مذاکره با عمو سام بله يا خير؟
دیپلماسی ایرانی: آسيا تايمز در تازهترين نگاه به سياست خارجى دولت محمود احمدىنژاد رئيسجمهورى ايران، محور بحث را ذات تعامل يا تقابل با ايالات متحده قرار داده و مىنويسد: ايران در حال حاضر با چالش اساسى در دستگاه ديپلماسى خود روبه رو است: مصالحه با ايالات متحده يا ادامه سه دهه تقابل با دايى سام. اين چالش در حالى هر روز بيش از پيش دستگاه ديپلماسى ايالات متحده را درگير کرده است که همه جا زمزمه هايى مبنى بر حمله ايالات متحده و اسرائيل به تاسيسات هستهاى ايران به گوش مىرسد و هم زمان اوضاع اقتصادى در اين کشور هم فراز و فرودهاى خاص خود را تجربه مىکند.
مقوله وارد تعامل شدن با ادامه تقابل با ايالات متحده مبحثى است در اختيار رهبر ايران که بارها از عدم اطمينان به سياستهاى واشنگتن سخن گفته است. باراک اوباما رئيس جمهورى ايالات متحده با شعار تغيير نگاه نسبت به ايران و ديگر کشورهايى که رابطه حسنهاى با واشنگتن نداشتهاند به ميدان آمد و اين در حالىست که شانزده ماه بعد از اين وعده و وعيدها ايران با بستههاى جديدى از تحريمها روبه رو شده و البته خبرى هم از عملى شدن نيات خوب نيست.
آسيا تايمز در ادامه مىنويسد: رهبر جمهورى اسلامى ايران براى اعلام موافقت با برقراى رابطه با ايالات متحده چندين فاکتور را در نظر مىگيرد که عبارتند از: تحليل شخصى از رفتارهاى واشنگتن و سيگنالهايى که کاخ سفيد در مواجهه با ايران مىدهد، توازن قدرت در منطقه و عرصه بينالمللى، تحقيق و تفحصهاى اطلاعاتى و ملى و البته نظر افکار عمومى در خصوص اين مساله.
مهمتر از بحث اعلام موافقت رهبرى ايران با اين مصالحه، بحث به ثمر نشستن اين ارتباط گيرى و پاسخى است که تهران از سوى واشنگتن دريافت مىکند. اگر ايران به سمت کنار نهادن اختلافها با ايالات متحده حرکت کرده اما پرداخت اين هزينه نتواند دستاوردى قابل توجه براى حل مشکلات بينالمللى و داخلى ايران به دنبال داشته باشد، بىشک فشار افکار عمومى بر دولت ايران از باب پرداخت اين هزينه بيش از پيش مىشود.
بخشى از اين مشکل و سردرگمى ايرانىها در عدم شفافيت سياستهاى ايالات متحده نهفته است. دست باراک اوباما در مواجه با ايران براى کسى رو نشده است. باراک اوباما در يک سال و اندى که از حضورش در کاخ سفيد مىگذرد نتوانسته است موضعى واحد در برابر ايران انتخاب کند. نشانههاى رسيده از واشنگتن در حقيقت جمع اضداد است. برخى چراغ قرمزهايى که او به تهران نشان داده بيشتر وى را در جامه رئيسجمهور جنگ فروبرده است تا مرد صلح و دوستي. در ايران بسيارى از تحليلگران و کارشناسان نمىتوانند با قاطعيت سياستهاى اوباما را کاملا مثبت يا منفى بخوانند. البته اوباما در ميان کارشناسان ايرانى اندک محبوبيتى بيش از روساى جمهور پيش از خود دارد. عملکرد هر چند متناقض او نشان داده است که مىتواند از سياستهاى امثال جورج بوش فاصله بگيرد. اوباما شايد نتواند تغييراتى شگرف در دستگاه ديپلماسى به وجود آورد اما مىتواند بيانگر رويکردى متفاوت به ايران باشد. تحريمهاى اخير اعمال شده از سوى امريکا بر ايران هم نمىتواند خلاف اين سخنان را اثبات کند.
نبايد فراموش کنيم که شکستن سدهاى موجود در برابر ايران کارى نيست که به تنهايى از دست ايالات متحده برآيد. اگر مبنا بر خروج از بحران باشد بايد از طرحهاى جديد سحن گفت. طرحهايى که بتوانند ديوار بلند بىاعتمادى ميان دو کشور را در هم فروريزند.
