/ويژهنامه نوروزى ديپلماسى ايرانى/
مقاومت، عامل بازدارنده اسرائیل
پس از جنگ 33 روزه در لبنان و 22 روزه در غزه، توازن جدیدی در ابعاد نظامی و سیاسی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته بود که در سال گذشته یعنی 88، این توازن یکی از مهمترین عناصر صلح در منطقه بود.
به عبارتی توان بازدارندگی مقاومت علت اصلی عدم بروز جنگ و حمله رژیم صهیونیستی در چارچوب سیاستهای توسعه طلبانه خودش به مناطق مختلف این منطقه است. همچنین وجود یک مقاومت قدرتمند در افغانستان و عراق، یک توازن دیگری با قدرت های اشغالگر به ویژه امریکا را هم به وجود آورده است.
و شاید یکی از مهمترین ویژگی های خاورمیانه در 88، قدرتیابی جریان مقاومت و به نوعی نزدیکی و فشرده شدن ارتباطات محور مقاومت در مقابل محور توسعه طلبی و تجاوز است که سمبل آن اسرائیل و امریکا هستند و این توازن خاورمیانه را از یک حالت وابستگی کامل خارج کرده و امید جدیدی را برای مردم منطقه به وجود آورده است که می توانند به سمت آزادی حرکت کنند. البته این یک تصویر کلی است.
قطعا این تصویری که در خاورمیانه شکل گرفته و این توازن، محور قدرت های سلطهگر و اسرائیل را دچار بحران کرده است یعنی به عبارتی اسرائیل بعد از دو شکست در کارنامه خودش در لبنان و غزه، دچار مشکلات داخلی شده، هجرت معکوس از اسرائیل به خارج شروع شده و اسرائیل با تهدیدات مختلف نظامی سعی می کند به نوعی یک مقدار آنچه که در حوزه موازنه واقعی از دست داده را از طریق رسانه بازیابی کند و در مقابل جامعه صهیونیستی خودش را قدرتمند نمایش دهد.
ولی قطعا این تهدید به جنگ مبتنی بر یک واقعیت میدانی نیست چرا که جنگ زمانی روی می دهد که یا موازنه قدرت به نفع یک طرف مختل شود و یا یکی از دو طرف تصور کند که قدرت اضافی بدست آورده که می تواند یکسره سازی انجام دهد که هر دو این مسائل در منطقه اتفاق نیافتاده است به همین دلیل مخاطب اکثر این تهدیداتی که اسرائیل می کند، داخلی است تا یک تهدید واقعی برای محور مقاومت.
نظر شما :