ايران؛ تهدید بینالمللی؟!
رابرت گيبس، سخنگوى کاخ سفيد، روز سه شنبه بار ديگر به ايران هشدار داد که زمان و صبر براى اين کشور به پايان رسيده است و گفت که "تهران نشان داده که علاقهاى به کاستن از نگرانىهاى جامعه جهانى ندارد."
گفتاری از دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و وتحلیلگر مسائل سیاست خارجی ایران:
امریکاییان تلاش دارند که مساله ایران را تبدیل یه یک مساله بین المللی کنند و تا حدودی نیز در این کار موفق بودهاند. هرچند آنها در این مسیر به توافق کامل با روسیه و چین نرسیدهاند اما هدف اصلی آنها این است که مساله هستهای ایران را تهدیدی بین المللی و فراتر از نگرانی امریکا و غرب نشان دهند.
چنانچه امریکاییان بتوانند این هدف را محقق سازند همه آن چه را که دنبال می کنند را بدست خواهند آورد و در تاسف بار ترین بخش این ماجرا احتمال دارد که در این صورت چراق سبزی نیز به اسرائیل دهند تا به این ترتیب دیگر مورد مذمت اسرائیل قرا نگیرد.
طرف های غربی از فشارهای اسرائیل در مورد ایران نگرانی دارند، اخیرا نیز با تهدید اسرائیل علیه سوریه، لبنان و حماس و حزب الله نیز بر این نگرانی افزوده است. با این حال حرکت به سوی تبدیل فشار بر ایران در قالب یک موافقت نامه بین المللی است.
در لا به لای اصل هفتم منشور سازمان ملل به این نکته اشاره میشود که چنانچه قطع نامهای علیه یک کشور صادر شود در حقیقت موافقت بر سر این مساله است که کشور مذکور تهدیدی برای امنیت بین المللی است و به عنوان خاطی یا یاغی باید با آن مقابله شود که حتی گزینه نظامی نیز در همین فصل ذکر شده است.
در این شرایط اما آقای احمدی نژاد به تازگی از توافق با غربیها سخن گفت و در عین حال اعلام شد که ایشان قصد سفر به سوریه را دارند؛ میتوان به این ارزیابی رسید که با توجه به دیدار ویلیام برنز با بشار اسد امریکاییان قصد دارند از طریق سوریه پیغام امریکا را به ایران برسانند.
در مجموع نباید فراموش کرد که روند شرایط موجود مثبت نیست؛ شیوه بیان غربهای بسیار تغییر کرده است، مقامهای امریکایی و کشورهای عربی منطقه در قالب گفت و گو پیرامون ایران سخنان صریحی در مورد ایران بیان کردند و همه این موارد نشان میدهد که دایره شرایط در مورد ایران روز به روز در حال بستهتر شدن است.
مساله اروپا متفاوت است
این که گفته میشود که غرب از فشارهای اسرائیل در مورد ایران نگران است و قصد ندارد در مورد ایران مورد اتهام تل آویو قرار بگیرد به این معنا نیست که اروپا و امریکا در این موضوع یکسان نگاه میکنند.
اتحادیه اروپا چندان علاقمند نیست که امریکا در موضوع ایران هم توفیق یافته و جای پای نفوذ بیشتری در خاورمیانه بدست آورد. کشورهای اروپایی در ایران منافعی دارند و خواهان آن نیستند که پس از اشغال افغانستان و عراق، این حلقه نیز باز به نفع امریکا تمام شود.
اروپاییان نمیخواهند که امریکا در منطقه خاورمیانه به قدرت مطلقی تبدیل شوند و مشابه این نظر را تا حدودی چین و روسیه نیز دارند. بر این اساس امریکاییان نیز با این مشکل مواجه هستند و طول چهار یا پنج سال گذشته امریکاییان گله مند بودند که اروپا گامهای لازم را در مورد ایران و در مسیر تحقق اهداف امریکا برنداشته است.
در قالب شورای امنیت نیز نمیتوان انتظار داشت که اروپا و امریکا و دیگر اعضای این شورا در مورد ایران به نقطه نظر واحدی برسند اما تلاش امریکا جلب همسویی واقعی این کشورها در مورد ایران است و این همان آرمان بین المللی کردن تهدید ایران است.
نکته این جاست که اکنون حرکتها به سوی اقدامات تحدید کننده میرود، این یعنی که حرکتهای بازدانده تاکنون در مورد ایران موفق نبوده است و باید دید غرب چه سیاستهایی را در پیش خواهد گرفت.
نظر شما :