عراق، ابزار همکارى ايران - آمريکا
ديپلماسى ايرانى: عراق اندک اندک از کابوس باراک اوباما رئيسجمهورى ايالات متحده تبديل به ماجرايى قابل افتخار براى او مىشود. اين جمله محور اصلى يادداشتى است که روزنامه هندو چاپ دهلى نو در مورد تحولات عراق و نقش ايران و آمريکا در آن نوشته است:
نخستين موفقيت باراک اوباما در حوزه سياست خارجى هفته گذشته از راه رسيد: جرقههاى تشکيل دولت عراق.
البته اين نگاه، نگاهى کاملا خوشبينانه به تقسيم قدرت در بغداد است. دولتى که پس از گذشت هشت ماه از برگزارى انتخابات در اين کشور تشکيل شد. حقيقت اما اينجاست که به توافق رسيدن گروههاى عراقى در تشکيل دولت ابتکار ايرانىها بود و اکنون چگونه مىتوان آن را موفقيت باراک اوباما خواند؟ شايد با تحليلى ديگر بتوان به اين نتيجه گيرى رسيد. هسته ماجرا اينجاست که اين واشنگتن بود که در مبحث عراق، با ايران وارد شور و مشورت شد. در جريان تقسيم قدرت در عراق که در يک ماه اخير به شدت تنگاتنگ شده بود، نورى مالکى براى دومين بار بر کرسى نخست وزيرى تکيه زد. جلال طالبانى کرد هم به حضور در پست رياست جمهورى خود ادامه مىدهد. رياست پارلمان هم به اسامه النجفى رسيد، سياستمدار اهل تسننى که سابقه همکارى در حزب بعث را هم در پرونده تاريخى خود دارد.
در بخشى از اين توافقنامه هم بر لزوم تشکيل شوراى ملى سياستهاى استراتژيک تاکيد شده است. وظايف تعيين شده براى اين شورا نظارت بر مسائل امينتى است. پيش بينى مىشود که رياست اين شورا هم به رهبر ليست العراقيه اهدا شود. در بسيارى از تحليلها، از نام اياد علاوى با عنوان متحد و يا مورد حمايت واشنگتن نام برده شده است. پيش بينى مىشود که تا چند روز آينده تکليف پست رياست جمهورى هم مشخص شود و به صالح المطلق برسد که او نيز از اهل تسنن است و البته با حزب بعث هم بىارتباط نبوده است. پيش بينى اين مساله که چه کسى در اين پانتوميم برنده مىشود و چه کسى بازنده، بسيار سخت و تقريبا غيرممکن است. ظاهر بازى حاکى از اين است که واشنگتن باخته است اما شايد بتوان اين کشور را به نوعى برنده هم خواند. همين قاعده براى ايران هم مصداق دارد. ابتدا باراک اوباما از نخست وزيرى علاوى حمايت کرد اما در هشت ماه گذشته در رقابت تنگاتنگ علاوى و مالکى، مهره مورد حمايت واشنگتن نتوانست موفقيتى را از آن خود کند. پس از اين سناريو، روايت ديگرى چيده شد که بر اساس آن قرار بود علاوى پست رياست جمهورى را در اختيار بگيرد. باز هم مالکى مانع از رياست جمهورى علاوى شد و بر همين اساس شوراى ملى تبيين شد تا علاوى بر مسند رياست آن تکيه بزند. واشنگتن همچنان براى دور نگاه داشتن روحانى شيعه مقتدى صدر از جريان قدرت تلاش مىکند اما مهرههاى بازى به گونهاى کنار هم چيده شده است که ظاهرا مالکى و مقتدى صدر بيشترين تعداد از کرسىها را در اختيار خواهند داشت.
اين روزنامه هندى در ادامه مىنويسد: مالکى علنا به ايران سفر کرد و با مقتدى صدر ديدار کرد تا شايد بتواند رضايت او را جلب کند. همين سفر بهانهاى شد تا همگان ايران را به دخالت در روند تقسيم قدرت در عراق متهم کنند.
جوآن کول از تحليلگران مسائل خاورميانه در اين باره مىگويد: به هيچ وجه نمىتوان اين روند را به چيزى به غير از پيروزى ايران تعبير کرد. ايران براى دور هم جمع کردن شيعيانى که از کنار هم گسيخته بودند تلاش بسيارى کرد. اکنون نتيجه اين تلاشها اين است که دولت مد نظر تهران در بغداد روى کار خواهد آمد.
