خزر هم رقابت تسلیحاتی را تجربه میکند؟
دیپلماسی ایرانی: کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال گسترش توان نظامی خود هستند. روسیه و اروپا هم در بازی وارد شدهاند و البته با این حضور بازی را خطرناک کردهاند.
سایت آمریکایی دیپلمات در تازهترین نگاه به رقابتهای تسلیحاتی در این منطقه این بار به سراغ دریای خزر و کشورهای حاشیه آن رفته است:
دریای خزر که منبع نفتی بسیار ارزشمندی در منطقه است میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق تقسیم شده است. این منطقه در یک سال گذشته فعالیتهای نظامی بسیاری بر روی دریای خزر را شاهد بوده است: ایران بزرگترین ناوهای جنگی خود را در دریای خزر مستقر کرده است. قزاقستان برنامههای خود برای ساخت شش کشتی جدید و استقرار آنها در دریای خزر را عیان کرده است. ترکمنستان نیز از به راهاندازی نخستین برنامه نظامی–دریایی خود سخن میگوید. این تحرکات نظامی شاید در حد و اندازهای نه چندان قابل توجه باشند با این همه کارشناسان مسائل خرز بیم این را دارند که این منطقه نیز مانند خاورمیانه وارد بازی رقابتهای هستهای شده باشد. همگان چشم طمع به ثروت منطقه خزر دوختهاند. بر اساس اعلام دپارتمان انرژی ایالات متحده، منطقه خزر ده درصد از منابع نفتی جهان را در خود جا داده است.
میزان منابع گازی در این منطقه هم به شکل دقیق اعلام نشده اما بی شک این منطقه منبع گازی ارزشمندی هم محسوب میشود. کشورهای تازه اعلام استقلال کرده در حاشیه خلیج فارس، آینده خود را در این منطقه غنی میبینند. همگان تلاش میکنند نخستین طرف این بازی باشند که سند منافع این منطقه را به نام خود میزنند. یک مجله دفاعی روسی در تازهترین گزارش خود از تجهیزات دریایی مستقر و در حال استقرار در دریای خرز این منطقه را به قدحی از باروت در دریای طلای سیاه تشبیه کرده است. دولتمردان کشورهایی که دریای خزر را احاطه کرده اند: روسیه، ایران، اذربایجان؛ ترکمنستان و قزاقستان همواره در خصوص خلع سلاح در دریای خزر لفاظی میکنند. رئیس جمهور قزاقستان نور سلطان نظربایف اخیرا تاکید کرده بود که خلع سلاح دریای خزر از اصلیترین اولویتها در منطقه است. در سال 2007 میلادی، فرمانده دریانوردی ایران نیز در این خصوص گفت: از منظر ما منطقه دریای خزر، منطقه صلح و دوستی است. به باور ما تجهیز و به روز کردن نظامیگری در این منطقه ناصحیح است.
البته آنچه در عمل شاهد آن هستیم، با واژگان بر زبان رانده شده تطابق ندارد. در ماه آوریل، ایران اعلام کرد که کشتیهای جماران را در منطقه خزر مستقر خواهد کرد. ایران این کشتی را ناوشکن میخواند اما با توجه به استانداردهای بین المللی، این کشتی را رزمناو میخوانند.
"جماران" ایرانیها قابلیت جا به جایی 1400 تن را دارد. این رزمناو در دهه نود در حد و اندازه خود بزرگترین کشتی محسوب میشد. این رزمناو قابلیت حمل هلیکوپتر نظامی را دارا است. ایران در حال استقرار 75 قایق با قابلیت حمل موشک است. پیش از این همگان تصور میکردند که این تجهیزات قرار است در خلیج فارس مستقر شود. البته روسها ادعا میکنند که ایرانیها میتوانند در صورت نیاز این تجهیزات را زمینی به خلیج فارس منتقل کنند. در اواخر ماه آگوست هم ایرانیها خبر تولید انبوه، قایقهای سراج را دادند. این قایقها نیز به گفته ایرانیها در دریای خزر مستقر خواهند شد.
قزاقستان در حال حاضر تنها گاردهای ساحلی را در سواحل خزر متعلق به خود مستقر کرده است. اما خبرهای رسیده حاکی از آن است که این کشور نیز به دنبال استقرار شش ناوبر، سه قایق گشتزنی و سه رزمناو است. فرمانده ناوبری قزاقستان اعلام کرده است که این تجهیزات به موشکهای کشتی به کشتی مجهز خواهند شد. البته دولتمردان قزاقستان بارها تاکید کردهاند که این سیستم ناوبری قرار نیست برای نظامیگری در دریای خزر مورد استفاده قرار گیرد و تنها مورد مصرف آن دفاع از منابع گاز طبیعی و نفتی این کشور در مقابل تروریستها است. قزاقستان همچنین در شهر ساحلی منتهی به دریای خزر پایگاه نظامی راهاندازی میکند و سربازان خود را به دانشکدههای افسری خارج از کشور اعزام میکنند. اکثر این دانشکدهها در روسیه و ترکیه هستند. البته دانشکدههای کوچکتر هم در ایالات متحده، آلمان، هند، پاکستان و کره جنوبی سربازان قزاقستانی را پذیرش میکنند.
