دو حادثه عجيب پس از انتخابات عراق
ديپلماسى ايرانى: پس از آن که پايههاى دولت جديد عراق تثبيت شد و حوادث دراماتيک اين کشور به پايان رسيد، واکاوى تحولات عراق و مرورى بر آن آسانتر امکانپذير شد. انتخابات عراق دو حادثه ناگهانى داشت که تعجب همه را برانگيخت. نخست تغيير موضع 180 درجهاى صدرىها به نفع مالکى بود که با تمام قسمهايى که به الله (جل جلاله) مىخوردند و در برابر طرفدارانشان عهد مىبستند که به هيچ وجه از مالکى حمايت نخواهند کرد، چرا که او در مرگ دهها نفر از طرفدارانشان دست دارد و هر جا که مىنشستند مالکى را مسئول بازداشت بسيارى از هوادارانشان معرفى مىکردند و رسما به مالکى لقب ديکتاتور مىدادند و او را با صدام حسين مقايسه مىکردند، ناگهان تغيير موضع دادند و به سمت مالکى متمايل شدند و اين بار مالکى را متحد استراتژيک خود دانستند. به گفته آنها تغيير موضعشان به دستور مستقيم ايران بوده و هيچ کس از صدرىها هم نمىتواند در عراق از اين دستور سرپيچى کند!
حادثه ناگهانى دوم صالح المطلک بود؛
بر کسى پوشيده نيست که مطلک چه دشمنىاى با مالکى داشت، به گونهاى که براى اتهام بستن به مالکى از هيچ کارى فروگذار نکرد و براى اين که دولت مالکى تضعيف شود چهها که نکرد به گونهاى که هيئت پاکسازى حزب بعث موسوم به سازمان عدالت و بازجويى به واسطه کارهاى غير قانونى و دست داشتنش در ترور دهها نفر و مشارکت در حوادث تروريستى مختلف عراق او را مشمول پاکسازى دانست و اجازه شرکت به او در انتخابات مجلس را نداد. اما هنگامى که ديد مالکى تنها کسى است که به کرسى نخستوزيرى خواهد رسيد و حضورش در پست نخستوزيرى مسجل است، ناگهان تغيير موضع داد و سريال غزلسرايىاش براى مالکى آغاز شد، با او جلسات محرمانه و اعلام نشده برگزار کرد و موضع خود را در برابر او کاملا تغيير داد. به گونهاى که رسما مىگفت، مالکى ديروز با مالکى امروز فرق دارد و دائما به تعريف و تمجيد از او مىپرداخت. کار به جايى رسيد که برخى منابع خبرى گزارش دادند که مطلک قصد دارد از ائتلاف العراقيه خارج شده و به ائتلاف همپيمانى ملى بپيوندد.
مطلک فراموش کرد تا همين چند هفته پيش هنگامى که عدهاى مىگفتند العراقيه در آستانه فروپاشى است و هر کسى قصد دارد به شخصا در پارلمان شرکت کند تا از مالکى حمايت کند، پاسخ مىداد: هر کس از العراقيه خارج شود لازم است که به او لقب ابو رغال (اشاره به ابرهه حبشى که قصد داشت خانه کعبه را ويران کند) داد. حالا مطلک مىخواهد به مردم و طرفداران العراقيه بر سر اين که پشت مالکى آمده و خود را عضوى از همپيمانى ملى مىداند، چه بگويد؟ آيا خواهد گفت که لقب ابورغال شامل حال او نخواهد شد و او استثنا است يا خواهد گفت براى اين کار هزينههاى ملى داده است؟ لابد خواهد گفت اين کار را به تقاضاى کسانى که به او راى دادهاند، انجام داده است؟
اگر بخواهيم واقعبينانه نگاه کنيم حرکت جريان صدر و صالح المطلک بازگو کننده حقيقت موجود در عراق است. قطعا مطلک خواهد گفت که من سکولارم و اعتقادى به دين ندارم ولى آيا بىاخلاقى او کارش را توجيه مىکند؟
از حالا به بعد صدرىها و مطلک چگونه مىخواهند مردم را با خود همراه کنند؟ کسى از اين که اين دو جريان يا هر کس ديگرى از مالکى حمايت کنند خرده نمىگيرد. هر جريان و حزبى حق دارد به آن چه اعتقاد دارد عمل کند و در صورتى که باور دارد که بايد از فلان شخص حمايت کند به حمايت از او برخيزد کما اين که بسيارى از اعضاى ائتلاف دولت قانون از شيعه و سنى پشت مالکى آمدند و از او حمايت کردند، ولى مسئله اين است که اين تغيير موضع 24 ساعته که مالکى يک روز قبل شاهد شديدترين دشنامها است و دقيقا 24 ساعت بعد همپيمان استراتژيک و غير قابل شکست آنها مىشود، قابل توجيه نيست. آيا مردم نخواهند گفت، هدف شما احترام و خدمت به منافع ملى نيست و فقط پست و مقام و پول را مىبينيد؟ قطعا آنها به جايگاه نخستوزيرى فکر مىکنند و قطعا براى رسيدن به اين پست اگر لازم باشد عليه مالکى دسيسه خواهند چيد. گويا نزد ما جهان سومىها هر کس که مىخواهد دو رويى پيشه کند، سياستمدار مىشود. اين طور نيست آقاى مطلک؟
نويسنده: احمد الاحمدى
منبع: ميدل ايست آن لاين
نظر شما :