وضعيت بغرنج زنان در کردستان عراق
دکتر با يک نگاه به سوختگىها متوجه شد به او دروغ مىگويند. سرود توفيق، جراح بيمارستان سليمانيه در منطقه کردنشين شمال عراق، دکمههاى روپوش سفيدش را مىبندد و به بخش سوختگى وارد مىشود. در حالى که پردهاى را کنار مىزند، مىگويد: ديروز، روز پرکارى بود.
پشت پرده دخترى 16 ساله با سوختگى 90 درصد روى تخت خوابيده است. مادر دخترک که کنار تخت منتظر نشسته به دکتر مىگويد دخترش وقتى چراغ خوراکپزى را جابجا مىکرد، سر خورد و خودش را سوزاند. توفيق با همدردى به حرفهاى او گوش مىدهد.
وقتى از بيمار و همراهش دور مىشويم، او مىگويد شک دارد که مادر دختر حقيقت را گفته باشد. اگر او در اثر يک حادثه سوخته بود، ميزان سوختگى به اين اندازه نمىرسيد. از بخش سوختگى که بيرون مىآييم، ماسک خود را برمىدارد و مىگويد:هيچ وقت به آنها نمىگوييم که به زودى خواهند مرد.
کردستان براى مدتها تنها منطقه امن و موفق عراق محسوب مىشد. پس چرا تعداد دختران جوانى که هر روز به دليل سوختگىهاى مشکوک به بيمارستانها منتقل مىشوند و مىميرند در حال افزايش است؟ بنا بر اعلام اتحاديه زنان کردستان در شش ماه اول سال جارى ميلادى 95 مورد از اين حادثه گزارش شده است که نسبت به سال گذشته 15 درصد افزايش دارد.
در گزارشى که گروه حامى حقوق زنان در سليمانيه به نام آسودا در دسامبر 2006 منتشر کرد، عنوان شده است: خودسوزى با سرعتى هشداردهنده در حال گسترش است. 95 درصد قربانيان کمتر از 30 سال سن دارند و نيمى از آنها بين 16 تا 21 ساله هستند.
يک روز پيش از آنکه به بخش اورژانس بيمارستان سليمانيه بيايم شش زن جوان به همين دليل در بيمارستان بسترى شدند که سه نفر از آنها داستانهايى مشکوک درباره دليل سوختگى خود مىگفتند.
وقتى با زريان يونس ، وزير بهداشت کرد در اين باره صحبت مىکردم او مىگفت که گسترش اين مشکل در بين دختران جوان، تلفات بيشترى از شيوع اخير وبا در اين منطقه داشته است.
آمار او در اين زمينه تکان دهنده است: از دهم آگوست 2007 در کردستان 9 نفر در اثر ابتلا به وبا جان دادند اما در همين مدت 25 زن جوان در اثر سوختگى مردند. يونس مىگويد: در هر روز يک دختر روانه سردخانه شد.
ابنجا چه اتفاقى افتاده است؟ بيشتر نجات يافتگان از اين حوادث به پزشک خود مىگويد که در اثر حادثهاى اتفاقى در هنگام آشپزى دچار اين مشکل شدهاند. اما جراحان مىگويند اکثر آنها حقيقت را پنهان مىکنند.
نفت سفيد که از آن به عنوان سوخت آشپزى استفاده مىشود آنقدر فرار نيستد که حريق آن به سرعت پخش شود. وقتى زنى که بيشتر بدن او سوخته به بيمارستان مىآيد، مشخص است که سوختگى او عمدى بوده. سازمانهاى مدافع حقوق زنان مستقر در سليمانيه معتقدند بيشتر اين سوختگىها نتيجه تلاش براى خودکشى است.
شواهد موجود حکايت از آن دارد که گسترش اين پديده در ميان جوانان کرد به شکل تقليد وارى در حال گسترش است. هشوا محمد، دختر 20 سالهاى است که پس از آنکه پدرش دوست پسر اورا دو سال قبل کشت به فکر خودکشى با آتش افتاد. او مىگويد اين شيوه قربانى کردن خود فرد در بين دختران جوان کرد به يک مد تبديل شده است.
پزشکان، مدافعان حقوق بشر و دختران جوانى که با آنها صحبت کردم، دلايل مختلفى را براى اين عارضه مطرح کردند مواجهه سنتهاى محلى با تکنولوژى جديد و قرار گرفتن در حاشيه درگيرى هاى عراق.
مرگ به شکلى که خود فرد خودش را قربانى کند در فرهنگ قومى کردها پيشينهاى کهن دارد. در اينجا وقتى يک نفر عصبانى مىشود، مىگويد: مىخواهم خودم را آتش بزنم. افراد محلى که با آنها صحبت کردم اين ميل به آتش را به منابعى کهن در تفکر و فرهنگ اين منطقه مرتبط مىدانند.
