ايران در آفريقا به دنبال چيست؟
ديپلماسى ايرانى: کشف محموله سلاح ايرانى در نيجريه جنجالى به پا کرده است. منوچهر متکى، وزير امور خارجه جمهورى اسلامى ايران و رامين مهمانپرست، سخنگوى وزارت امور خارجه به ابوجا رفتند تا مقامات نيجريهاى را قانع کنند که از حجم تنشهاى پيش آمده بر سر اين محمولهها بکاهند و بيش از آن به آن دامن نزنند.
با اعلام اين خبر باز هم بحث بر سر اين که به طور کلى چرا بايد ايران در آفريقا حضور داشته باشد و در آن کشورها به هر طريقى سرمايهگذارى کند، بالا گرفته است. برخى کارشناسان نفوذ ايران يا به عبارت ديگر سرمايهگذارى ايران در آفريقا را عبث مىدانند و بر اين باورند که آفريقا پتانسيل لازم براى حمايت از ايران را ندارد و بهتر است که ايران از خير آن بگذرد. به عقيده آنها سرمايهگذارى ايران در کشورهاى غير آفريقايى مفيدتر است و مىتواند ثمرات بيشترى براى ايران داشته باشد. آنها دلايل مىآورند که فقر شديد، نفوذ غرب و نبود فرهنگ مشترک ميان ايران و آفريقا از جمله دلايلى است که باعث مىشود آفريقايىها به سمت ايران نيايند و در بسيارى مواقع که ايران به آنها نياز دارد، نتوانند از ايران حمايت کنند. البته از سوى ديگر به زعم بسيارى ديگر از تحليلگران، آفريقا قابليت هاى فراوانى براى سرمايه گذارى دارد و در دراز مدت مى تواند عايدات فراوانى را براى کشورمان داشته باشد.
اگر به وضعيت آفريقا بيشتر توجه کنيم، در مىيابيم که در آفريقا پتانسيلهايى وجود دارد که ايران مجاب شده در آن قاره به فکر نفوذ بيفتد.
اگر نگاهى به نقشه آفريقا بيندازيم در مىيابيم بيشتر کشورهايى که ايران در آنها سرمايهگذارى کرده يا رابطه نظامى برقرار کرده کشورهايى هستند که در موقعيت جغرافيايى و استراتژيک مهمى واقع شدهاند. سومالى، مالى، ماداگاسکار، کومور، موريتانى، جيبوتى، سودان و گاميبيا. اينها کشورهايى هستند که در سفر مقامات ايرانى يا در اتفاقات از اين دستى که براى نيجريه افتاده بيش از ديگر کشورهاى آفريقايى نامشان برده مىشود. غالب اين کشورها يا در تنگههاى مهم دنيا مانند باب المندب واقع شدهاند، همانند سومالى و کومور يا از موقعيتى برخوردارند که از لحاظ جغرافيايى و اسراتژيک موقعيت ممتازى محسوب مىشود. اين موضوع براى ايران که نيازمند حضور در مناطق استراتژيک براى تقويت توان تدافعىاش است بسيار اهميت دارد.
تهديد اسرائيلى
آفريقا يکى از مهمترين مناطقى است که اسرائيل در آنها نفوذ دارد. مراودات تجارى اسرائيل با کشورهاى آفريقايى بسيار بالا است و اين باعث شده تا همکارىهاى تلاويو با جامعه افريقايى بعد استراتژيک و حياتى براى اين رژيم به خود بگيرد. مثلا بنا به گزارش مستندى که بىبىسى درباره تجارت الماس تهيه کرده، يکى از مهمترين خريداران و حتى دلالان قاچاق الماس به دنيا در ساحل عاج و کنيا و ديگر کشورهاى آفريقايى يهودىهاى اسرائيلى هستند.
در چنين فضايى ايران وارد آفريقا شده تا جايگاه اسرائيل را در آن قاره تضعيف کند و در مقابل بر ابعاد جبهه رويارويى خود با اسرائيل بيفزايد. بىشک اسرائيل ايران را مورد تهديد قرار داده است. هر روز هم بر ابعاد تهديدهاى خود عليه ايران مىافزايد. از اين رو طبيعى است که ايران هم به دنبال گسترش جبهه خود براى خارج کردن نقاط تلاقى خود با اسرائيل از محدودههاى جغرافيايى و منطقهاى خود باشد.
در اين راه توفيقاتى نيز کسب کرده است. مثلا توانسته نفوذ خود را در سومالى جنگ زده تقويت کند. يا اين که در موريتانى به اندازهاى رايزنىهاى خود را گسترش دهد تا سفارت اسرائيل تعطيل شود و در مقابل سفارت ايران راهاندازى شود. ايران همچنين يکى از حاميان مالى و نظامى ارتش موريتانى به حساب مىآيد. مشابه چنين کارى را در جيبوتى نيز انجام داده است. بنا به گزارشى که پايگاه خبرى تحليلى محيط در مارس 2010 تهيه کرد، اسرائيل تلاش بسيارى کرد که مانع از بسته شدن سفارتخانهاش در اين کشور کوچک آفريقايى شود ولى تا کنون توفيقى در اين زمينه به دست نياورده است. البته ساختمان سفارتخانه داير است ولى همانند سابق فعاليت گستردهاى ندارد. مضافا بر آن براى پايگاه نظامى اسرائيل در جيبوتى نيز محدوديتهاى بسيارى اعمال شده و در مقابل پايگاه نظامى ايران در آن کشور راهاندازى شده است.
