گزارش نشست دریاى خزر در دانشگاه تهران

دریای خزر ؛ ‌دریای همه

۰۶ آبان ۱۳۸۶ | ۱۵:۳۲ کد : ۹۳۶ اخبار اصلی
از آنجا که نظامی حقوقی دریای خزر با ابهامات زیادی رو به رو است،‌ برای رسیدن به دیدگاهی منطقی در حوزه دریای خزر نشستی با حضور دکتر پیروز مجتهدزاده،‌ رییس موسسه یوروسویک لندن و استاد دانشگاه تربیت مدرس و مجید صمدزاده صابر،‌دبیر دبیرخانه خزر در وزارت امورخارجه در دانشگاه تهران برگزار شد.
دریای خزر ؛ ‌دریای همه
خزر، بزرگترین دریاچه کره زمین این روزها به عرصه بازی بزرگی تبدیل شده است که پنج مهره اصلی این بازی را کشورهای ساحلی این دریاچه تشکیل می دهند.
 
با فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی در سال 1991 دیگر ساحل نشینان این دریاچه مردم ایران و شوروی نبودند بلکه این دریاچه از آن تاریخ به بعد میان ایرانیان، روسها، قزاقها، تاجیکها و آذری ها تقسیم می شد. بنابراین تععین یک نظام حقوقی جدید برای دریاچه ای که منابع انرژی درخور توجهی را در خود نهان داشته است ضرورت پیدا کرد.
برای تایید این ضرورت پنج کشور ساحلی دریای خزرسه شنبه گذشته برای بار دوم در نشستی در تهران گرد هم آمدند که نتیجه این نشست بیانیه بود که در 25 بخش صادر شد.
 
از آنجا که دریای خزر از اهمیت بالایی در میان مردم ایران برخوردار است و تعیین نظام حقوقی جدید برای آن ابهامات فراوانی را در پی داشته است بیست و یکمین نشست علمی برنامه اوراسیای مرکزی با حضور دکتر پیروز مجتهد زاده، رییس موسسه یوروسویک لندن و استاد دانشگاه تربیت مدرس و مجید صمد زاده صابر، دبیر دبیرخانه خزر در وزارت امور خارجه با موضوع "تحولات رژیم حقوقی دریای خزر" به بررسی علمی و دقیق نظام حقوقی دریای خزر اختصاص داشت.
 
از آنجا که فاصله بین نشست اول سران کشورهای ساحلی دریای خزر در عشق آباد و دومین نشست سران در تهران بیش از 5سال بود مجید صمدزاده صابر با اعلام دلایل این تاخیر اظهارداشت که البته مقامات کشورهای درگیر در این دوره پنج اجلاس گروهی و دو اجلاس وزارای امور خارجه تشکیل داده اند.
 
آقای صمدزاده صابر با اشاره به این موضوع که سران کشورهای جهان به دو منظور گردهم می آیند گفت: سران کشورها یا در اول کار برای اینکه رهنمودهای خاص خود را ارائه دهند با یکدیگر ملاقات می کنند یا زمانیکه همه کارها تمام شده است و می خواهند که چکش نهایی را بزنند، اما می دانیم که اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر به منظور نهایی کردن موضوع نبوده است.
 
نکات مثبت نشست تهران
 با توجه به اعلامیه ای که پس از این نشست ارائه شد می توان نتیجه گرفت که موضوعاتی همچون صلح و ثبات خزر از اهمیت بالایی برخوردار است که البته ایران توانست بخشی از خواسته های خود را نیز در این اعلامیه بگنجاند که این جای خوشحالی است. به عنوان مثال بخشی از این اعلامیه که به عدم حضور نیروهای ثالث در دریای خزر اشاره دارد همان بخشی است که ایران توانست در این اعلامیه بگنجاند.
 
 قدم مثبت بعدی رسیدن به توافق برای مقدمات تشکیل شورای اقتصادی بود. همچنین از بعد نظامی نیز گام های مثبتی برداشته شد. از آنجا که در مورد مسائل نظامی دریای خزر 3 طرح در دستور کار قرار داشت و هر سه طرح، طرح های خوبی بودند توافق شد تا آذربایجان که میزبان بعدی سران کشورهای ساحلی دریای خزر است تلفیقی از این سه طرح را در نشست بعدی آماده کند.
 
