غرب و دشواریهای تحریم ایران
اکنون سه گزینه در ارتباط با پرونده هسته ای ایران پیش روی اتحادیه اروپا و امریکا قرار دارد؛ یکی ادامه مذاکرات و تشویق ایران برای ادامه گفت و گوست، گزینه دوم حمله نظانی به ایران است و گزینه سوم تلاش برای توسعه تحریمها علیه ایران در چارچوب شورای امنیت است.
به نظر میرسد که غرب در حال کار بروی گزینه سوم است یعنی سعی دارد دامنه و عمق تحریمها علیه تهران را تشدید کند تا از طریق اعمال فشار ایران دست از فعالیتهای هستهای بردارد. این موضوع از چند جهت بسیار پیچیده است؛ اول این که چین سرسختانه مخالف توسعه تحریمها علیه ایران است و نکته دوم این است که گفتار دیپلماتیک روسیه در قبال ایران تغییر کرده است و به نظر میآید که به سوی کشورهای غربی گرایش دارد.
با این وجود بعید است گفتمان روسیه نسبت به ایران تغییر کرده باشد چراکه هم چین و هم روسیه از تحریمی که منجر به تغییر رژیم در ایران شود هراس دارند؛ در هر صورت روسها و حتی چینیها نظام فعلی در ایران را بیش از تغییر نظام ترجیح می دهند. لذا علی رغم لحن روسها که به سمت تحریم گرایش دارد اما به نظر نمی رسد که گفتمان آنها هماهنگ با گفتار آنها باشد.
کشورهای عربی منطقه نیز با تحریم ایران مخالفند چراکه معتقند اگر تحریم به صنعت انرژی ایران کشانده شود ممکن است ایران نیز مقابله به مثل کرده و جریان انتقال انرژی از تنگه هرمز را مختل کند و این مساله میتواند به تنشها اضافه کند و نهایت این امر بی ثباتی در منطقه خواهد بود. لذا کشورهای عرب منطقه بر سر دو راهی قرار گرفتهاند؛ از یک سو مخالف توسعه برنامه هستهای ایران هستند و از سوی دیگر تحریم ایران را خطری برای ثبات منطقه میدانند.
در مجموع گزینه تحریم ایران اگرچه اکنون در دستور کار است، اما تعریف این تحریم بسیار مشکل است و به همین دلیل دورنمای نزدیکی برای توسعه دامنه تحریمها علیه ایران پیش بینی نمیشود.
در شرایط کنونی امریکا و اروپا در ارتباط با تعریف تحریم ایران به این نتیجه رسیدهاند که تحریمی موثر است که به صنعت انرژی ایران مربوط شود، در واقع حداقل واردات انرژی ایران را متوقف سازد، در غیر این صورت تحریم ها از دید آنها در مورد ایران بی فایده خواهد بود.
از سوی دیگر کشورهایی چون روسیه و چین موافق توسعه دامنه تحریمها به صنعت انرژی ایران نیستند گرچه ممکن است موافق اصل تحریم ایران باشند؛ چینیها احساس میکنند که این مساله ممکن است به بی ثباتی در ایران و تغییر رژیم منجر شود که خوشایند پکن نیست و هم این که به لحاظ اقتصادی هم از آنجا که 15 درصد نفت خود را از ایران وارد می کنند علاقه ندارد جریان واردات انرژی از ایران مختل شود.
روس ها نیز به تبع همین استدلالها را دارند و در مجموع غرب به تحریم ایران در قالب صنعت انرژی این کشور به عنوان پاشنه آشیل نگاه می کند اما چین و روسیه علی رغم احتمال موافقت با اصل تحریم، مخالف توسعه تحریم به صنعت انرژی ایران هستند.
بنابراين بسیار بعید است که مسکو و وپکن حاضر به رای دادن به قطع نامهای با مضمون تحریم صنعت انرژی ایران باشند.
کشورهای اروپای غربی نیز تهدید کرده اند که چنانچه چین و روسیه حاضر نباشند در قالب شورای امنیت به قطع نامه تحریمی رای مثبت دهند، به شکل یکجانبه وارد عمل خواهند شد. بسیار بعید است که اتحادیه اروپا به این تهدید عمل کند؛ در واقع اتحادیه اروپا به رغم اینکه در گفتار تلاش دارد ایران را بترساند اما با توجه به سیاست فرصت طلبانه اروپا احتمال عملی شدن از تهدید ضعیف است چراکه حاضر نیستند تحریمی را بر ایران اعمال کنند که خارج از تصمیم شورای امنیت است. چین و روسیه نیز به این تحریمها پایبند نیستند و در غیاب اروپا، روابط اقتصادی خود با تهران را پر رنگتر می کنند.
بر این اساس شرایط فعلی تاحدودی مورد خوشایند غربیها نیست و تعریف تحریم ایران زمان بر خواهد بود.
نظر شما :