويکى ليکس شنيديد، تنها ادعاى اين گروه است و نمىتوانيم مطمئن باشيم که فرد مورد ادعاى ويکى ليکس به واقع اين سخنان را بر زبان رانده است. حتى اين سخنان دست دوم هم نيستند بلکه واسطه سوم يا چهام آنها را به گوش ما رسانده است. من به شخصه تاسف خودم را از اين ماجرا ابراز مىکنم و با تمامى کسانى که از اين افشاگرى آزرده خاطر شدند همدردى مىکنم. ما در حال حاضر با چالش بزرگى روبهرو هستيم و رهبران بين المللى هم اين نکته را درک مىکنند. اما همگان بايد بدانند که سياستهاى کلان آمريکا در کاخ سفيد و در دستگاههايى مانند وزارت امور خارجه کليد مىخورد و تحت تاثير ويکى ليکس و امثال آن نيست.
هيچگاه فکر مىکرديد که گفتگوهاى محرمانه شما در ملاعام قرار بگيرد؟
متاسفانه اين افشاگرى توسط افرادى انجام گرفت که تحت امر پنتاگون و ارتش هستند. ارتش هم دلايل خاص خود را براى دستيابى به اطلاعات محرمانه و در اختيار نگاه داشتن آنها دارد. البته ارتش نتوانست از اين اسناد محرمانه به خوبى محافظت کند. من دستور تحقيق کامل در اين زمينه را صادر کردهام. وزارت دفاع هم تدبيرهايى انديشيده است تا از تکرار اين ماجرا جلوگيرى کند. ما بايد به دنبال ايجاد نوعى توازن در سياستهاى خود باشيم. علاوه بر اين کم هم نيستند کسانى که ادعا مىکنند ما بايد تمام اطلاعات را در اخيتار افراد و افکار عمومى قرار دهيم که قرار است جان خود را در افغانستان يا عراق تقديم کنند.
اما بحث پرونده هستهاى ايران. دو روز ديگر در ژنو اعضاى پنج به اضافه يک با ايران دور يک ميز مىنشينند. پيش از اين هم با تهران مذاکراتى داشتهايد. آيا اين بار متفاوت خواهد بود؟
به گمان من اين بار با دفعات پيش متفاوت خواهد بود چرا که ايرانىها از آخرين بار متوجه هزينههايى شدهاند که تعقيب برنامه هستهاى براى آنها به دنبال خواهد داشت. ايرانىها مىدانند که نمىتوانند از فشارهاى بينالمللى رهايى يابند. اجماع جهانى براى تحريم ايران، اين کشور را شوکه کرده است. همراهى آمريکا، اروپا و آسيا در تحريم ايران حادثهاى غيرقابل انتظار بود. ما اطلاعاتى داريم که نشان مىدهد تحريمها تاثير بسزايى بر اوضاع اقتصادى ايران گذاشته است. بنابراين ايران به نظر من اين بار با آمادگى بيشترى براى نشستن پاى ميز مذاکره به اروپا مىآيد. ايرانىها اين بار به خوبى معناى انزواى سياسى و اقتصادى را درک کردهاند.
چرا کارى را که بايد نهايتا به آن تن دهيم اکنون انجام ندهيم. چرا به ايران اجازه غنى سازى اورانيوم در خاک خودش را ندهيم.
ما بارها به آنها گفتهايم که با دستيابى ايران به انرژى صلح آميز هستهاى مشکلى نداريم. اما ايرانىها هنوز اعتمادسازى را آغاز نکردهاند. غرب هنوز براى صدور مجوز غنى سازى اورانيوم براى ايرانىها احساس اطمينان نمىکند. به همين دليل است که در نيروگاه بوشهر هم فرآيند غنى سازى در اختيار روسها است. ايرانىها در حالى سر ميز مذاکره حاضر مىشوند که مىدانند اعتماد جهانى و حتى متحدان پيشين خود را هم از دست دادهاند. ايرانى ها مىتوانند در آينده در شرايطى که رفتارى مسئولانه از خود نشان دهند و مطابق با قوانين بينالمللى ، به غنى سازى اورانيوم بپردازند.
نظر شما :