نويسنده آسيا تايمز با استناد به سخنان استادى ايرانى در باب رابطه با ايالات متحده مىنويسد: متاسفانه ميان جنگها در عراق و افغانستان با رويارويى با ايران ارتباطهايى وجود دارد. هر بار ايالات متحده در اين دو حوزه در منطقه با کاستى و کمبود روبرو مىشود تلافى آن را بر سر ايران درمىآورد. در شرايطى که از اين دو حوزه مطمئن شود باز از تعامل با ايران به جاى تقابل سخن مىگويد.
مشکل ديگر در مسير احياى رابطه واشنگتن – تهران اين است که اين دو کشور همواره مناطق جنجالى مانند عراق و افغانستان را تبديل به معيارهايى براى تنش يا آرامش در رابطه کردهاند. البته پاکستان که اين روزها درگير مساله سيل و حملات تروريستى است نيز در تعريف رابطه تهران – واشنگتن در سه دهه گذشته بىتاثير نبوده است. البته جاى تعجب دارد که اينبار با بالا گرفتن موج ناآرامىها در عراق، اندکى از توجه خصمانه ايالات متحده به سمت ايران کاسته شده است. شايد اين دوره زمانى بيش از هر زمان ديگرى براى مصالحه ميان ايران – ايالات متحده مناسب باشد. در اين دوره ميزان انتظارها از يکديگر در جناح هر دو طرف کاهش يافته و در حقيقت تنها بحث پرونده هستهاى ايران و امنيت منطقه است که دغدغه مشترک هر دو گروه محسوب مىشود.
دور جديدى از گفت و گو ميان ايران و امريکا چه به شکل مستقيم و چه غيرمستقيم نياز است تا در حوزه تبادل سوخت برخى ابهامات رفع شود. شايد اين مذاکره و مصالحه بتواند به تحريمهاى اقتصادى که ايران اين روزها تحمل مىکند پايان دهد.
دغدغه اصلى ايران اين است که مصالحه با امريکا به ضعف اين کشور تعبير نشود. ايران به دنبال زمان مناسب و فضاى مناسب است. ايران به دنبال حذف اين فضا است که مذاکره با امريکا در اين شرايط به دليل اختلافهاى داخلى در اين کشور است و تهران بر سر ميز مذاکره از کمبود اعتماد به نفس رنج مىبرد.
آسيا تايمز در ادامه مىنويسد: مخالفان مذاکرات مستقيم با ايالات متحده مىتوانند در اين مبحث دست بالا را بگيرند و ادعا کنند که همراهى روسها با ايران در ساخت نيروگاه بوشهر و مخالفت ترکيه و برزيل با ايالات متحده در شوراى امنيت نشان دهنده کثرت دوستان ايران در برابر دشمنانش است. جو حاکم بر ايران بر در قبال تحريمها هم بسيار متفاوت است. بر همين اساس است که تخمين تاثيرات تحريمها بر تهران کار آسانى نيست. شايد تا پايان سال جارى زمان نياز است تا تاثير اين تحريمها هويدا شود. در اين برهه زمانى حقيقت اين است که اين تحريمها آن گونه که ايالات متحده و غرب مىخواست فلج کننده نيستند. کشورهاى بسيارى مانند هند و چين هستند که روزهاى تحريمهايى مانند ايران را پشت سر گذاشتهاند و البته متضرر هم نشدهاند. در چنين شرايطى نمىتوان انتظار داشت که اينبار اين تحريمها ره به جايى ببرد. در اين برهه زمانى اگر ايران برنامه هستهاى خود را رها کند، غرور ملى اين کشور آسيب مىبيند. البته تنها تفاوت ميان ايران و چين اين است که ايرانىها همواره دستيابى به تسليحات هستهاى را تکذيب مىکنند اما چين و هند به صراحت به اين موضوع اعتراف کردند.
محمود احمدىنژاد مىتواند براى چندمين بار باراک اوباما را به مناظره دعوت کند و البته باز هم اوباما با بىتفاوتى اين پيشنهاد را رد کند. سود اين کار براى احمدىنژاد اين است که توپ را به زمين ايالات متحده مىاندازد. بحث تعامل يا تقابل با دايى سام در حال حاضر معلق مانده است. پس از چندين دور از گفت و گوهاى غيرمستقيم نمىتوان مذاکرات مستقيم را غيرممکن خواند.
نظر شما :