شباهت کره اى ها و اعراب
دیپلماسی ایرانی: حمله روز سهشنبه کره شمالی به کره جنوبی که کاملا ناگهانی و پیشبینی نشده بود، سوژه بسیاری از روزنامهها و رسانه های جهان بود. از جمله روزنامه الشرق الاوسط در یادداشتی به قلم عبدالرحمن راشد، سردبیر این روزنامه، حمله کره شمالی به کره جنوبی را دستاویز قرار داده و به مقایسه کره شمالی با کشورهای عربی پرداخته است. گویی که در میان یادداشت بیش از این که به مقایسهاش بپردازد فقط به مقایسه دو کره پرداخته است.
وی که عنوان "عرب و کرهایها و تشابهات" را برای یاددشت خود برگزیده، در ابتدا مینویسد: کرهایها همانند بسیاری از اعراب بر این اعتقادند که امت واحدی هستند. همانند اعراب مشترکاتی از قبیل زبان و تاریخ مشترک دارند. شاید کرهایها یک امت واحد باشند که نه هزار سال پیش بلکه همین شست سال پیش به دو کشور شمال و جنوب تقسیم شدند. نیمه شمالی تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی در آمد و نیمه جنوبی تحت سیطره ایالات متحده امریکا. همانند اعراب، کرهای هستند که تندرواند و به دنبال جمع اسلحه برای نابودی دنیا هستند و در مقابل آنها کرهایهای معتدل قرار دارند که به دنبال جمعآوری پول و خرج درآمدهایشان در تورهای گردشگری و خرید و غیره هستند. کره شمالی به رغم عزلت اقتصادیاش غنیتر از همسایه جنوبیشان از لحاظ ذخایر طلا و ذغال سنگ است ولی به دلیل رهبران به شدت افراطی سیاسیاش که فقط به فکر رسیدن به بمب هستهای هستند، در یک عقبافتادگی کامل به سر میبرد به گونهای که با کمکهای جهانی زندگی میکند. اما کره جنوبی که از ذخایر چندانی برخوردار نیست و در مقایسه با همتای شمالیاش جمعیت بیشتری دارد (44 میلیون نفر) یکی از کشورهای بزرگ صنعتی جهان محسوب میشود به گونهای که توانسته به موفقیتهای بزرگی دست یابد و تبدیل به یک کشور ثروتمند شود.
وی در ادامه مینویسد: در کره شمالی قدرت نظامی بسیار پیشرفته است ولی اقتصاد به شدت عقبافتاده است. اوضاع این کشور به اندازهای بحرانی است که ظرف چند سال گذشته صدها هزار نفر از شهروندان کرهای به دلیل گرسنگی که ناشی از شکست طرحهای دولت در بخش کشاورزی است، جان خود را از دست دادهاند. اما امروز کره شمالی به سلاحهای هستهایاش مینازد و هر روز برای مردمش یک پروژه نظامی افتتاح میکند و دائما ژنرالهایش با رئیسجمهوری عکس میگیرند تا این که ثابت کنند رهبرشان محبوب است.
راشد سپس مینویسد: وضعیت کره شمالی چقدر شبیه ما اعراب است. نمیخواهم مبالغه کنم ولی با ما بسیار شبیهاند. البته وضعیت کره شمالی از ما بسیار بهتر است چرا که لااقل در برابر خود یک کشور یک پارچه به اسم کره جنوبی میبیند که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی بسیار پیشرفته است در حالی که کشورهای عربی هیچ کدام به گرد راه نه کره شمالی و نه کره جنوبی میرسند. ما یک کشور عربی را سراغ نداریم که مانند کره شمالی سلاح پیشرفته تولید کند.
هنگامی که شاهد بروز بحران میان دو کره بودیم دنیا در دو قدمیشان ایستاد تا از بروز جنگ احتمالی میان دو کره جلوگیری کند. چرا که یکی، از مهمترین کشورهای صنعتی دنیا محسوب میشود و دیگری یکی از خطرناکترین کشورها در جهان هستهای است. و خلاصه این که لااقل کرهایها اگر به اختلاف رسیدند یک رهبر واحد دارند که اختلافاتشان را حل کند و گذشته را فراموش کنند و به فکر آینده باشند. اکنون کره شمالی یک کشور شروری است که به زور اسلحه و تبلیغات افراطی و تهدید دیگر همسایگانش کشور را میگرداند، در حالی که مقامات کره حنوبی سالهاست که کشور را در استقرار دائم نگه داشتهاند و تنها چیزی که نگرانشان میکند بروز جنگ است. جالب است که فاصله پایتختهای دو کره به اندازهای کوتاه است که اگر یخهای پایتخت کره شمالی آب شوند به سرعت سیل پایتخت کره جنوبی را فرا میگیرد.
راشد در آخر یادداشت خود را این گونه به پایان میرساند: پرسشی که این روزها بسیاری از خود میپرسند این است که چرا همسایه شمالی از همسایه جنوبیاش تقلید نمیکند و اجازه گسترش فضای داخل را نمیدهد؟ دلیلش تنها اندیشه رهبرانش است که هنوز در گذشته زندگی میکنند. روزی روزگاری کمونیست شوروی و چین بود اما کمونیست شوروی فروپاشید و چین به سمت دنیا تغییر کرد و هر دو از ایدئولوژیهای سابقشان دست بر داشتند در حالی که کره شمالیها همچنان به گذشتهشان وفادارند و به عقاید دگمشان پایبندند و میخواهند دنیا تغییر کند به جای این که خودشان تغییر کنند. آنها در حقیقت به خودشان به نوعی وفادارند که نمیگذراند تبعات تغییر شامل حالشان شود که هر گونه عقیدهای میتواند خودشان را از دست خودشان خلاص کند. یعنی همان اتفاقی که سر چائوشسکو در رومانی و هونیکر در آلمان شرقی افتاد.
نظر شما :