بحران کره و رقابت چین و آمریکا
ديپلماسى ايرانى: در روزهای اخیر، درگیریهای دو کره و برگزاری مانور نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی، بار دیگر این شبه جزیره مورد توجه جهانی قرار گرفته است. جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین معتقد است که هرچند چین ظاهرا مخالف تعرض کره شمالی بود ولی در واقع از این عمل راضی بود، چرا که این عمل میتواند توازن در منطقه را به نفع چین حفظ کند.
گفتاری از جواد منصوری، سفیر سابق ایران در چین برای دیپلماسی ایرانی:
از زمان پایان جنگ در شبه جزیره کره در1953 و تجزیه این شبه جزیره به دو بخش شمال و جنوب، دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ در منطقه در این شبه جزیره، وضیعت پیچیدهای را در این منطقه به وجود آورد. از طرف دیگر بعد از سالهای 1957 و شروع دوران جدید در وضعیت چین و به کارگیری سیاستهای جدید این کشور، وضعیت متفاوتی در منطقه شرق آسیا نسبت به گذشته شکل گرفت. همچنین با توجه به سیاستهای دولت آمریکا در مورد تداوم حضور در منطقه و تضادی که این حضور با منافع چین و روسیه دارد، طبعا تنش دائمی و درگیریهای سیاسی و در مقاطعی نظامی در منطقه وجود داشته است. علیرغم این که دولتهای منطقه به سرعت توسعه اقتصادی بسیار علاقهمند هستند ولی این تنش و حضور آمریکا مانع از این مسئله بوده است. با این وجود در سه دهه گذشته چین توانسته است روند پیشرفت خود را در زمینههای مختلف ادامه دهد و این مسئله یکی از عوامل نگران کننده برای نفوذ آمریکا در منطقه بوده و به همين دلیل است که سعی میکند با کره شمالی به نوعی برخورد کند و مانع از سرعتگیری چین برای نفوذ بیشتر در شرق آسیا شود.
چین هم با تدابیری که میاندیشد تلاش میکند که مانع از تندرویها و اقدامات غیرمعمول کره شمالی شود، تا مبادا معادلات منطقه ناگهان به هم بخورد. چرا که این موضوع برای چین وضعیتی را به وجود خواهد آورد که در مقابل عمل انجام شده قرار میگیرد و برای مدتها نرخ رشد این کشور کند یا متوقف شود. از سوی دیگر ژاپن، تایوان و کره جنوبی با اتکای به امریکا در مقابل چین و کره شمالی یک جبهه تشکیل دادهاند و این خود موجب نوعی دوگانگی و تشنج در منطقه شده و هیچیک از طرفین حاضر نیستند که از دیدگاهها و مواضع خود ذرهای عقب نشینی کنند. چرا که میدانند کوچکترین عقب نشینی از مواضعشان ممکن است معادلات منطقه را به زیان آنها به هم بزند.
اینکه در درگیریهای اخیر دو کره شاهد بودیم که کره شمالی تعرضی را شروع میکند، به این خاطر است که در مقابل مانور نظامی که قرار است در منطقه انجام شود و در واقع تمرین مقابله با کره شمالی است، پیشاپیش قدرتنمایی کند. چین هم در این زمینه ظاهرا تاحدودی معترض بود ولی در واقع از این عمل کره شمالی به نوعی راضی بود، چرا که مقابلهای با آمریکا محسوب میشود و این حرکت میتواند توازن در منطقه را به نفع چین حفظ کند.
از سوی دیگر در دولت آمریکا دو دیدگاه در مورد رفتار با چین وجود دارد. گروهی معتقدند که آمریکا باید با چین برای اداره جهان شریک شود و چین را در مسائل جهانی دخیل کند. آنها معتقدند این توان در چین وجود دارد و آمریکا باید از این موقعیت استفاده کند. در واقع این گروه معتقدند آمریکا باید به نوعی چین را جایگزین شوروی کند، البته شوروی که حاضر است با آمریکا تعامل کند.
گروه دیگر معتقدند که آمریکا باید هرکاری که میتواند کند و از تمام توان خود استفاده کند تا قدرتگیری چین را به تاخیر بیندازد. یعنی مشکلاتی برای چین ایجاد شود تا در صحنه جهانی به مانعی برای آمریکا تبدیل نشود. بنابراین در اینگونه مواقع این دو جریان در آمریکا با هم تلاقی نظر دارند. و این موجب میشود که گاه شاهد هستیم که آمریکا در مقابل چین رفتاری دوگانه دارد. گاه در مورد مسائل حساسی به توافق میرسند و در بعضی مواقع از توافق و مذاکره خودداری میکنند.
با این وجود در مورد شرق آسیا، آمریکا تا به حال حاضر به انعطاف در مقابل چین نشده است. اما در مورد موارد دیگر همانند خاورمیانه و آمریکای لاتین توافقات زیادی بین آمریکا و چین انجام شده است و میتوان گفت مواضع چین با مواضع آمریکا در مورد مسائل دیگر مناطق جهان به جز شرق آسیا چندان تفاوتی ندارد.
نظر شما :