مرزهاى واشنگتن در آمريکاى لاتين تا کجاست؟
سفر هيلارى کلينتون وزير امور خارجه آمريکا به آمريکاى لاتين بيش از هر زمان ديگرى محدوديتهاى ديپلماسى واشنگتن در آمريکاى لاتين را به نمايش گذارد.
در آرژانتين، کلينتون، در قبال منازعه موجود ميان بوئنوسآيروس و لندن بر سر جزاير مالويناس پس از محرز شدن وجود منابع نفت در اين جزاير موضعى بسيارى محتاطانه در پيش گرفت و اين در حالى است که در سال 1982 در جريان جنگ مالويناس، ريگان حمايت خود را از مارگارت تاچر قطع کرد. اما کلينتون برخلاف رييسجمهور سابق آمريکا حتى پيشنهاد ميانجىگرى ميان طرفين را مطرح و ايجاد کميسيون حل اختلاف در سازمان ملل را نيز عنوان نمود.
برخى از کارشناسان و ناظران بر اين اعتقادند که چنين موضعى از سوى آمريکا به معناى آنست که روابط ميان لندن–واشنگتن ديگر همانند گذشته نيست. کمااينکه برخى از روزنامههاى لندن از جمله ديلىتلگراف، نيز به اين موضوع اشاره کردند.
لازم به يادآورى است به دنبال بالا گرفتن بحثهاى ديپلماتيک و رسانهاى درباره اختلافات انگليس و آرژانتين بر سر نحوه بهره بردارى از منابع نفتى جزاير مالويناس ( فالکند)، گوردون براون پيشتر اعلام کرده بود که انگليس براى محافظت از اين جزاير واقع در اقيانوس اطلس کاملا آماده است.
دستهاى ديگر از کارشناسان نيز بر اين اعتقادند که تلاش آمريکا براى نفوذ در آمريکاى لاتين، تحرکاتى براى کمرنگ کردن نفوذ ايران در اين منطقه است. گو اينکه کلينتون نيز بلافاصله پس از روىکارآمدنش در وزارت امور خارجه اعلام کرده بود: سياستهاى بوش سبب شد تا ايران به نزديکى مرزهاى آمريکا برسد و آمريکا از اين واقعيت غافل شده بود.
اما خانم وزير در تور آمريکاى لاتين خود عليرغم همه تلاشهاى صورت داده، چندان موفق نبود. دربرزيل عليرغم همه فشارهايى که براى متقاعد کردن داسيلوا، براى تحريم ايران وارد آورد، رييسجمهورى اين کشور در نهايت خود را مخالف تحريم عليه ايران نشان داد و اعلام کرد که همچنان قصد دارد براى ملاقات با رييسجمهورى ايران به اين کشور سفر کند.
فشارهاى آمريکا براى تحتالشعاع قرار دادن برزيل در سفر کلينتون با شکست مواجه شد، چرا که برزيل هماکنون بيش از هر زمان ديگرى به بازخوانى روابطش با ايران مىانديشد. شايد بتوان دلايلى را براى توجيه اين موضوع عنوان کرد:
اول آنکه برزيل به عنوان يکى از اعضاى دائم شوراى امنيت سياست مستقلى را در برخورد با تهران در پيش گرفته تا بدينترتيب با تغيير نگاه جهانيان نسبت به کشورهاى صنعتى، حمايتى را در ميان کشورهاى در حال توسعه براى خود بدست آورد.
از سويى داسيلوا با اتخاذ سياستهاى اقتصادى مبتنى بر گرايشات حزب کارگرى در تلاش است تا رويکردى مسالمتآميز همچون کوبا و ونزوئلا در برخورد با ايران در پيش گيرد.
و در آخر اینکه عليرغم همه تلاش هاى واشنگتن براى نفوذ در آمريکاى لاتين، اين واقعيت را بايد پذيرفت که کشورهاى جنوب در حال گذار به سمت استقلال و آزادى از همسايه شمالى خود گام برمىدارند و نبايد انتظار داشت که مطابق ميل واشنگتن عمل کنند.
فيگارو / 5 مارس 2010
نظر شما :