مظلومیت در داخل، مقبولیت در خارج
در روزهایی که برخی از دوستان گذشته شریعتی نیز او را به نقد کشیده و زیر سئوال میبرند، سخن گفتن از شریعتی و تاثیرات اندیشههای وی چندان آسان نخواهد بود. نام بردن از شریعتی در گذشته هزینه داشت و امروز نیز هزینههای آن دو چندان شده است.
این در حالی است که شریعتی تمام هستی خویش را برای باورهای خود هزینه کرد. فارغ از اینکه اندیشههای شریعتی از عوامل اصلی بسترساز رویکرد به اسلام و زمینهساز انقلاب اسلامی بود، بخش مهمی از پیروزی در جنگ و روحیه شهادتطلبی و حماسهآفرینی حاصل اندیشههای وی بود. در کنار تاثیرات عمیق شریعتی در داخل ایران، اندیشههای وی در خارج از مرزهای ایران چنان نفوذ یافت که در بسیاری از کشورهای اسلامی آثار متعدد وی ترجمه و در نسخههای بیشماری چاپ گردید.
شاید اگر گفته شود که شریعتی برخلاف ایران در خارج از مرزهای ایران علیرغم برخی از ملاحظات نه تنها مظلوم واقع نشد بلکه اندیشههایش مورد توجه و مقبولیت گسترده قرار گرفت، بیراهه نرفته باشیم. مهمترین تاثیر شریعتی در خارج از حوزه ایران در بیداری جوامع اسلامی در بازگشت به خویشتن خویش بود. درد عمده جوامع مسلمان احساس بیهویتی بود که این جوامع در مواجه با غرب خواسته و یا ناخواسته دچار آن شده بودند.
شریعتی با به کارگیری زبانی نو و با ادبیاتی شاعرانه و حماسی نه تنها مسلمانان را با فرهنگ اسلام آشتی داد بلکه توانست به همراه ایجاد احساس افتخار نسبت به فرهنگ خویش، ضرورت اتحاد را میان مسلمانان احیا کند. امروز بخش مهمی از رهبران، روشنفکران و نویسندگان در ترکیه، لبنان، عراق، مصر، پاکستان، افغانستان، مالزی، اندونزی و .... نسل متاثر از اندیشههای شریعتی بوده و نام شریعتی برای آنان یادآور بازگشت به عزت و خودباوری است. اندیشههای بارور نیاز به تبلیغ نداشته و خود راه نفوذ به ذهنها و قلبها را مییابند. اندیشههای شریعتی از جمله مهمترین اندیشههای بارور و تفکرساز میان مسلمان در چند دهه گذشته بوده است.
مهمترین نکته در درک شریعتی و هر تفکری ارزیابی آن در ظرف زمانی و مکانی آن بوده و هست. اگر این درک حاصل شود ما در قضاوتهای خویش کمتر از انصاف دور شده و میتوانیم صاحب و مدافع کسانی باشیم که در بازگشت ما و جوامع اسلامی به خویشتن خویش تاثیری عمیق داشته اند. نگاه غالب جوامع اسلامی و جهان به ایران و ملت آن، نگاهی فرهنگی بوده است. بشریت و خصوصاً جوامع اسلامی در بخشهای مهمی مدیون فرهنگ غنی ایران هستند. ظهور شریعتی تبلور و تداوم این حضور و نفوذ فرهنگی ایران بوده و چه خوب است که در دنیایی که همه به دنبال مفاخر گشته و حتی بعضاً به مصادره مفاخر دیگران میپردازند ما صاحب مفاخر خویش باشیم.
سخن آخر آنکه، اگرچه ماندن جسم شریعتی در غربت شام دردآور است لیکن مایه خرسندی است که در شام، بیروت، بعلبک، غزه و .... اندیشههای شریعتی مظلوم و غریب نمانده و هنوز پویا است.
نظر شما :