عراق و تمرین دمکراسی
گذشت چهار ماه دوره انتظار طولانی برای تشکیل دولتی است که اولویت اول آن برقراری امنیت و رفاه است. مذاکرات طولانی گروهها و ائتلافهای عراقی برای تشکیل دولت این کشور حاکی از آن است که در صحنه سیاسی عراق چرخش قدرت برای تشکیل دولت، امری سهل نیست.
مردم عراق در 16 اسفند سال گذشته با حضور در پای صندوقهای رای به وظیفه و مسئولیت خویش عمل کردند و امروز خسته و شاید ناامید از بن بستهای مذاکراتی در میان رهبران خویش هستند. این در حالی است که صحنه سیاست مکانی برای حل مشکلات و اختلافات است و بخش مهمی از هنر مردان سیاست با دستیابی آنان به راهحل در بن بستهای سیاسی است که امکان ظهور می یابد.
عراق و مردان سیاسی آن ظاهراً به جای آنکه در این کشور زمینههای مشارکت همگانی در قدرت را فراهم نمایند، هر یک با تاکید بر خواستههای خویش بیش از آنکه اولویت را به مردم و سرنوشت عراق بدهند در اندیشه سهم خواهی خویش از معادله قدرت هستند.
مشکل اساسی میان مالکی و علاوی است. هر یک از این دو، خود را محق این پست دانسته و از خواست خویش کوتاه نمیآیند. علاوی با اشاره به کسب 91 کرسی نمایندگی پارلمان عراق توسط العراقیه خود را فرد اول برای اعطای این پست قلمداد کرده و مالکی نیز با اشاره به تشکیل اتحادیه ملی متشکل از ائتلاف ملی و دولت قانون تاکید بر احراز دوباره پست نخست وزیری دارد.
در حالی که در اتحادیه ملی جناح حکیم و خصوصاً صدر مخالف نخست وزیری مالکی است گفته میشود مذاکراتی نیز میان علاوی و مالکی برای تقسیم قدرت در جریان است. البته همه این مذاکرات بخشهایی از بازیهای صحنه سیاسی برای وارد آوردن فشار و انعطاف به رقباست، اما آنچه این مذاکرات را قابل تعمق مینماید جریان داشتن بازی نه برای مدیریت حل بحران بلکه برای کسب قدرت است.
گفته میشود سفر جو بایدن برای حل مشکل تشکیل دولت عراق بوده و وی تلاش میکند دولت آینده با همکاری مالکی و علاوی در عراق شکل بگیرد. این معادلهای است که حتی اگر منجر به نتیجه در عراق گردد بعید است که بتواند حاصلش دولت با ثبات و پایدار باشد.
در این میان سرنوشت مردم عراق که از کمترین امکانات رفاهی برخوردار بوده و در شرایط سخت اقتصادی – امنیتی به سر میبرند حلقه مفقوده این مذاکرات است. آنان انتظار داشته و دارند که در دوره دوم تشکیل دولت در عراق فارغ از همه ملاحظات امنیتی و سیاسی اقدامات منتهی به افزایش شاخصهای رفاهی در این کشور سریعتر آغاز شود.
در این میان در حالی که مذاکرات و گفتگو میان گروههای مختلف شیعه و سنی در بغداد ادامه دارد، کردها در کنار نظارهگر اوضاع هستند تا با مشخص شدن وضعیت، آنان نیز به سهم خواهی خویش بپردازند. کردها در تحولات پس از سقوط صدام نشان دادهاند که از قابلیت بالائی در بازی قدرت برخوردار هستند.
سهمگیری بیش از ظرفیت جمعیتی آنان از قدرت در عراق نشانه بارز این قابلیت آنان است. فارغ از آن کردها با نزدیک و دورشدن از بغداد در شرایط مختلف میتواند در عراق بحران ایجاد کنند. در مقطع فعلی ابقای پست ریاست جمهوری برای جلال طالبانی و اجرای ماده 140 مرتبط به کرکوک برای آنان اولویت اول است.
اگر نتایج مذاکرات گروهها در بغداد حاصل مشارکت و تفاهم عمومی گروهها براساس اعتماد متقابل و اصل قرار دادن منافع ملی عراق باشد میشود به نتایج دولت برآمده از این روند امیدوار بود ، درغیر این صورت تن دادن بالاجبار گروهها به تشکیل دولت، شرایط سختی را برای دولت اینده و مردم عراق ایجاد خواهد کرد.
با توجه به جوان بودن روند دمکراسی در عراق، از مردم و مردان صحنه سیاسی این کشور که در حال تمرین دمکراسی هستند و نمیتوان انتظاری بیش از حد داشت، لیکن انتظار میرود که آنان ضمن پذیرش قواعد بازی، با بالا بردن آستانه تحمل پذیری خویش شرایط تفاهم، مشارکت همگانی و عمومی را در تشکیل دولت هرچه سریعتر فراهم نمایند.
آنچه به نظر میرسد این است که مردم عراق برای رسیدن به جایگاهی که در آن چرخش قدرت در این کشور آسان و با تاکید بر دمکراسی و منافع ملی باشد به زمان زیادی نیاز دارند. یک تا دو دهه شاید برای نسل امروز طولانی باشد لیکن برای عراق زمان چندانی نیست.
اگر عراقیها از این دوره زمانی به سلامت عبور نمایند با توجه به منابع غنی مادی و انسانی این کشور، آینده بسیار درخشانی در خاورمیانه خواهند داشت.
نظر شما :