ترکمنستان نیز اعلام کرده است که در سال 2015 سیستم ناوبری خود را راهاندازی خواهد کرد. خرید یک تا دو ناوبر جنگی در دستور کار دولتمردان نظامی این کشور قرار دارد. رئیس جمهوری ترکمنستان اخیرا از راهاندازی دانشکده نیروی دریایی در این کشور سخن گفته است. ساخت پایگاه دریایی به قصد حفاظت از مرزهای دریایی و مبارزه با قاچاقچیان دریایی هم در راس برنامههای کاری این دولت قرار دارد.
مدرنیزه کردن نظامی آذربایجان هم بیشتر در راستای باز پسگرفتن منطقه قره باغ است. منطقهای که مورد مناقشه ارمنستان و آذربایجان است. با وجود آنکه بودجه نظامی آذربایجان در چند سال اخیر سیر صعودی خود را طی کرده است، بخش اندکی از آن صرف تجهیز سیستم ناوبری شده است. رئیس جمهوری آذربایجان اخیرا اعلام کرده است که این کشور به دنبال جذب سرمایه خارجی برای راهاندازی کارخانه کشتی سازی در باکو است.
در این میان، ناوگان خزر روسیه که بزرگترین نیروی دریایی در منطقه است هر روز کوچکتر از دیروز میشود و در حال حاضر تنها دو کشتی در اختیار آن است. البته این کشتیها با توجه به استانداردهای بینالمللی مدرن محسوب میشوند. روسیه اعلام کرده است که قصد اضافه کردن چند کشتی بادبانی و رزمناو را به سیستم دریایی خود دارد. البته سیستم دریانوردی روسیه عمدتا روزهای افول خود را تجربه میکند. آذربایجان و قزاقستان به تازگی اعلام کردهاند که قصد استقلال از روسیه در حوزه ناوبری را دارند.
در حاشیه خزر همگان ادعا میکنند که برنامههای ناوبری آنها تنها و تنها برای دفاع است.
سایت آمریکایی دیپلمات در ادامه در ادعایی بیپایه و اساس مینویسد: ایران با فعالیتها در حوزه ناوبری در خزر همگان را نگران کرده است.
یک کارشناس مسائل حوزه خزر در این خصوص میگوید: شما برای حفاظت از چاه نفت خود به رزمناو نیازی ندارید. قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان روابط حسنهای با هم دارند. این ایران است که همه را نگران کرده است.
دیپلمات در ادامه مینویسد: آنچه شرایط را سختتر میکند این است که هیچ مرزبندی قانونی برای دریای خزر وجود ندارد. تا زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 تنها مرزهای آبی ایران و اتحاد جماهیر شوروی مشخص بود. اما ظهور چهار کشور جدید مشکلاتی را برای مرزبندیهای جدید ایجاد کرده است. کشورهای پیرامون خزر، هنوز متفقالقول برای تقسیم خزر و برخورداری برابر از منابع آن به توافق نرسیدهاند.
مشکل دیگر این است که خزر تبدیل به صحنه رقابت ژئوپولتیک میان غرب و روسیه شده است. روسیه بر بخش اعظمی از صادرات گاز طبیعی و نفت این دریا تسلط دارد. ایالات متحده و دولتهای اروپایی اما عزم خود را برای شکستن این تسلط به کار گرفتهاند. غربیها تاکنون موفق به انتقال خط لولههای گاز و نفت از آذربایجان به اروپا شدهاند. این کشورها در حال حاضر به دنبال اقناع قزاقستان و آذربایجان و تسلط بر سواحل شرقی هم هستند. ایالات متحده با کمک به تجهیز سیستم ناوبری کشورهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق در حقیقت مقابل روسیه ایستاده است.
دیپلمات در پایان مینویسد: تنها عاملی که میتواند به رقابت تسلیحاتی در خزر پایان دهد، بحران مالی خواهد بود. این بحران میتواند بسیاری را در لاک ذخیره و کاستن از بودجه نظامی قرار دهد. البته نباید بیش از اندازه خوش بین بود. در نهایت بحران مالی هم به سر میرسد و کشورهایی مانند قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان برای حفاظت از سهم خود از منابع طبیعی در خزر باز هم به تجهیز سیستم ناوبری روی میآورند. باید منتظر ماند. منتظر روزی که رقابت تسلیحاتی در دریای خزر آغاز میشود.
نظر شما :