اين جملات به نوعى صحت دارد. دولتى که اين روزها در عراق شکل گرفته است اندکى به منافعى که واشنگتن براى اين کشور جنگ زده در نظر گرفته بود، شباهت ندارد. البته از نگاهى ديگر هم اگر به قضيه نگاه کنيم متوجه تاثيرگذارى غيرمستقيم واشنگتن بر امنيت و ثبات سياسى در کشورى مىشويم که فرسنگها کيلومتر با آمريکا فاصله دارد. دولت باراک اوباما تاکنون بارها تاکيد کرده است که دولت ائتلافى در عراق بايد نمايندگان تمامى گروهها را در خود جا داده باشد و البته اعضاى سابق حزب بعث هم از اين قاعده مستثنى نيستند.
اين روزنامه در ادامه مىنويسد: آنچه که مبرهن است اين است که تهران و واشنگتن تا حدودى در بغداد با هم همکارىهاى مثبت داشتهاند. عراق الگوى خوبى براى به تصوير کشيدن اين حقيقت است که تهران و واشنگتن شايد سه دهه تمام انواع رقابتها و خصومتها را در روابط تجربه کردهاند اما هيچگاه سطح همکارىهاى هر چند غيرمستقيم اين دو کشور به صفر مطلق نرسيده است.
در ماجراى افغانستان هم، تهران و واشنگتن همکارىهاى بسيارى با هم داشتند. اين روزنامه در ادامه مىنويسد: پس از همکارىهاى اين دو کشور در برخى حوزهها مانند افغانستان و عراق به سختى مىتوان باور کرد که وزارت امور خارجه آمريکا به شکل کاملا تصادفى جندالله را گروهى تروريستى مىخواند. تهران مدتها بود که واشنگتن را به حمايت از جندالله در براندازى رژيم در ايران متهم مىکرد. سال گذشته بود که رهبرى ايران به صراحت هشدار داد که تهران متوجه ارتباط ميان جندالله و کاخ سفيد است. رهبرى ايران در همان سخنرانى شعار "تغيير" باراک اوباما را توخالى خواند. اکنون بسيارى از خود اين پرسش را مىپرسند که آيا ميزان همکارى ميان تهران و واشنگتن در حقيقت نشان دهنده اين امر است که اوباما شعار تغيير خود را مشمول تهران هم کرده است؟
اين روزنامه هندى در ادامه مىنويسد: شکى وجود ندارد که تهران براى تامين منافع خود در بغداد بر اوضاع سياسى در اين کشور تسلط خواهد داشت. اما ايرانىها بر اين حقيقت هم واقف هستند که هم نورى مالکى و هم مقتدى صدر به موقع خود به راحتى مىتوانند در جلد ميهن پرستى فروروند. مالکى هم دستان خود را به سمت تهران و واشنگتن باز نگاه داشته است و هم نگاهش به منافع ملى و حس ناسيوناليستى است که در وى و هم وطنانش به چشم مىخورد. در اين ميان نخست وزير عراق به شدت مراقب رابطه با کشورهايى مانند سوريه هم است که بىشک علاوى را به وى ترجيح مىدادند. خلاصه مطلب اين است که تهران به دولتى در عراق بسنده کرده است که شيعيان را در راس دارد اما در حقيقت اهل تسنن هم در آن کاملا به حاشيه رانده نشدهاند. ايرانىها يک هدف را در عراق دنبال مىکنند و آن هم اين سات که رابطه بغداد با تهران دوستانه و ديپلماتيک باشد و البته ثبات سياسى و امنيتى هم در اين کشور به چشم بخورد.
تمايل باراک اوباما براى تعيين دولت در عراق هم کاملا معنادار است. وى برگزارى اين انتخابات و البته تشکيل دولت در عراق را ماراتنى بزرگ خواند. وى تاکيد کرد که واشنگتن هم همواره به دنبال دولتى تا همين اندازه فراگير و ائتلافى بوده است. باراک اوباما حتى شخصا با علاوى هم تماس گرفت و از وى خواست که با دولت نورى مالکى که دست پخت ايران است بپوندد. علاوى هم به راحتى درخواست لغو ممنوعيت کارى اعضاى حزب بعث را مطرح کرد تا بدين وسيله افرادى که در زمان صدام حسين هم پست و مقامى هرچند کوچک در حزب بعث داشتند بتوانند به نواى سياسى برسند. البته شيعيان و کردها چندان به بعثىزدايى اعتقادى نداشته و ندارند.
نظر شما :