استاکس نت ایران را نشکست آقایان
دیپلماسی ایرانی: «استاکس نت» همچنان در صدر اخبار بين المللى در خصوص پرونده هستهاى تهران قرار دارد. بدافزار يا کرم کامپيوترى که به سيستمهاى صنعتى ايران نفوذ کرده است و البته اسرائيل اميدوار است که اين کرم با انتشار بيشتر به نيروگاه بوشهر هم دسترسى پيدا کند. روزنامه اسرائيلى جورزالم پست در تازهترين تحليل خود در اين خصوص اعتراف مىکند که استاکس نت و برنامه ريزى پيچيدهاى که حامى اين ويروس کامپيوترى بود نتوانست آنطور که بايد و شايد ايرانىها را به دردسر بيندازد. اين روزنامه در اين خصوص مىنويسد:
جنگ زمانى تمام مىشود که يک طرف ديگرى را به شکل کامل شکست دهد به گونهاى که بازنده توان ايستادن و مقاومت کردن بيشتر را نداشته باشد. اين مساله در ايران رخ نداده است:
حمله سايبرى جديدى ايرانىها را به خود سرگرم کرده است. اين ويروس يا همان بدافزار براى نخستين بار در ماه ژوئن ديده شد. پاکستان، اندونزى و هند هم طعم اين ويروس را چشيدند. اما اين سيستمهاى صنعتى ايران بود که هدف حمله اصلى قرار گرفت. اين کرم اين بار نه از طريق اينترنت که با اتصال يک يو اس بى ساده به سيستم راه مىيابد. در اينچنين شرايطى است که اين ويروس مىتواند تمامى شبکههاى متصل به کامپيوتر بيمار شده را هم درگير کند. ايرانىها ادعا مىکنند که اين ويروس تقريبا از يک سال پيش به سيستمهاى ايران نفوذ پيدا کرده است. زمانى که اين ويروس به سيستمى راه مىيابد، توانايى شناسايى برنامهها و تصميم گيرى در خصوص حمله يا عدم حمله را دارد. اين ويروس البته به تمام سيستمهاى ساده کامپيوترى حمله نمىکند و تنها سيستمهايى را شامل مىشود که متعلق به نيروگاهها يا مراکز صنعتى هستند. رالف لانگر کارشناس مسائل کامپيوترى مقيم المان که از نخستين افرادى است که تحقيق بر روى استاکس نت را آغاز کرد اعتقاد دارد که اين ويروس توانايى و هوشى را در خود جا داده که بى سابقه است. اين ويروس به بخش دادههاى سيستم نفوذ پيدا مىکند و مىتواند در خصوص حمله يا گذشتن از کنار اين دادهها تصميم گيرى کند. اين در حالى است که هيچ بدافزارى تاکنون اين توانايى را نداشته است که از بخش سايبرى به دنياى واقعى نفوذ پيدا کند. استاکس نت را همگان اسلحه يا براى نبرد مىدانند و نه يک ويروس ساده کامپيوتري. گفته مىشود که استاکس نت مىتواند به سيستمهايى نفوذ پيدا کند که بخش کوچکى از آنها ساخته و پرداخته زيمنس است. به همين دليل ايرانىها ادعا مىکنند که استاکس نت براى حمله سايبرى به اين کشور طراحى شده است چرا که بخش اعظم سيستمهاى صنعتى ايران در يک دهه گذشته را شرکت زيمنس طراحى کرده است. سيستمهاى مستقر در پايگاههاى نظامى و نيروگاه بوشهر و نطنز همگى ساخت المان و شرکت زيمنس هستند. ايرانىها پيش از اين قرار بود فعاليت نيروگاه بوشهر را به کمک روسها از ماه آتى ميلادى آغاز کنند اما گفته مىشود که به دليل نفوذ استاکس نت به سيستم کامپيوترى اين نيروگاه در حال حاضر عمليات به راه اندازى متوقف شده و به چند ماه ديگر موکول شده است. برخى حتى ادعا مىکنند که سيستمهاى نيروگاه نطنز هم به اين ويروس الوده شدهاند. البته ايرانىها ادعا مىکنند که استاکس نت نتوانسته است در نيروگاههاى بوشهر و نطنز از تمام قدرت خود استفاده کرده و تخريب کامل را به پايان برساند. مقامهاى ايرانى ادعا مىکنند که بازده زمانى چند ماهه را براى مهار فعاليت اين ويروس در نظر گرفته بودند و اين در حالى است که استاکس نت در کوتاهترين زمان ممکن آنچنان سرعت انتشارى داشته است که اکنون مهار آن به چندين ماه ديگر هم زمان نياز دارد. تاکنون کسى مسئوليت استاکس نت را بر عهده نگرفته است اما پيچيدگى اين بدافزار به گونهاى است که کارشناسان تاکيد دارند که اين ويروس نمىتواند ساخته و پرداخته چند متخصص کامپوتر معمولى باشد. تنها يک سيستم دولتى با بودجه کلان مىتواند به گونهاى برنامه ريزى کند که استاکس نت با اين قدرت انتشار و ضريب هوشيارى ايرانىها را سردرگم کند. ايران تاکنون انگشت اتهام خود را به سمت ايالات متحده، اسرائيل و هند نشانه رفته است. البته اسرائيلىها نيز مانند همتاهاى امريکايى خود در اين خصوص سکوت اختيار کردهاند.