پیشنهادهای ارائه شده
مسئول دبیرخانه دریای خزر با اشاره به این نکته که برای رسیدن به یک توافق جمعی ایران پیشنهاد داد تا اجلاس وزرای امور خارجه سالی یکبار و اجلاس روسای جمهور این کشورهای 2 سال یکبار برگزار شود گفت که البته قزاقستان نشست 2 سال یکبار را کافی ندانست و پیشنهاد داد تا وزرای خارجه کشورهای ساحلی دریای خزر سالی دوبار و روسای جمهور این کشورها هر سال در نشستهایی با موضوع دریای خزر گردهم آیند.
 
نظام حقوقی دریای خزر
کنوانسیون عمده حقوق دریاها، نظیر کنوانسیون 1958 ژنو و کنوانسیون حقوق دریاهای ملل متحد که در سال 1982 در مونتگرین جامائیکا منعقد شده است در حال حاضر معتبرترین اسناد در معقوله نظام حقوقی دریاها به شمار می رود اما این کنوانسون ها در موارد معدودی حرفی برای گفتن ندارند.
 
مجید صمدزاده صابر نیز با اشاره به این موضوع که دریای خزر رژیم خاص خودش را خواهد داشت گفت که ایران در برخی از موارد از کنوانسیون 1982 الگو برداری کرده ایم. یکی از این موارد الگو برداری جدا بودن سطج آب ا زبستر آب است.
 
دراین کنوانسیون 12 مایل از خطوط مبدا را به عنوان دریای سرزمینی تعریف می کنند که این 12 مایل دارای حقوق حاکمه است که البته در مواردی استثنا دارد. در مورد دریای خزر کمترین حدی را که هر پنج کشور قبول کرده اند 15 مایل است که البته اختلاف موجود نیز بر سر همین مقدار مایل است. در قراردادهای 1921 و 1940 ما دریای سرزمینی نداشتیم. طبق بند 4 ماده 12 توافقنامه 1940 کشورها در 10 مایلی از ساحل حق انحصاری شیلاتی دارند. بنابراین اگر بر سر دریای سرزمینی که حداقل 15 مایل است با سایر کشورها نیز به توافق برسیم می توانیم بگوییم که این یک اقدام مثبت برای ایران به شمار می رود.
دریای سرزمینی
دریای سرزمینی به آن بخشی از دریا می گویند که کشورها حق حاکمیت در آن منطقه را دارند. اگر برای نظام حقوقی دریای خزر با 15 مایل دریای سرزمینی توافق شود تنها کشتی های تجاری می توانند عبور بی ضرر داشته باشند و کشتی های نظامی برای ورود به دریای سرزمینی حتما باید مجور عبور دریافت کنند که این مسئله در دریاهای دیگر پیش بینی نشده است.
 
درخصوص سطح دریا دکتر مجتهد زاده معتقد است که سطح دریا مسائل خاص خود را دارد که همه این مسائل پیشتر پیش بینی و اجرا شده است. حساب و کتاب دارد و بسیار دقیق است. تقسیم یعنی تعیین دریای سرزمینی. که برای این کار مرزها باید به طور دقیق توسط نقشه کش مشخص شود.
 
منطقه شیلاتی
از آنجا که عمق دریای خزر در مناطق مربوط به قزاقستان و ترکمنستان بسیار کم عمق است بنابراین این کشورها خواهان افزایش منطقه شیلاتی از 15 مایل هستند. اما روسیه پیشنهاد داده است که منطقه شیلاتی دریای خزر باید کمتر و حداکثر 10 مایل باشد. اما از آنجا که ایران عمیق ترین سواحل دریای خزر را دارد تغییر این فاصله برای ایران اهمیت بالایی ندارد.
 
