اما و اگرهای تحریم ایران
ایران از چند جهت تحریم را تجربه میکند. از یک سو سازمان ملل با چهارمین قطعنامه از راه میرسد و همزمان در اتحادیه اروپا و کنگره ایالات متحده نیز تحریمهایی یک جانبه علیه ایرانیان اعمال میشود. شورای روابط امور خارجی ایالات متحده در گفتگو با مگان اوسیلوان از اساتید بینالملل دانشگاه هاروارد کندی از او در خصوص کارآیی این تحریمها و ضریب مقاومت ایران در برابر آنها سوال میکند.
تحریمهای همه جانبه ایران واقعا جواب میدهد؟
همواره در خصوص مثمر ثمر بودن تحریمها اما و اگرهایی وجود دارد. در تاریخچه تحریمهای بینالمللی و یک جانبه چه از سوی اروپا و چه از جانب ایالات متحده همواره مواردی وجود داشته است که این تحریمها به نتیجه رسیده است. همزمان تحت شرایطی خاص این تحریمها بی اثر بوده است.
تحریمهای اخیر اعمال شده علیه ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این تحریمها میتواند در دراز مدت بر برنامه هستهای ایران و توقف آن کارساز باشد؟
نخست آنکه من به این تحریمها از جهت مطابق شدن با هدف نهایی جامعه جهانی نمره خوبی میدهم. من مطمئن هستم که دولت باراک اوباما به دنبال تغییر رفتار در دولت ایران است. این تحریمها ابتدا با گفتگو و تلاش برای حل کردن مساله از راه مذاکره همراه بود. اما مخالفتهای تهران در نهایت کلید آغاز این گفتگوها را خاموش کرد. در اینچنین شرایطی بود که ایالات متحده به دنبال تحریمهایی رفت که با اعمال فشار بر ایران این کشور را به پای میز مذاکره بازگرداند. به همین منظور اوباما باید دست به تحریمهایی بزند که با روزی که وی پا به کاخ سفید گذاشت متفاوت باشد.
اوباما حتی به صراحت هدف خود از اعمال این تحریمها را اعلام کرد و آن را در بازگرداندن ایران بر سر میز مذاکره خلاصه کرد و هیچ سخنی از تغییر رژیم در ایران به میان نیاورد. ایران تحریمهای پایان دهه نود و ابتدای 2000 را به نوعی تلاش برای تغییر رژیم تعبیر کرد. این بار اما کسی از تحریمهای جدید چنین استنباطی نمیکند. در اینچنین شرایطی به نظر من تحریمهای سازمان ملل و پس از آن تحریمهای اتحادیه اروپا و کنگره ایالات متحده همگی به شکل منظم و هدفمندی برنامه ریزی شده بودند. در این میان انتقادی هم به این تحریمها دارم و آن این است که ایالات متحده ابزار مسلح کردن همسایگان ایران را چاشنی این تحریمها کرد. این ابزار به تنهایی نمیتواند تهران را به پای میز مذاکره بازگرداند بلکه در کوتاه مدت نتیجه ای معکوس هم میدهد.
بنابراین شما در خصوص میزان موفقیت این تحریمها ابراز تردید میکنید؟ ایران در ششمین روز از ماه جولای در نامه ای به آژانس اعلام کرد که تحت شرایطی خاص حاضر به بازگشت به میز مذاکره است اما از ترک برنامه هستهای خود سخنی نگفت.
تهیه و تنظیم تحریمهایی که بتواند هدف را نشانه بگیرد تنها تضمین کننده موفقیت نیست. در این مسیر ما با موانعی روبه رو هستیم. نخست آنکه به سختی میتوان کارآمدی این تحریمها را با اعمال تغییرهای سیاسی در تهران همراه کرد. تاثیر این تحریمها بر اوضاع سیاسی ایران کار آسانی نیست چرا که ساختار سیاسی در ایران پیچیده است. پیش بینی رفتار دولت در برابر این تحریمها نیز آسان نیست. بسیاری گمان میکنند که با تنگ تر کردن حلقه دورتادور ایران میتوانند تهران را بر سر میز مذاکرات بازگردانند. اما این نظریه میتواند صحیح باشد یا غلط. آیا تحریمها میتوانند برای اعمال تغییرات سیاسی کافی باشند؟ در اینچنین شرایطی ما باید به تحریمهای مد نظر روسیه و چین که عامه ایرانیان را تحت تاثیر قرار ندهد اکتفا میکردیم. اما توسل به این جنس از تحریمها نیز کارساز نبود چرا که تحریمهایی میتواند ایران را بر سر میز مذاکرات بنشاند که از منظر ایرانیها تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات سیاسی این کشور باشد. تحریمها باید بر اقتصاد ایران تاثیر مستقیم داشه باشد. باید بر نرخ تورم تاثیر گذار باشد. بیکاری را افزایش دهد و شرایط را برای اعتراضهای عمومیمهیا کند.
اگر تحریمها جواب ندهد چه اتفاقی میافتد؟ باید به گزینه نظامی رو آوریم و یا اینکه شما میتوانید ایران هستهای را بپذیرید؟
من چند فرضیه برای این مساله مطرح میکنم. نخست آنکه مانند ماجرای لیبی فشارهای اقتصادی به حدی برسد که تهران بر سر میز مذاکره حاضر شود. فرضیه دوم این است که ایرانیها مانند دهه نود برای مقابله با تحریمها ترفندهایی جدید بزنند و در حقیقت به نوعی استقلال در اقتصاد و تجارت رو آورند. ایران برای این حرکت دورخیز هم داشته است و به همین دلیل از ابتدای ماه سپتامبر سوبسیدهای سوخت در این کشور قطع میشود.
در فرضیه سوم نیز تحریمها میتواند قانون تعریف شده برای امنیت انرژی جهانی را زیر سوال ببرد. تحریمهایی که ایالات متحده و سازمان ملل بر ایران اعمال کردهاند میتواند تولید ذخایر نفت و گاز این کشور را تحت تاثیر قرار دهد. حتی اگر چینیها نیز میانجیگری کنند باز هم امنیت تامین انرژی در جهان با تحریم ایران زیر سوال خواهد رفت.
اگر این تحریمها نتواند ره به جایی ببرد، ایالات متحده و همراهانش باید به راهکاری دیگر بیندیشند. گزینه نظامی، گفتگو و حمایت از تغییر رژیم در ایران در زمره این راهکارها خواهد بود. باراک اوباما و همراهانش به دو گزینه نخست بسیار فکر میکنند و البته باید به محدودیتها در باب گزینه سوم نیز واقف باشند. در نهایت اصرار من بر این است که تحریمهای امروز باید با تحریمهای ایران در چند دهه گذشته متفاوت باشند تا ایران را تحت تاثیر قرار دهند.
نظر شما :