کاسپين یا دریای خزر؟

۲۲ مهر ۱۳۸۶ | ۱۰:۳۴ کد : ۸۶۲ اخبار اصلی
درياى مازندران نام هاى بسيراى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز. کداميک از اين نام ها براى اطلاق درياى خزر مناسب تر است؟
کاسپين یا دریای خزر؟
 
درياى مازندران بزرگ ترين درياچه ى جهان در شمالى ترين بخش خاک ایران ما قراردارد. درياچه اى با پيرامون ٧٠٠٠ کيلومتر وپهنه ى ٣٩٤٢٠٠ کيلومتر مربع . اين درياچه ى پهناور که روزگارى بخشى از درياى بزرگ تيتيوس بود حدود ٢٥٠ ميليون سال پيش از اعضا خانواده اش ، دريا هاى آرال ، مديترانه ، سياه و درياى پارس جدا افتاد و به پهناور ترين درياچه ى گيتى بدل شد.
 
درياى مازندران در طول تاريخ رخ دادهاى بزرگى را در پيرامون خود شاهد بوده و در هر برهه اى از تاريخ مردمان اين کشور کهن نامى بر آن نهادند. نام ان دريا در نقشه هاى مورد تاييد موسسه ى گيتا شناسى و ژئوفيزيک ايران خزر ذکر شده و نامى که در جهان به آن شهرت دارد کاسپين است. اما اينکه اين دو نام از کجا آمده و چرا من آن را درياى مازندران مى نامم ، موضوغى است که سبب نگارش اين نوشتار شد.
همان گونه که پيش از اين گفته شد ، درياى مازندران نام هاى بسيرى را در تاريخ بر خود ديد چون درياى هيرکانيان، ساکازنه، کاسپين، خزر، طبرستان، درياى خراسان، اکفوده دريا، قزوين ، گيلان، سارى، باکو، ديلم، خوالينسک،تنگيز و... اما آنچه اينجا به آن پرداخته مى شود  سه نام اخير است که همچنان مورد استفاده قرار مى گيرند.
 
 خزر : خزرهاى ترک نژاد ، نزديک به ٢٠ سده پيش از بيابان هاى بى آب آسياى ميانه به سوى سرزمين هاى باخترى کوچ کرده و سرانجام در کرانه هاى باخترى درياى مازندران ساکن شدند. اين قوم که در طول تاريخ به قومى وحشى مشهورند ، در حدود سده ى ششم ميلادى ، حکومت مستقلى به وجود آوردند وکشور خود را خاقانات خزر ناميدند.
 
خزرها در همان سال ها اندک اندک به دين يهود در آمدند ، و اين دين در خاقانات خزر به رسميت شناخته شد.آنان پس از تشکيل حکومت مستقل و تثبيت آن، هجوم به اقوام همسايه را که اغلب مردمان اسلاو بودند ، آغاز کردند.
 
هر از گاهى نيز خساراتى به بخش هاى شمالى امپراطورى ساسانى وارد مى آوردند، تا آنکه براى جلوگيرى از هجوم گاه به گاه اين اقوام نيمه وحشى به دستور کيخسروَ اَنوشِ رَوان ديوارى بزرگى در شهر دربند ساخته شد، که سنگ نبشته ى اين دستور نيز همچنان بر جاست. تا آنکه در سده هاى ٩و١٠ ميلادى با حمله ى اقوام روس خزرها سرزمين هايشان را از دست دادند و به سوى اروپاى شرقى گريختند.
 
کاسپين: کاسپين،کاسپيا، کاسپيانا ، کاسپى،که شکل نخستين اين نام ها، نام شناخته شده ى کنونى درياى مازندران در جهان است از نام قومى ايرانى نژاد گرفته شده که تا ٢٠٠٠ سال پيش از ميلاد ساکنان جنوب قفقاز بودند و آغاز هزاره  نخست پيش از ميلاد به سوى سرزمين هاى جنوبى کوچانده شدند .
 
کاسپ ها مردمانى با پوست سپيد، موهاى روشن و چشمانى کبود بودند. آنان با گذر از منطق کوهستانى شمال گيلان کنونى وارد ايران شکاسپ ها به آئين ميترا ايمان داشتند. تنديس هاى بيشمارى از خود بر جاى گذاشتند که شمار زيادى از آنها در حفارى هاى تپه هاى املش يافت شده است.
 
مازندران: درباره ى نام مازندران و معناى آن عقايد بسيارى وجود دارد. که شمارى از آنها را بر مى شمرم . عده اى ”موز“ را نام کوهى گرفته اند که در دل البرز واقع است ، وبا گشايش پاره ى نخست، پاره ى دوم را ” اندر آن “ پنداشتند .که در تاريخ تبرستان ابن اسفنديار ، نيز به اين نکته اشاره شده است .
 
عده اى نيز واژه ى ”ماز “ را به معناى دژ گرفتند و ترکيب واژگانى را به معناى جايى که دژهاى بسيارى در آن واقع است ترجمه کردند. مى گويند مازيار پور قارن، سردار مشهور تبرى ، دستور ساخت دژ ها مستحکمى را در دل البرز داد تا از ورود تازيان جلوگيرى کند .
 
اما نظريه ى ديگرى نيز وجود دارد که ديدگاه زبان شناسانه بسيار قابل توجه است . يکى از خدايان هندو-ايرانى با نام ”ايندرا“ که خداى جنگاورى و طبقه ى جنگاور بوده سبب پديد آمدن اين نام است . آرياييان که به ايزدان متعدد ايمان داشتند پنج ايزد را برتر مى شمردند ١.ميترا ٢. ايندرا ٣. وَرونا ٤.نَساتيا بدين ترتيب از آن رو که مردمان شمال فلات ايران بر اين اعتقاد بودند  و نيز مردمانى تنومند و جنگ آورنام اين ايزد را بر سر زمين خود نهادند .
پاره نخست به صورت مز ، مها ، مهى ، مزى ، که همگى به معناى بزرگ اند ، پاره ى دوم ايندرا يا ايندر که از آن سخن رفت ، و پاره ى سوم پسوند ”ان“ است که موقعيت مکانى را نشان ميدهد . پس ”مز ايندرا ان “ يا مازندران به معناى سرزمين ايندراى بزرگ است .
 
اما در پايان سوالى مطرح مى شود ، جامعه جهانى اين درياچه پهناور را با نام قومى ايرانى نژاد به نام کاسپین مى شناسد و ما به عنوان نگاهبان اين فرهنگ کهن آن را با نامى به رسميت مى شناسيم ، که از اقوامى نه چندان متمدن  بر جاى مانده است. کدام يک به نظر صحيح تر مى رسند ؟

( ۴ )

نظر شما :