مباحث نظامی دریای خزر
با توجه به آنکه در اعلامیه 25 بندی صادر شده در آخرین نشست سران پنج کشور ساحلی دریای خزر مبحث صلح و آرامش یکی از مهم ترین مباحثی است که به آن اشاره شده است، مباحث نظامی این دریا نیز در دستور کار این نشست قرار داشت و آقای صمدزاده صابر با اعلام این موضوع که دریای خزر یک دریای غیر نظامی خواهد بود گفت که دو الگو برای غیر نظامی کردن دریای خزر وجود دارد که اولی خارج شدن کشتی ها و ناوگانها از دریای خزر است که این موضوع غیر ممکن است چراکه محال است که روسیه ناوگان تاتارستان و داغستان خود را از دریا خارج کند که البته این الگو برای ایران نیز مناسب نیست.
 
الگوی دوم استفاده از وضعیت نظامی دریای خزر برای مقاصد صلح آمیز است. در حال حاضر تمام شناورهای موجود در دریای خزر با 5 پرچم کشورهای ساحلی حضور دارند که البته دکتر پیروز مجتهد زاده معتقد است که دوفروند از ناوچه های آمریکایی در آذربایجان مستقر هستند این در شرایطی است که در اجلاس تهران، الهام علی اف، رییس جمهور آذربایجان اعلام کرده است که چنین نیست.
موارد اختلاف
مجید صمدزاده صابر با اشاره به این نکته که خط مبدا هر ساحل از پست ترین جزر محاسبه می شود گفت که در ایران از آنجا که ساحل ایران صاف است ما سهم کمتری خواهیم داشت که البته سر این موضوع با کشورهای دیگر وارد مذاکره شده ایم و حتی از کارشناسان برای جبران عوامل منفی جغرافیایی کمک گرفته ایم.
 
زیر بستر
منابع انرژی موجود در دریا در واقع در حوزه زیر بستر دریا جای می گیرد. پیش از این سه کشور روسیه، آذربایجان و قزاقستان با امضای یک معاهده سه جانبه که در آن به سطح و مرزبندی اشاره نشده است صرفا منابع انرژی شمال دریای خزر را تقسیم کرده اند. از آنجا که این منابع نفتی ارتباطی به حوزه های نفتی ایران ندارد، ایران با این قرارداد مشکلی نخواهد داشت و بهره برداری این سه کشور از منابع نفتی شمال دریای خزر از سهم ایران نمی کاهد.
 
از آنجا که پیش از این اتحادیه جماهیر شوروی با اعلام اینکه دریای خزر دارای شیب رو به پایین است و استفاده ایران از نفت جنوب دریای خزر موجب تخلیه حوزه های نفتی شمال دریای خزر می شود این تصور اشتباه وجود دارد که بهره برداری از حوزه های شمالی دریای خزر موجب تخلیه نفت در حوزه های جنوبی این دریا می شود.
مجید صمد زاده صابر با اشاره به اینکه ایران اعلام کرده است که نفت ایران در عمق بسیار بالایی است اعلام کرد که استخراج نفت در حوزه مربوط به ایران نیازمند تکنولوژی بالایی است و از همین رو تا کنون اقدامی صورت نگرفته است.
 
درخصوص سطح دریا دکتر مجتهد زاده معتقد است که سطح دریا مسائل خاص خود را دارد که همه این مسائل پیشتر پیش بینی و اجرا شده است. حساب و کتاب دارد و بسیار دقیق است.
دکتر مجتهد زاده نیز با تایید حرفهای آقای صمدزاده صابر به تصور غلطی که در بین مردم وجود دارد اشاره کرد و گفت: در برخورد با اجلاس سران خزر بحث 50 درصدی سهم ایران مطرح می شود که این حاکی از یک برخورد سیاه و سفید با مسائل است.
 
تصور غلط
دکتر مجتهد زاده معتقد است که این تصور غلط ما را تحریک می کند تا هر تصمیمی در مورد خزر گرفته شود در قبال آن عکس العمل نشان دهیم. پیش از این نیز سهم ما از دریای خزر همین سهم امروز است، شوروی همین مرزها را داشت و در این سالها تغییری در جغرافیای سیاسی منطقه به وجود نیامده است. اکنون آنچه ایران مطرح است این است که ایران می خواهد که تا آنجا که امکان دارد از بیشترین سهم ممکن بهره مند شود. پس بهتر است که در مورد دریای خزر انتزاعی فکر نکنیم. کمی هم عملی فکر کنیم و این واقعیت را بپذیریم که مرزهای بین المللی ما تغییری نکرده است.
 