روزنامه اسرائيلى جورزالم پست در ادامه با ادعاى خوشحالى از به دردسر افتادن ايرانىها مىنويسد: ما نمىدانيم که استاکس نت تاکنون در ايران چه نوع شيطنتهايى را انجام داده است و آيا بايد اين عمليات سايبرى را موفقيت بخوانيم يا شکست. تنها چيزى که مىدانيم اين است که استاکس نت ابزار جديدى براى مبارزه است و در حال حاضر هم نبرد خود را شروع کرده است. ما نمىدانيم که آيا دست اسرائيل هم در اين نبرد است يا خير. اگر ما تنها عامل خارجى دخيل در اين نبرد هستيم نمىدانيم که بايد الان پرچم خود را به عنوان برنده برافراشته کنيم يا خير؟
جورزالم پست در ادامه مىنويسد: ما در حال حاضر مىتوانيم ادعا کنيم که از اين حمله سايبرى درسهايى گرفتهايم. نخستين درسى که از استاکس نت مىاموزيم اين است که بهتر است رهبر بود تا راهرو. اين مساله که شما نخستين فردى باشيد که يک نوع از تکنولوژى تهاجمى را اختراع مىکنيد در حقيقت بهترين ابزار براى مقابله با رقيب است. شايد همين يک مزيت نخست بودن در برخوردارى از يک اسلحه بتواند براى برنده شدن در يک جنگ کافى باشد.
دومين درس اين است که بايد امتياز انحصارى در برخوردارى از يک اسلحه يا ابزار جنگ را در اختيار داشت. اين برخوردارى انحصارى ايالات متحده از تسليحات هسته اى در پايان جنگ جهانى دوم بود که منجر به شکست ژاپن شد. البته توسل واشنگتن به اين تسليحات رقابت تسليحاتى را ميان اين کشور و روسيه براى به دست آوردن بيشتر اين تسليحات به راه انداخت. تنها چند سال پس از نخستين بارى که ايالات متحده به تسليحات هستهاى دست پيدا کرد، خود را در ميانه رقابتهاى تسليحاتى در جهان ديد. در نهايت هم اين روزها برخوردارى امريکا از تسليحات هستهاى به هيچ وجه چتر حمايتى در برابر تهاجمهاى ديگران نيست. کارشناسان غربی ادعا میکنند که تنها نود روز برای مهار این ویروس کافیست تا هکرها از آن استفاده نکنند. مبحث دیگری که در این خصوص مطرح میشود، تاثیرپذیری کشورها از این حمله سایبری است. به عنوان نمونه اگر عاملیت این حملات سایبر را اسرائیل یا ایالات متحده بر عهده داشته باشند و قربانی حزب الله لبنان یا گروهی مانند القاعده باشد، بیشک اسیب پذیری بیشتر خواهد شد. حالت بر عکس این یعنی حمله سایبری حزب الله لبنان به اسرائیل از تاثیر و نفوذ کمتری برخوردار خواهد بود.
در ایران امروز اما ما نمیتوانیم ادعای پیروزی در حملات سایبر را داشته باشیم. در خوشبینانهترین حالت حتی اگر ویروس استاکس نت موفق به از کار انداختن تاسیاست هستهای ایران هم شود باز ما تا پیروزی نهایی فاصله بسیاری داریم. در جنگ زمانی می توانیم ادعای پیروزی کنیم که یک طرف تمام توان طرف مقابل را زیر سوال ببرد. این مساله در خصوص ایران رخ نداده است.
اکنون باید مطمن باشیم که ایران از تمام توان خود برای شکست دادن اسرائیل استفاده می کند. باید اعتراف کنیم که اگر استاکس نت ساخته و پرداخته دست اسرائیل است، نمیتوان ان را اسلحهای انقلابی خواند. در اختیار داشتن اسلحهای مانند استاکس نت نمیتواند موضع سیاست خارجی اسرائیل را دچار تغییرات ناگهانی و شگرف کند. این ابزار بر داکترین اسرائیل هم اندک تاثیری ندارد. حتی اگر استاکس نت را ابزاری بدانیم که ایران را به زانو در اورده است باز هم باید بپذیریم که ایران از این پس در برابر این قبیل تجهیزات خود را زره پوش می کند. این ماجرا درست مانند شکست اعراب در جنگ 1967 است و آنچه که آنها در این جنگ اموختند و در 1973 عملی کرده و برنده شدند. ایرانیها نیز در شرایط فعلی از ماجرای استاکس نت بسیار اموختهاند.
جورزالم پست در ادامه مینویسد: در شرایطی که استاکس نت را اسرائیلی بدانیم باید اعتراف کنیم که اسرائیل در حوزه جدیدی با دشمنان خود وارد جنگ شده است و ان حوزه هم حوزه جنگهای سایبری است.
حملات سایبری شاید برای مدتی کار در نیروگاههای هستهای ایران را متوقف کند اما حقیقت این است که این حملات به خودی خود نمیتواند ابزار چشمگیری برای مبارزه باشد چرا که نه توان نظامی طرف مقابل را زیر سوال میبرد و نه بر توان نظامی ما میافزاید. اسرائیل از دو منظر دچار شعف است. نخست جایگاه این رژیم است که توسط اعراب محاصره شده است. مساله دوم هم بحران سیاسی دولت این رژیم در داخل و خارج از اسرائیل است. شاید هیچگاه معلوم نشود که آیا استاکس نت در ایران طبق میل اسرائیل عمل کرد یا اصلا پروژهای اسرائیلی بود یا خیر.
جورزالم پست
نظر شما :