عراق بهانه است، هدف ایران است

۱۸ شهریور ۱۳۸۹ | ۲۱:۰۶ کد : ۸۵۴۴ اخبار اصلی
آنچه این هفته در عراق رخ می‌دهد در حقیقت بخشی از همان استراتژی است ...
عراق بهانه است، هدف ایران است

دیپلماسی ایرانی: روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی به بحث عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی از عراق می‌پردازد و از پشت پرده سیاست‌های آمریکا در این پروژه می‌نویسد:

آنچه این هفته در عراق رخ می‌دهد در حقیقت بخشی از همان استراتژی است که باراک اوباما یک سال پیش برای منطقه تعریف کرد. این استراتژی شامل عراق، افغانستان، اسرائیل – فلسطین و ایران است. مقام‌های حاضر در کابینه باراک اوباما گمان می‌کنند که حداقل در یکی از این چند محور مد نظر در خاورمیانه موفق عمل کرده‌اند و البته شاید در برخی موارد حق با آنها هم باشد. در خاورمیانه به شکل سنتی شانس شکست بیش از پیروزی است.

باراک اوباما زمانی که از بازسازی رابطه با کشورهای حاضر در خاورمیانه سخن گفت و عزم خود را در افغانستان، عراق و مساله صلح جزم کرد در حقیقت به دنبال یک چیز بود و آن هم مقابله با ایران بود و متحدانش در منطقه. بی‌توجه به ضریب موفقیت اوباما در منطقه، در تمامی‌ حرکت‌های مارپیچ وی در افغانستان، عراق و مبحث صلح خاورمیانه یک چیز هویدا بود و آن ایران است. اوباما با جابه جا کردن مهره‌ها در حقیقت به دنبال خالی کردن عرصه برای تمرکز بر ایران بود. البته در این مبحث منظور از ایران، متحدان منطقه‌ای این کشور هم هستند.

دولت جورج بوش در سال 2003 میلادی به عراق حمله کرد چرا که نگران امنیت کشورش از پس از ماجرای یازدهم سپتامبر بود. بوش در واقع نگران ازدواج مصلحتی بود که میان القاعده و رهبران کشورهای دارای تسلیحات کشتار جمعی در منطقه رخ داده بود. از آن زمان تاکنون این تهدید‌ها به اشکال دیگری تغییر ماهیت داده‌اند. القاعده باز جان گرفته است. این نهاد تروریستی این روزها خطرناک است نه به این دلیل که در قدرت‌های بزرگ نفوذ کرده باشد بلکه به این دلیل که با نفوذ در دولت‌هایی که توان مقابله با آن را ندارند مانند افغانستان، پاکستان، یمن و سومالی عرصه را برای رشد و بالندگی خود هموار کرده است.

وال استریت ژورنال در ادامه می‌نویسد: این روزها بوی تهدیدی جدی از جانب کشوری که تسلیحات کشتار جمعی را در خود جای داده به مشام می‌رسد. این بار اما منظور عراق نیست. بلکه هدف کشوری است همجوار با عراق که میان حزب الله لبنان و حماس فلسطین هم‌دوستانی جان بر کف دارد: ایران.

سیاست ایالات متحده در خاورمیانه که از واپسین سال حضور جورج بوش در قدرت آغاز و اکنون نیز دو سال از تداوم آن در روزهای ریاست جمهوری باراک اوباما می‌گذرد، همواره بر پایه این حقیقت استوار بوده است. تلاش اوباما برای عقب کشیدن نیروهای آمریکایی از عراق دو هدف را دنبال می‌کند: نخست کاستن از حضور مداوم سربازان در یک کشور خاص و البته به رخ کشیدن این موفقیت که آمریکا می‌تواند دیکتاتوری را از میان بردارد و به جای آن کشوری دموکرات و باثبات تحویل دهد. سیاست اوباما در افغانستان با افزودن بر تعداد سربازان همراه شد و در حقیقت ابزاری بود برای در مسیر دموکراسی قرار دادن کشوری که به دلیل وسعت جغرافیایی و گستردگی شبکه‌های تروریستی، به ثبات رساندن آن سخت‌تر از عراق است. اوباما در افغانستان هم به دنبال روی کار آوردن دولتی مقتدر است که به غرب و واشنگتن نزدیک باشد.

چهارشنبه شب باراک اوباما در کاخ سفید میزبان محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل خواهد بود. اوباما با اصرار فراوان دو طرف را رودرروی هم و پای میز مذاکره می‌نشاند تا مانع از تکرار تاریخ و جنگ جدی دیگری در منطقه شود.

در مبحث ایران هم تصویب قطعنامه چهارم در شورای امنیت سازمان ملل و به دنبال آن تشدید تحریم‌ها در حقیقت ابزاری بود برای اعمال فشار بیشتر بر این کشور. ابزاری که شاید بتواند ایران را باز در مسیر مصالحه بر سر پرونده هسته‌ای آن قرار دهد.

هر آنچه که آمریکا در منطقه خاورمیانه انجام می‌دهد یک هدف غایی دارد و آن ایران است. ایران و کاستن از نفوذ این کشور بر منطقه. در عراق تلاش‌های آمریکا برای تشکیل دولت مرکزی مقتدر در حقیقت تلاشی است برای حذف فضایی که تهران بتواند در آن به دخالت در امور داخلی کشور همسایه ادامه دهد. در افغانستان هیاهو برای به روی کار آوردن میانه‌روها تقلایی است برای علم کردن مسلمانان معتدل در برابر طیف تندی که در ایران در حال شکل‌گیری است.

در مبحث فلسطین-اسرائیل، تلاش‌ها برای برقراری صلح یک هدف آشکار دارد و آن هم به ثبات رسیدن منطقه است و هدفی نهائی که گرفتن بهانه از کشورهای عربی برای عادی‌سازی رابطه با اسرائیل است. رهبران عرب ادعا می‌کنند که رنج و درد فلسطینی‌ها و بازتاب آن در افکار عمومی‌ منطقه در حقیقت نقش بازدارنده اصلی را در بازسازی رابطه همسایگان با اسرائیل ایفا می‌کند. اعراب به همین دلیل نمی‌توانند مقابل ایران و دوشادوش ایالات متحده و اسرائیل در منطقه بایستند. اوباما امیدوار است که موفقیت در مذاکرات صلح، بتواند از تاثیر ایران بر گروه‌های مقاومت فلسطینی مانند حماس بکاهد.

یک سناریو وجود دارد و آن هم شکست تمامی‌ تلاش‌های اوباما در منطقه است. در شرایطی که سربازان آمریکایی از عراق بروند و پشت سر خود سرزمینی با دولتی نه چندان مقتدر را باقی بگذارند، فضا برای اعمال نفوذ ایران بیش از پیش مهیا می‌شود. مذاکرات صلح خاورمیانه می‌تواند با ادامه شهرک‌سازی‌های اسرائیل مهر شکست را بر پیشانی داشته باشد.

ریسک استراتژی باراک اوباما در منطقه بسیار بالا است، همانگونه که فرصت‌های پیش روی او هم کم نیستند.

وال استریت ژورنال  


نظر شما :