پدیده نماینده ویژه

۱۳ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۸:۲۴ کد : ۸۴۷۳ اخبار اصلی
انتصاب اسفندیار رحیم مشایی و 3 تن دیگر به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور ...
پدیده نماینده ویژه

دیپلماسی ایرانی: انتصاب اسفندیار رحیم مشایی و 3 تن دیگر به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در مناطق مختلف جغرافیایی بحث‌ها و گمانه زنی‌هایی را در محافل سیاسی و دیپلماتیک ایجاد کرده است.

محمود احمدی نژاد با استناد به اصل 127 قانون اساسى در احکام جداگانه‌ای اسفندیار رحیم‌مشایی را به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در امور خاورمیانه، حمید بقایی را به عنوان نماینده در امور آسیا، محمدمهدی آخوندزاده را به عنوان نماینده در امور دریای خزر و ابوالفضل ظهره‌وند را به عنوان نماینده در امور افغانستان منصوب کرد.

در اصل ۱۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «رئیس جمهور می‌تواند در موارد خاص، بر حسب ضرورت با تصویب هیأت وزیران نماینده، یا نمایندگان ویژه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیئت وزیران خواهد بود.»

تعیین نماینده ویژه از سوی رئیس جمهور در مسائل و شرایط خاص در جهان مرسوم است.  خصوصا روسای جمهور آمریکا از این شیوه که به نوعی دیپلماسی میان‌بر شناخته می‌شود در سیاست خارجی خود زیاد استفاده می‌کنند. باراک اوباما ریچارد هولبروک را به عنوان نماینده ویژه خود در افغانستان و پاکستان، جورج میچل را به عنوان نماینده در خاورمیانه و دنیس راس را به عنوان نماینده خود در امور ایران منصوب کرده است.

تعیین نماینده ویژه وقتی اتفاق می‌افتد که رئیس جمهورآمریکا مسائلی و مناطقی را ویژه تشخیص می‌دهد و تمایل دارد خود به طور مستقیم و بدون واسطه وزارت خارجه، آن مسائل را مورد توجه قرار دهد و تحت نظر گیرد و یا بخواهد اقدام ابتکاری در آن منطقه انجام دهد که تشخیص دهد وزارت خارجه توان انجام این تحول و ابتکار را ندارد.

در دولت اصلاحات نیز از نماینده ویژه رئیس جمهوردر سیاست خارجی در دو مورد استفاده شد. در سال 1380 سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، مهدى صفرى سفیر کنونی ایران در چین را به عنوان نماينده ويژه ايران در امور درياى خزر منصوب کرد. این انتصاب به این دلیل بود که تمامی نمایندگان دیگر کشورهای شرکت کننده در جلسات رژیم حقوقی دریای خزر نماینده ویژه رئیس جمهور بودند و لازم بود که نماینده ایران نیز نماینده ویژه رئیس جمهور باشد. مهدی صفری در دوران احمدی نژاد علاوه بر حفظ این سمت تا سال 1386 معاونت آسيا، اقيانوسيه و مشترک المنافع وزارت خارجه را نیز بر عهده داشت.

اما این تنها مورد استفاده از نماینده ویژه در سیاست خارجی نبود. پیش از آن علاء‌الدین بروجردی به عنوان نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در امور افغانستان منتصب شده بود. هرچند این دو نماینده هر دو به دلیل شرایط خاص و مسائل خاص انتخاب شده بودند و هر دو از سابقه نسبتا طولانی دیپلماتیک برخوردار بودند به نظر می‌رسد این تجربه چندان با موفقیت روبرو نبود و این نمایندگان ویژه نتوانستند دستاوردی ویژه داشته باشند.

اما گمانه زنی‌های مختلفی از دلیل احمدی نژاد برای تعیین نماینده ویژه وجود دارد. برخی این اقدام را نوعی اقدام موازی با وزارت خارجه دانسته و آن را نشان دهنده بروز اختلاف بین احمدی نژاد با منوچهر متکی می دانند. نزدیکی منوچهر متکی به علی لاریجانی و اختلافات اخیر احمدی نژاد با رئیس مجلس می‌توانند به عنوان زمینه‌های این اختلاف شناخته شوند.

تحلیل‌های دیگر بر انتخاب مشایی به عنوان نماینده ویژه در خاورمیانه متمرکز شده و آن را با فشارهای اخیر بر رئیس جمهور به خاطر نظرات رئیس دفترش مرتبط دانسته‌اند. این گروه حدس می‌زنند که رئیس جمهور با این حکم و با معطوف کردن مشایی به سیاست خارجی، او را از مسائل سیاست داخلی جدا کند و شاید مقدمه برکناری او از ریاست دفترش باشد.

برخی این اقدام رئیس جمهور را به دلیل حساسیت مسائل سیاست خارجی نزد احمدی نژاد می‌دانند و اینکه ممکن است او به دنبال اقداماتی در این مناطق باشد که بدنه وزارت خارجه را از انجام آن ناتوان می‌داند. این اقدام که احمدی نژاد نزدیک‌ترین و مورد اعتمادترین شخص از اطرافیانش را به عنوان نماینده در خاورمیانه انتخاب کرده نشان دهنده این است که او اهمیت مسائل خاورمیانه را آنچنان زیاد می‌داند که باید مورد اعتمادترین یارش را به سرپرستی و مدیریت مسائل این منطقه بگمارد. این مسئله با توجه به اظهارات اخیر احمدی نژاد در مورد تحولات منطقه و همچنین تهدیدات اسرائیل و آمریکا می‌تواند رنگ و بویی از واقعیت به خود بگیرد.

احمدى‌نژاد در حکم خود به رحيم‌مشائى به تعهد، دانش، شايستگى‌ها و تجارب مفيد او تاکید کرده و تصريح کرده است: اهميت و حساسيت منطقه راهبردى خاورميانه به جهات فرهنگى، سياسى، جغرافيايى و اقتصادى، قدرت‌هاى سلطه‌گر را به فکر تسلط مستقيم و غيرمستقيم بر اين منطقه از طريق ترفندهاى به ظاهر پيچيده تبليغاتى و تحرکات نظامى انداخته است که تلاش گسترده براى حفظ موقعيت و موجوديت رژيم صهيونيستى در همين راستا است.
رئيس جمهور افزوده است: اتخاذ تدابير هدفمند و هوشمندانه به منظور تعميق روابط و گسترش همکارى‌هاى فرهنگى، سياسى، اقتصادى و امنيتى با کشورهاى منطقه و ايجاد يا تقويت تشکل‌هاى منطقه‌اى، سلطه‌گران را در نابودى استعدادها و چپاول ثروت‌هاى مادى و معنوى خاورميانه ناکام خواهد کرد.

همچنین در این حکم تاکید شده است که: «بديهى است همه دستگاه‌ها و نهادهاى مربوطه موظف خواهند بود در فرآيند طراحى و اجراى سياست‌هاى راهبردى در خصوص منطقه خاورميانه در هماهنگى کامل با جنابعالى اقدام کنند.»

به هرحال نیت رئیس جمهور از این اقدام هرچه که باشد می‌توان گفت اهمیت مسائل سیاست خارجی در نظر رئیس جمهور رو به فزونی است. با این حال یک سوال بیش از همه سوال ها جدی به نظر می‌رسد و آن اینکه چرا رئیس جمهور نماینده ویژه‌ای برای افغانستان انتخاب کرده ولی از انتصاب نماینده ویژه خود در عراق خودداری کرده است؟


نظر شما :