ايران در سودان نيز نفوذ بسيارى دارد. هنگامى که عمر البشير به ايران سفر کرد، بسيارى از منتقدان داخلى نسبت به سفر او انتقاد کردند، انتقاد آنها بيشتر بر سر مسائل حقوق بشرى سودان و تلاش جامعه جهانى براى منزوى کردن او بود در حالى که ايران به ظاهر حرکتى مخالف اين جريان انجام مىداد. حقيقت اين است که ايران سرمايهگذارىهاى کلانى در سودان انجام داده است. هم در بخش صنعت و هم در بخش کشاورزى ايران فعاليتهاى گستردهاى در سودان دارد. علاوه بر آن اگر نگاهى به مرزهاى سودان و موقعيت جغرافيايىاش بيندازيم در مىيابيم چرا سودان براى تهران مهم است. اين کشور از يک سو با مصر هممرز است و از سوى ديگر از شرق به درياى سرخ که در ضلع شمالى آن سواحل اسرائيل قرار دارد.
اگر اين پيش فرض را بپذيريم آن گاه راحتتر درک مىکنيم که چرا ايران هنگامى که امريکايىها در سومالى خسارتهايى متحمل شدند خشنود شد و در روزنامههاى طرفدار دولت انعکاس گستردهاى يافت يا اين که هنگامى که جنگندههاى امريکايى به اين کشور حمله کردند ناخرسند شد و تيتر صفحه يک روزنامههاى دولتىاى چون ايران و کيهان شد.
وجود اقليت شيعه
در پاسخ به کسانى که مىگويند ايران با کشورهاى آفريقايى هيچ اشتراکات فرهنگى ندارد بايد گفت که اتفاقا ايران با برخى از کشورهاى آفريقايى مشترکات مذهبى دارد. مثلا در مالى جمع کثيرى از مردم مناطقى از اين کشور شيعه هستند. در سنگال اقليت قابل توجهى شيعه تشکيل شده که گرايش شديدى به ايران پيدا کردهاند. در ماداگاسکار نيز به گفته برخى منابع سومين مذهب رايج در آن کشور شيعيان هستند. در صحراى باخترى، مغرب، الجزاير، ليبى، سودان و حتى مصر خيل عظيمى از مردم به خصوص مناطق روستايى و دور از فرهنگ پايتخت به تشيع گرويدهاند.
اکثريت مردم کشور کومور شيعى هستند. حتى رهبر اين کشور شيعى است و مدتى را در حوزه علميه قم تحصيل کرده است. ايران در اين کشور سرمايهگذارى مىکند چرا که به شيعيان اين کشور از لحاظ مذهبى بسيار نزديک است.
شايد پرسيده شود که چه دليل منطقهاى وجود دارد که باور کنيم مردم اين کشورها شيعه هستند و نسبت به ايران نگاه مثبت دارند. يک دليل روشن براى اين ادعا تبليغات مستقيم يا غير مستقيم دينى ايران در اين کشورهاست. در طول 30 سال گذشته به ويژه پس از انقلاب اسلامى شمار بسيارى از اتباع کشورهاى آفريقايى به قم آمدند، دورههاى تحصيلات حوزوى را گذراندند و به کشورشان باز گشتند. آنها هنگامى که به کشورهاى آفريقايى شان باز مىگشتند از حمايت ايران برخوردار بودند و اين حمايت باعث مىشد تا آنها با قوت قلب بيشترى به تليغ براى تشيع و ايران مبادرت ورزند. از سويى وجود فقر شديد در اغلب کشورهاى آفريقايى باعث مىشد تا روحانيون آفريقايى شيعى بتوانند مردم کشورهاى خودشان را با کمکهاى خيريه و انساندوستانه به سمت خود جذب کند. در نتيجه بسيارى از مردم آن کشورها به سهولت شيعه شدند.
حال با اين دلايل بهتر در مىيابيم که چرا ايران به فکر نفوذ در آفريقا است. منافعى که ايران در آفريقا دنبال مىکند، قطعا مىتواند دايره تهديدهاى نظامى و امنيتى کشورى مثل اسرائيل را تا حدودى دور کند. هنگامى که حوادث 11 سپتامبر رخ داد، بسيارى از تحليلگران مىگفتند که ايالات متحده و غرب تلاش دارند تهديد تروريسم را از خاک خود دور کنند و به همين دليل دائما مىگويند ما به مردم عراق و افغانستان مديونيم چرا که ارتشهاى ما براى مبارزه با تروريسم در خاک آنها با القاعده و زير مجموعههايش وارد جنگ شده تا مردم امريکا و اروپا از خطرات تروريسم در امان باشند. حال مىتوان گفت، ايران نيز با تعريفى ديگر مشابه همين هدف را در آفريقا و ديگر نقاط دنيا دنبال مىکند.
نظر شما :