قصه عراق تمام شد، حالا نوبت به لبنان رسید
دیپلماسی ایرانی: قضیه عراق در مورد تقسيم قدرت تقریبا نهایی است و از حالا به بعد داستان لبنان آغاز می شود. به عبارت دیگر موضوع لبنان روی میز ماند و قضیه عراق به سلامت پایان گرفت و از روی میز برداشته شد. از حالا به بعد قصه تازه لبنان شروع میشود.
حقیقت این است که قصه لبنان از زمانی آغاز شد که جریان های سیاسی لبنانی بنا را بر این گذاشتند که نقاط اختلافی خود را بر اساس اختلافهای آتشین سیاسیاش تعریف کنند. نقطه داغ این آتش دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری و اتهامهای پیرامون آن بود. صورت مسئله روشن است؛ همه میخواهند حسابهای خود را با یکدیگر با قضیه دادگاه ترور رفیق حریری روشن کنند.
شاید دوباره لازم باشد برای پایان دادن به این بحران سران کشورهای عربی یک سری سفرهای مرتبی را به لبنان انجام دهند. ناخودآگاه یاد سفرهای اخضر ابراهیمی به لبنان در اواخر دهه هشتاد میافتم، زمانی که تلاش کرد لبنانیها را با هم آشتی دهد و آنها را راضی کند که دست از جنگ داخلی بردارند و به شیوه عربی دست در دست هم بگذارند. البته قبل از آنکه نوبت به سفرهای خارجی برسد باید قبل از هر چیز همه طرفهای لبنانی هر چه به فکرشان میرسد انجام دهند تا آتش بحران را با دستان خودشان خاموش کنند و اجازه ندهند که کار به دخالت طرف خارجی برسد. آشی که لبنانیها برای خودشان میپزند بسیار بهتر از آشی است که دیگران به خوردشان میدهند. منظورم این است شاید نیاز به طایفی دیگر، مکهای دیگر و شاید هم دوحهای دیگر باشد ولی قبل از همه آنها بهتر است نیازمند بیروتی دیگر باشیم که از همه پایتختهای عربی دیگر برای ما مفیدتر است.
در این میان حرکت غیر قابل اغماضی چشمها را آزار میدهد. در حالی که همه میخواهند لبنان آرام باشد به نظر میرسد ایالات متحده و رژیم صهیونیستی چیز دیگری در ذهن میپرورانند. این دو طرف اصرار بسیار دارند که انگشت اتهام همچنان به طرف حزب الله باشد. آنها از رای نهایی دادگاه ترور رفیق حریری حمایت میکنند بدون این که هنوز مشخص باشد رای نهایی دادگاه چیست. همین جاست که لازم میآید سفرهای مقامات کشورهای عربی مجددا آغاز شود، شاید فتیله این آتش که -پیشبینی میشود در آینده اول دامنگیر حزب الله و جریانهای وابسته به آن شود و بعدش همه ما را در بر بگیرد- پایین بیاید.
اخباری که به گوش میرسد حاکی از آن است که دست پخت نبیه بری و ولید جنبلاط و میشل سلیمان در پایتختهای دمشق – ریاض – پاریس دست به دست میچرخد. این دست پخت بنا بود میان دمشق – تهران – ریاض بچرخد که تهران جای خود را به پاریس داد. هر سه این کشورها تلاش دارند که دادگاه ترور رفیق حریری را به تعلیق در آورند یا از طریق نمایندگان قانونگذار لبنانی تعدیلاتی در آن صورت بگیرد. به نظر میرسد که این فکر با اصرار ایالات متحده به تعلیق در آمده باشد. امریکاییها اصرار دارند که هر طوری شده دادگاه ترور رفیق حریری به کار خود ادامه دهد و به هیچ وجه در مقابل هیچ کس هم کوتاه نیاید. امریکاییها میگویند شاید بشود تغییراتی در چگونگی شیوه عمل دادگاه اعمال کرد ولی این که متوقف شود، لغو شود یا به تعلیق در آید به هیچ وجه امکان پذير نيست و زمان اعلام رای نهاییاش نیز نمیتواند از پایان سال بیشتر به تعویق بیفتد. این موضوع باعث شده تلاشهای عربستان و سوریه شتاب بیشتری به خود بگیرد. قطعا هماهنگیهایی میان عربستان – سوریه – ایران وجود دارد و البته نیازمند همکاریهای بینالمللی نیز هست، اما این بدان معنا نیست که رای نهایی دادگاه متوقف خواهد شد و حزب الله میتواند از این معرکه به آسانی فرار کند.
قرار است سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان و حاج حسین الخلیل، معاون او با سعد حریری، نخستوزیر لبنان تشکیل جلسه دهند و روند اتفاقات جاری در کشور را بررسی کنند. گفته میشود تلاشهای عربستان و سوریه تا بدین جای کار به این جا رسیده است که، اولا تمام تلاشها به کار گرفته شود تا اوضاع لبنان آرام باقی بماند و تا آن جا که ممکن است از حجم تنشهای احتمالی در پی صدور حکم رایی نهایی دادگاه ترور رفیق حریری در لبنان کاسته شود. دوم پرونده شاهدان الزور (منطقه اى که ترور رفيق حريرى در آنجا صورت گرفت) که حزب الله و سوریه نسبت به آن خیلی حساس شدهاند و برایشان تبدیل به یک مسئله مهم و حیاتی شده است به دستگاه قضایی لبنان ارجاع شود و تا زمان اعلام نظر آن همه چیز متوقف شود. سوم، نخستوزیر همه تلاشهای خود علیه حزب الله را متوقف کند و ترجیحا تمهیدات لازم برای تبرئه آن فراهم بیاورد. چهارم، دیداری میان حریری و نصرالله ترتیب داده شود تا از حساسیت جاری بر سر رای نهایی دادگاه ترور رفیق حریری کاسته شود. پنجم، تمهیدی برای بازنگری در صلاحیتهای رئیس جمهور اندیشیده شود تا قدرت عمل او بر اساس توافقات طایف در مراحل حساسی همچون اتفاقی که اکنون برای لبنان افتاده، افزایش یابد. گفته میشود پس از عید فطر کلید آغاز این اصلاحات و تهیه لوایح مرتبط با آن آغاز خواهد شد.
در حال حاضر لبنان آتش زیر خاکستر است و بر همه از حزب الله و سید حسن نصرالله و نبیه بری و میشل عون گرفته تا جریان 14 مارس و سعد حریری و امین جمیل و سمیر جعجع، واجب است که برای خاموش کردن این آتش تلاش کنند. اما این که این آتش باید توسط خود لبنانیها خاموش شود یا باید خارجیها بیایند و دخالت کنند و آن را خاموش کنند به خودمان بر میگردد. به راستی کدام بهتر است؟
نظر شما :