ساعت اتمی، ساعت براندازى
دیپلماسی ایرانی: همزمان با سفر محمود احمدی نژاد به نيويورک، بحث روابط ایران با غرب و به خصوص آمریکا به موضوعی برای رسانهها تبدیل شده است.
در همین ارتباط روزنامه کیهان سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص داده و به ارزیابی رفتارهای گذشته و آینده آمریکا در مقابل ایران میپردازد.
نویسنده کیهان معتقد است که در دو سال گذشته امريکايىها بيش از هر چيز سعى کردهاند از طريق تحولات مربوط به سياست داخلى بر سياست خارجى و راهبردهاى امنيت ملى و ايران و بر نوع تعريف آن از منافع منطقهاى و فرامنطقهاىاش تاثير بگذارند.
او معتقد است که به نظر آمریکاییها در حال حاضر در ایران دو ساعت وجود دارد یکی ساعت اتمی و دیگری ساعت تحولات داخلی یا براندازی.
این روزنامه مینویسد: «حتى در دوران اوج فتنه 88 تحليل استراتژيستهاى غربى اين بود که ساعت اتمى در ايران بسيار تندتر از ساعت تحولات داخلى کار مىکند و در نتيجه هرگونه استراتژى که بخواهد فرايندهاى سياست خارجى در ايران را با استفاده از مکانيسمهاى مرتبط با سياست داخلى کنترل کند، همواره گرفتار نوعى تاخير فاز خواهد بود.»
نویسنده کیهان با بیان این که ساعت تغییرات داخلی از کار افتاده آمریکاییها را ناچار به انتخاب راه دیگری میداند.
مهدى محمدى سپس به نتایج منازعه ایران و غرب که در خاورمیانه که از نظر او مهمترین صحنه نزاع ایران و غرب است میپردازد و ایران را پیروز این نزاع میداند.
او در تشریح این پیروزی به عراق میپردازد و مینویسد: «کاخ سفيد نهايتا بايد نخست وزير گزينه مورد حمايت ايران را بپذيرد با اين تفاوت که مالکى ظرف يک سال گذشته دوست و دشمن خود را به خوبى از هم بازشناخته و به ميزان صداقت طرفين بازى پى برده است. آنچه احتمالا اين فرايند را تسريع خواهد کرد، خروچ بخش اعظم نيروهاى رزمى ارتش امريکا از عراق است که به طور طبيعى بر قدرت چانه زنى آن در معادلات سياسى درون عراق تاثير جدى خواهد گذاشت.»
نویسنده سپس در مورد پیروزی ایران درافغانستان مینویسد: «اکنون گزارشهايى در دست است که نشان مى دهد امريکايىها به تدريج خود را ناچار مىبينند حرکت به سمت ايران و درخواست کمک از آن را آغاز کنند و اين اتفاق به زودى رخ خواهد داد.»
نویسنده سپس به مسئله هستهای ایران میپردازد و ایران را پیروز این صحنه نیز میداند و مینویسد: «با وجود فراز و نشيبهاى پيچيده ديپلماتيک و اطلاعاتى ايران در دو حوزه توليد مواد هستهاى و مهارت غنى سازى پيشرفتهاى بسيار قابل توجهى کرده که شايد تا همين يک سال قبل در خود ايران هم به اين شکل پيش بينى نمىشد.»
نویسنده در نهایت چنین جمع بندی میکند: «ايران يک بار ديگر يک نبرد ترکيبى را که در آن ابزارهاى سخت، نرم و نيمه سخت مخلوط شده بود، از امريکا برده است.»
نظر شما :