انتخابات عراق و حسرت دموکراسى
این روزها عراق در صدر اخبار جهان است. دلیل آن هم روشن است، انتخاباتی برگزار شده که در آن برندگان از هم قابل تشخیص نیستند و همه مدعی ریاستاند. این کش و قوس به وجود آمده برای عراق باعث شده تا این کشور در صدر اخبار جهان قرار گیرد. انتخابات عراق درسهای خوبی را برای کشورهای منطقه به خصوص کشورهای دیکتاتورزده عربی که مردمشان همچنان به دنبال دموکراسی و آزادی تلاش میکنند و متاسفانه راه به جایی نبردهاند، به همراه داشته است.
نخست این که، به قول مام جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق که احتمالا باز هم رئیس جمهور این کشور خواهد شد، بدترین دموکراسی از بهترین دیکتاتوری بهتر است. کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نمونهای از این عبارت مام جلال هستند. کشورهایی که با پول نفت زندگی روزانهشان را میگذارنند ولی هنوز در حسرت رسیدن به حداقل آزادیها هستند. زنان عربستان از این که نمیتوانند آزادانه در جامعه حضور داشته باشند، در عذابند. از این که نمیتوانند شخصا رانندگی کنند نا خرسندند و از این که حضورشان در اجتماع منوط به حمایت مردانشان است، احساس حقارت میکنند. در حالی که در عراق به واسطه دموکراسی جدیدی که با خون صدها هزار نفر حاصل شده، زنان آزادانه در فعالیتهای اجتماعی حاضرند. نگاهی به اعضای پارلمان عراق موید این مدعا است. زنان عراقی از محجبه و بیحجاب همهجوره در پارلمان عراق خودنمایی میکنند. این یکی از مزایای انتخابات عراق است که هنوز که هنوزه مردم تمام کشورهای عربی در حسرت آن هستند.
دیگر آن که انتخابات عراق رقابت سیاسی احزاب را از هر فرقه و هر عقیدهای به خوبی نشان داد. انتخابات بس نفسگیر بود ولی همین بس که مردم احساس رقابت در عرصه سیاسی را به وضوح میبینند. بیشک عراق جدید را نمیتوانیم با کشورهای باتجربهای چون بریتانیا و فرانسه مقایسه کنیم. بریتانیا دو برابر کل قدمت استقلال عراق تجربه دموکراسی دارد و همین تجربه باعث میشود که وقتی به مشکلی مشابه مشکل عراق در انتخابات بر میخورد، (انتخاباتی که در بریتانیا اخیرا برگزار شد و اصلاحا به تشکیل مجلس معلق انجامید) سریعا راهکار بیابد و خود را از تنگنای سیاسی نجات دهد. اما در عراق هنوز این تجربه حاصل نشده است. هنوز جریانهای سیاسی برایشان سخت است که در مقابل جریانهای رقیب کوتاه بیایند یا مثلا از برخی حقوقشان صرف نظر کنند. چون تجربه ندارند هنوز درک نمیکنند که ارزش در یک جامعه ارزش اجتماعی است تا ارزش سیاسی. چرا که ارزش اجتماعی میتواند آینده یک جریان سیاسی را بیمه کند اما ارزش سیاسی از این قدرت برخوردار نیست. اینجا است که میگوییم عراقیها در حال تمرین دموکراسی هستند. با همه هزینههایی که پرداختهاند و حق یا به ناحق صرف کردهاند، اکنون به مرحله رسیدهاند که شاهد آن هستیم. تمرینی سخت که طبیعتا آزمونهای سختی هم در پی دارد. مردم عراق به آینده خود امیدوار هستند. میزان مشارکت در انتخابات دلیلی بر این مدعا است. این که مردم عراق نمیگویند، "هر کس بیاید همین آش و همین کاسه است" یا "رای ما فایده ندارد چون تصمیمگیری جای دیگری است" آن قدر باارزش است که تمام احزاب سیاسی عراقی باید قدر آن را بدانند. البته پرواضح است که کش مکش فعلی هم باعث شده تا مردم از این طرز فکر به دور باشند.
این درست است که به درازا کشیده شدن تشکیل دولت بر سر اختلافهای سیاسی، عراق را وارد بحرانهایی کرده است. اما این نیز جزئی از تمرین دموکراسی است. عراقیها فعلا در حال کسب تجربهاند. اگر بیست سال دیگر این اتفاق تکرار شود آن گاه است که میتوانیم ایراد بگیریم. آن وقت است که میتوانیم بپرسیم چرا هنوز خانه اولید. البته آن هم ایرادی مقایسهای. عراق را فعلا باید با کشوری در مقیاس خودش مقایسه کرد.
نکته جالب نقش رسانهها در روند سیاسی عراق است. در عراق بیش از یکصد روزنامه، بیش از سیصد مجله، صدها سایت و خبرگزاری و دهها شبکه تلویزیونی و ماهوارهای در حال فعالیت هستند. تقریبا تمامی شبکههای تلویزیونی در عراق شعبه دارند با وجود این که نقصان امنیت تقریبا به طور صددرصد ناامنی شغلی برای روزنامهنگاران و خبرنگاران ایجاد کرده است. با این حال عراق یکی از پررونقترین کشورهای خاورمیانه در بخش رسانه است. نقش رسانهها را در انتخابات اخیر قبل و پس از انتخابات به خوبی شاهد بودیم. از رسانههای غرضورز همچون شبکه الشرقیه تا رسانههای دولتی چون العراقیه (تنها شبکه تلویزیونی دولتی عراق) همگی آزادانه هر فعالیتی که میخواستند انجام دادند و البته انجام هم میدهند. با وجود این که دهها سایت و روزنامه و خبرگزاری مختلف وجود دارد که علیه نامزدها و حتی جریانهای سیاسی فعلی اعم از حاکم و غیر حاکم در عراق مطالب متعدد منتشر میکنند، نه سایتی بسته شده، نه روزنامهای تعطیل شده، نه شبکهای تحت فشار است، نه رسانهای به دلیل فشار سیاسی خاص در محاق و تنگنا است و نه با فردی برخورد شده است. حتی افراد رد صلاحیت شدهای چون صالح المطلک که علنا خواستار بازگشت حزب بعث و سرنگونی نظام فعلی در عراق هستند و بیمحابا در محافل خصوصی از کودتا در عراق سخن میگویند، آزادانه به عراق میآیند و رسانههای خود را اداره میکنند، بدون این که با مشکل عملیای برای انجام فعالیتهای خود مواجه باشند. میتوان گفت چنین وضعیتی به استثنای لبنان در هیچ کجای خاورمیانه وجود ندارد. حتی در ترکیه رسانههای کردزبان تحت شدیدترین فشارهای حکومتی قرار دارند و در کشورهایی نظیر عربستان، امارات متحده عربی، قطر، اردن و ... رسانهها به شدت کنترل و سرکوب میشوند.
انتخابات عراق یکی از زیباترین و در عین حال حساسترین بازیهای سیاسی منطقه است که فارغ از کاستیهای بسیار آن که قطعا وجود دارد، میتواند سرنوشت سیاسی و اجتماعی بسیاری از تحولات خاورمیانه را رقم بزند. بازیای که هنوز نتیجه آن مشخص نیست و اتفاقات پس از نتیجه آن نیز به هیچ وجه قابل پیشبینی نخواهد بود.
نظر شما :