دوستان اسلامگرا و موافقت با استقرار سپر موشکی؟!
ديپلماسى ايرانى: هفته گذشته اجلاس ليسبون شاهد پذيرش استقرار سپر موشکى ناتو در ترکيه بود . در سند مربوط به اين موضوع ظاهرا شرط ترکيه درخصوص عدم نام بردن از ايران پذيرفته شده ليکن تصمیم گيرى در مورد چگونگى فرماندهى آن به اجلاس هاى بعدى موکول شده است. اردوغان اعلام داشته فرماندهی این سامانه باید در دست ناتو باشد؟! عبدالله گل رئيس جمهور ترکيه نیز از روند اجلاس اظهار رضايت کرده و اعلام داشته است که هدف اين سپر موشکی، دفاع جمعى ناتو در مقابل موشک هاى بالستيک است. با مد نظر قرار دادن همراهى نسبى روسيه با ناتو و همچنين با در نظر گرفتن اظهارات گذشته راسموسن در مورد اينکه هدف اين سامانه ايران است مشخص است که اظهارات گل( اگرچه آن هم اشاره تلويحى به ايران است) اظهاراتى پوششى و نمايشى براى کاهش حساسيت از جانب ايران و بستر اجتماعى ترکيه نسبت به اين موضوع است.
فارغ از همه اين ملاحظات، اظهارات سريع و شفاف سارکوزى رئيس جمهور فرانسه در حاشيه اجلاس ليسبون به اندازه کافى روشنگر هدف اين اقدام و افشا کننده اظهارات پوششى در مورد آن است. سارکوزی طی مصاحبهاى در لیسبون اعلام داشت که هدف سپر موشکی ایران است. در واقع اظهارت سارکوزی سیاست و صداقت ترکها را به زیر سئول برده و واکنش تند آنکار در مقابل این اظهارات نیز حاصل بر ملا شدن اظهارات پوششی آنان در رابطه با سپر موشکی بوه است.
در حالى که اين تصميم گيرى، امنيت ملى ايران را مورد هدف قرار داده و علت غائی آن کاهش و فلج نمودن قدرت دفاع موشکى ايران در مقابله با خطرات احتمالى است، عدم واکنش متناسب با این اقدام در ایران برای بسیاری جاى سئوال بوده و مايه تاسف است.
رهبران احزاب مخالف دولت در پارلمان ترکیه، هدف اين سامانه را ايران عنوان کرده اند. ظاهراَ شرايط تحريم و مسائلى چون موضوع هستهاى و قائل شدن نقش براى آنکارا در اين موضوع و به طور کلی عدم گسترش حوزه درگیری ایران و ملاحظات مترتب بر آن از عوامل موثر در عدم واکنش تند و سريع در اين موضوع است.
ترکيه به عنوان عضو ناتو، از نظر بسيارى از محافل، ناگزير از پذيرش اين اقدام در چارچوب تعهدات سازمانى است. در عین حال، این اقدام نتیجه انتخاب استراتژیک آنکارا در مسائل راهبردی این کشور است. درک مفاهيم راهبردى مسائلى چون عضويت در ناتو و تلاش براى عضويت در اتحاديه اروپا به عنوان مهمترين هدف سياست خارجى آنکارا، تهران را مىتواند از پيچيدگىهائی که برای خود در این زمینه ایجاد کرده است رهايى داده و سبب درک بهتر آن شود. ترکيه با پذیرش استقرار سپر موشکی، آن هم در دروان حکومت اسلام گرایان!؟
به وضوح یادآور شد که کماکان در صف بندى نهايى ميان ايران و غرب، جهان غرب را انتخاب کرده است. انتخاب استراتژيک ترکيه از زمان تاسيس جمهوريت تا به امروز در معادلات جهان و منطقهاى، قرار گرفتن در کنار غرب بوده و هست. با اين وجود، از يک سو رعايت حساسيتهاى داخلى در ترکيه خصوصاً در ارتباط با بستر ضد امريکايى مردم اين کشور توسط حزب عدالت و توسعه و از سوى ديگر، رعايت ملاحظات روابط با ايران سبب شده است که رفتار مقامات ترکيه در قبال سپر موشکى چون سارکوزى شفاف نباشد.
اگرچه پذيرش استقرار سپر موشکى، تصميم نظام سياسى ترکيه است لیکن اعزام گل به ليسبون بجاى اردوغان نيز تا حدودى حاصل ملاحظات داخلى آن کشور بوده است. سال آينده، ترکیه انتخابات پارلمانی سراسری را در پیش دارد. اردوغان با عدم حضور در لیسبون، خواهان کاهش تاثيرات منفى ثبت اين عملکرد در کارنامه دولت خود در نزد افکار عمومى است.
اردوغان که هنوز از ماجراى حمله به کشتى آزادى و کشته شدن نه تن از اتباع اين کشور بهره بردارى مىکند، چگونه خواهد توانست پاسخگوى استقرار سپر دفاع موشکى باشد که بسيارى در اين کشور بر اين باورند که هدف اصلی آن دفاع از اسرائيل بر علیه ايران است. در مورد فرماندهى سامانه موشکى ناتو توسط ترکيه و يا مشارکت اين کشور در آن بايد گفت، فرماندهى ناتو، فارغ از تمامی ملاحظات، تابع مکانيزم خاص خود است لیکن نکتهای را که نمیتوان از نظر دور داشت آنکه، امريکائی که هفتاد درصد بودجه ناتو را تامين مىکند، چگونه اجازه خواهد داد که ترکيه یا هر کشور دیگر عضو ناتو در چگونکی فرماندهى آن پا را از گليم خود فراتر بگذارد. (گویا هواپیماهای جنگی برخواسته از اینجرلیک در ترکیه برای بمباران عراق و افغانستان از آنکارا اجازه گرفته و یا میگیرند!؟)
موضوع قابل توجه دیگر آنکه، علیرغم فضاسازی ترکها مبنی بر اینکه آنکارا به خواستههای خود رسیده باید گفت، این امریکاست که در چارچوب ناتو نه تنها به هدف خود رسیده بلکه ترکیه مسلمان را نیز پیش قراول حفاظت از منافع غرب و اسرائیل کرده است. جالب توجه آنکه، به نظر مىرسد، غرب همچنان نه تنها موفق شده است که فاصله ميان کشورهاى اسلامى را حفظ نمايد، بلکه از توان و قابلیتهای آنان برعليه یکدیگر استفاده کند.
تهران بايد با درک استراتژيک از تحولات پيرامونى خود به این نکته توجه کند که، در منطقه و روابط با کشورها، فقط و فقط، منافع، عامل تعيين کننده جایگاه کشورها در معادلات است. تعريف مصاديق اين منافع براى کشورها نیز از نگاه آنان تعيين شده و در بسيارى از موارد این مصاديق با نگاه ارزشى همخوانی ندارد. اگر ايران بزرگ است که هست و هدف قرار گرفتن در سپر موشکى ناتو خود در نگاهى حاکى از اين بزرگى است، ضروری است به جاى گشايش حساب روى بازيگران کوچک منطقه، ايران بازى و محاسبات خود را با بزرگان کرده و بازيگران کوچک را از دور بازى بزرگان خارج کند. طنز تلخ و دردآور این تحول استراتژیک، تشکر از تلاشهای ترکیه در اقدامی است که امنیت ملی ایران را نشانه رفته است.
نظر شما :