جغرافیای دریای خزر
کل سواحل دریای خزر حدود 600 کیلومتر طول دارد و طول سواحل ایران 60 کیلومتر است. دکتر مجتهد زاده با اشاره به این نکته که تقریبا 10 درصد از طول سواحل دریای خزر متعلق به ایران است این سوال را مطرح کرد که چگونه ممکن است با داشتن 10 درصد از سواحل دریای خزر 50 درصد آن را از آن خود بدانیم؟ امکان پیاده کردن چنین نقشه ای وجود ندارد یا باید دیوار بکشیم یا باید آذربایجان و ترکمنستان را به سیبری منتقل کنیم. که می دانیم در جغرافیا چنین اتفاقی نمی افتد.
 
دکتر مجتهد زاده با اشاره به این موضوع که در دنیای امروز می خواهند ایرانیان را زیاده خواه و زورجو جلوه دهند گفت که با مطرح شدن این موضوع ها ایران در دریای خزر منزوی می شود و زمانیکه جمهوری اسلامی نتواند آنچه را که برسر زبانها است به دست بیاورد آن را خائن می خوانند و در آخر هم مجبور می شود که با کمترین کنار بیاید.
 
چند درصد؟
از آنجا که برخی با استناد به توافقنامه های 1921 و 1940 و اینکه در این تفاهمنامه ها آمده است که دریای خزر دریای ایران و شوروی است و اطباع ثالث نمی توانند علیه کشور دیگر فعالیت کنند چنین استنباط کرده اند که این دریا 50- 50 بین ایران و شوروی تقسیم شده است.
 
دکتر پیروز مجتهد زاده با بیان چند نکته کلیدی سعی کردند تا این شبهه را از ذهنها بیرون کند. دکتر مجتهدزاده با بیان اینکه در طول تاریخ هرگز صحبت از درصد دریا و دریاچه نبوده است گفت: 15 سال است که بحث مرز دریا مطرح است و برای حل مسائل جغرافیای سیاسی نمی توانیم از درصد صحبت کنیم.
 
 این توهم که 50 درصد از دریای خزر بیش از این متعلق به ایران بوده است از آنجا سرچشمه می گیرد که ما با حقوق دانان جغرافیا ندان مشورت کرده ایم. بنابراین زمانی که من بحث نظام حقوقی را که مطرح می کنم بلافاصله از جغرافیای سیاسی صحبت می کنم. چرا که شما تابع طبیعت هستید.
 
 مرز بندی دریا تابع یک دستورالعمل مشخص است و فرمول دیگری ندارد. اول اینکه همه توافق دارند که خزر یک دریاچه است و نظام حقوقی خاص خود را دارد که کشورهای ساحلی آن را مطرح کرده اند و دوم اینکه این نظام حقوقی مشاع است تا تقسیم یا تلفیقی از هر دوی اینها؟
 
وی با اشاره به اینکه بحث 20 درصدی هم کاملا اشتباه است اعلام کرد که چطور ممکن است با داشتن 10 درصد ساحل 20 درصد دریا مال شما باشد. زمانی این حرف را می توان زد که کل دریا مشاع باشد. یعنی 20 درصد بستر دریا و 20 درصد سطح دریا. اما شما نمی توانید مشاع ساحل به ساحل داشته باشید. چرا که دراین صورت هیچکدام از کشورهای ساحلی دریای خزر مرز نخواهند داشت.
 
نداشتن مرز به معنی نداشتن دفاع است. در این صورت ناوچه آمریکایی می تواند بیاید و از نوشهر عکس بگیرد و هیچ کس هم نمی تواند حتی شکایت کند.
 