پيروان مذهب زرتشت از آتش به عنوان نمادى والا استفاده مىکردند. سال جديد کردها که به آن نوروز مىگويند به مناسبت پيروزى قيام فردى به نام کاوه است که بر حاکم مستبدى به نام ضحاک غلبه مىکند و براى خبر دادن به پيروانش بر فراز کوهى آتش روشن مىکند.
بيشتر حوادث ناشى از سوختگى- چه آنهايى که خودکشى است و چه آنهايى که براى شرافت خود را به آتش می کشند- حول ماجراهاى عشقى دور مىزند. سرگذشت هشوا نمونهاى است که مشابههاى فراوانى دارد.
وقتى او 18 ساله بود عاشق پسرى از اهالى همين منطقه مىشود. ديدارهاى آنها با هم آغاز مىشود که امرى نکوهيده در جامعه سنتى کردستان است. اما آنها با استفاده از پيغامهاى تلفن همراه، مخفيانه ارتباط خودشان را حفظ کردند.
پدر هشوا سرنوشت ديگرى براى او در نظر گرفته بود و قصد داشت او را به ازدواج فرزند يکى از دوستانش دربياورد. وقتى دوست پسر او از پدرش خواست که آنها با هم ازدواج کنند، سرنوشتى جز مرگ در انتظارش نبود.
مدت کوتاهى بعد از آن، هشوا تلاش کرد با خوردن قرص خودکشى کند. البته او هم تصديق مىکند که فکر خودسوزى هم از ذهنش گذشته بود. پدر دوست پسرش بعد از اين ماجراها او را به يک مرکز حمايت از زنان در سليمانيه برد.
حالا او در اين مرکز هر روز تا دير وقت بيدار است و خودش را با برنامههاى تلويزيون کرهجنوبى که از ماهواره پخش مىشود سرگرم مىکند. او مىگويد: هيچ برنامهاى براى آينده ندارم. مطمئن هستم اين ماجرا وقتى به پايان مىرسد که کشته شوم.
گروههاى فعال حقوق بشر در اين منطقه، توضيح مىدهند که ورود تکنولوژى پست الکترونيکى و خطوط موبايل طى چند سال گذشته که قيمت چندانى هم نداشت کار ارتباط دختر و پسرهاى جوان و ديدارهاى عاشقانه آنها را در اين جامعه پدرسالار سنتى، آسان کرده است.
بخش عمدهاى از خودسوزىهاى آخير به دليل عکسهايى است که پسرها از دوست دخترهاى خود مىگيرند و به دوستان خود نشان مىدهند. اما دلايل سادهاى مانند نمرههاى بد هم مىتواند به انگيزه چنين حوادثى تبديل شود.
گسترده شدن درگيرىها در عراق به بدتر شدن وضعيت منجر شد. برخى از آوارگان مناطق ديگر که به دليل شرايط وخيم اقتصادى مجبور به روسپيگرى شدهاند به مناطق کردنشين کوچ کردهاند. اين افراد با رفتارهاى روستايى و اعتقادات مذهبى درباره مسائل جنسى مواجه مىشوند.
پيمان عزالدين از اتحاديه زنان کردستان مىگويد: با آمدن روسپىها به اين منطقه مردها به دخترانشان بيشتر مظنون مىشوند.
به گفته افراد محلى، تنگناهاى اقتصادى اين مساله را پيچيدهتر کرده است. قيمت نفت سفيد از زمان آغاز جنگ سه برابر شده است. به همين دليل خانوادهها مجبور هستند براى در دسترس داستن آن در زمستان، نفت سفيد را ذخيره کنند. اين منابع، اسلحهاى کاملا در دسترس را در اختيار دختران جوان قرار مىدهد.
در حال حاضر خودسوزى پديدهاى است که در کردستان عراق به ندرت درباره آن آزادانه بحث مىشود. سرود توفيق، جراح بيمارستان سليمانيه مىگويد در طول اين مدت فقط پنج، شش مورد را ديده است که خودشان گفتهاند دست به خودسوزى زدهاند.
به گفته گروههاى مدافع حقوق بشر، آنها قصد دارند براى آگاه سازى مردم نسبت به چنين مسائلى، برنامههايى آموزشى را در روستاهاى کردستان عراق آغاز کنند.
سرود توفيق تصديق مىکند که هيچ وقت بيمارانش را تحت فشار قرار نمىدهد که خودسوزى خود را عنوان کنند: ما در اين باره پافشارى نمىکنيم. فقط يکبار مىپرسيم و ديگر آن را تکرار نمىکنيم.
نظر شما :