حال اگر بخواهیم بدنه دریا را به طور مساوی تقسیم کنیم بازهم چنین چیزی امکان ندارد. چرا که بر روی نقشه نمی توانید چنین تقسیم بندی داشته باشیم. از لحاظ جغرافیا سهم ایران را اگر بخواهیم درصدی حساب کنیک که اشتباه است بالاتر از 13 درصد نمی شود. حال اگر بیاییم و با کشورهای همسایه، آذربایجان و ترکمنستان مذاکره کنیم شاید به 15 درصد هم برسد. بنابراین صحبت از 20 درصد کاملا اشتباه است.
چرا که در این صورت شما در بهترین شرایط می توانید 15 درصد از دریا را داشته باشید و این سوال در ذهن مردم ایجاد می شود که چه اتفاقی برای آن 5 درصد افتاده است. بهترین راه این است که اول مطالعه کنیم، سپس با همسایه های خود مذاکره کنیم و اگر امکانش وجود داشت آن زمان اعلام کنیم.
 
به عنوان مثال در جنوب 50 درصد دریا متعلق به ایران است و 50 سال است که چنین است اما اگر روز اول می گفتیم 50 درصد دریا را می خواهیم من مطمئنم که جنگ جهانی به راه می افتاد.
 
با بررسی شکل ساحل می توانیم امکاناتمان را مطالعه کنیم درست است که ما کوتاهترین ساحل را به دلیل صاف بودن آن داریم اما درعمل بیشترین حجم را نسبت به آذربایجان در اختیار ایران است.
از آنجا که مبحث نظام حقوقی دریای خزر در تاریخ ثبت خواهد شد باید مطمئن باشیم که هیچکس حتی از 1 سانتی متر آن هم نمی گذرد.
 
خزر حلقه قدرت پوتین
دکتر مجتهدزاده در ادامه با اشاره به اینکه نشست سران پنج کشور ساحلی دریای خزر تمرکز خود را بر روی استحکام روابط با یکدیگر قرار داده بودند گفت وزرای خارجه این پنج کشور می بایست ماه ها بر روی این مسئله کار می کرند و تفاهمنامه را برای امضای روسای جمهور روی میز می گذاشتند اما در واقعیت چنین نشد.
 
بحث دریای خزر تنها از یک دیدگاه سیاسی است و آن این است که آقای پوتین به عنوان رقیب کوچک جورج بوش می خواهد خزر را به عنوان یکی از حلقه های داخلی شانگهای به دست بیاورد و بدین ترتیب به بهانه دریای خزر یک تقسیم بندی جدیدی را شکل دهد که خود در آن نفوذ سیاسی داشته باشد و چین هیچ نقشی نداشته باشد.
 
اکنون شانگهای قدرت گرفته است و عضویت ایران به عنوان عضو ناظر در آن تصمیم ساده و آسانی نبود. این اقدام از نظز ژئوپلیتیک به معنی اعلام هماوردی با غرب است. 
 
ذخایر انرژی دریای خزر
پیش از این آمریکا اعلام کرده بود که در دریای خزر 200 میلیارد بشکه نفت نهفته است. اما امروزه با توجه به آنکه این رقم به 47 میلیارد بشکه نفت کاهش پیدا کرده است می توان نتیجه گرفت که هدف آمریکا از اعلام این اعداد افزایش نفود خود در منطقه با بهانه سرمایه گذاری بوده است.
 
آمریکا با سرمایه گذاری خود در منطقه اروپاییان را نیز ترغیب به سرمایه گذاری بر روی منابع انرژی دریای خزر کرد اما اکنون حتی از وجود 47 میلیارد بشکه نفت در دریای خزر کسی اطمینان ندارد و شرکت BP میزان ذخایر نفتی دریای خزر را در دست بررسی دارد.
 
مزیت ایران در دریای خزر
اولین کشتی ایرانی در سال 1368 وارد دریای خزر شد. امروز 12 فروند کشتی ایرانی در دریای خزر شنا می کنند که در بین سایر کشورهای ساحلی از همه جدیدتر هستند. بنابراین با وجود 12 فروند کشتی نو ایرانی 22 درصد کشتی رانی دریای خزر را ایرانی ها انجام می دهند.
در امر شیلات نیز ایران از موقعیت بهتری نسبت به 4 کشور ساحلی دیگر برخوردار است. آبهای ایران به تنهایی به اندازه 4 کشور دیگر خاویار دارد. درواقع 47 درصد خاویار دریای خزر متعلق به ایران است.

( ۱ )

نظر شما :