دادگاهی که جامعه عراق را لرزاند

۰۲ اسفند ۱۳۸۸ | ۱۵:۵۰ کد : ۷۰۱۷ اخبار اصلی
زن در حالی که به شدت می‌گریست، گفت: سر بریدن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن مخالفان صدام توسط همین‌ها انجام شد... یادداشتی از دکتر مرتضی خلخالی، کارشناس امور خاورمیانه
دادگاهی که جامعه عراق را لرزاند

دومین انتخابات عراق پس از سرنگونی صدام در 7 مارس برابر 12 اسفند برگزار خواهد شد. آیت الله سیستانی که در حال حاضر در این سرزمین بحران‌زده منجی است، خواستار شرکت وسیع مردم در انتخابات پیش رو شده است. یک ماه پیش سفیر انگلیس در عراق که کشورش جزء اشغالگران بین النهرین است، گفته بود، در حال حاضر بیش از 10 هزار بعثی در نهادهای امنیتی، نظامی، و انتظامی عراق نفوذ کرده‌اند و به کمک برخی از کشورهای هم‌جوار عراق و کانال‌های تلویزیونی که در اختیار این گروه قرار دارد و همچنین حمایت غربی‌ها از بعثی‌های منفور و مطرود در عراق فعالیت ایذایی می‌کنند.

بیم آن می‌رود که در عراق، بعثی‌ها به صورت خزنده و آرام بار دیگر نفوذ خود را در نهادهای حکومتی افزایش دهند و از سوی دیگر با عملیات تروریستی و انفجار بمب عراقی‌ها را به ستوه آورند تا شرایط به سمتی پیش رود که مردم حضور بعثی‌ها را در صحنه سیاسی عراق بپذیرند.

مسلمانان عراق به زعامت آیت الله سیستانی و حضور موثر و همه جانبه خاندان حکیم می‌تواند عراق را از سقوط به دام نئوبعثی‌ها و طرفداران آنها در منطقه نجات دهند.

تلویزیون الفرات که بینندگان فراوانی در عراق و جهان دارد، جلسه محاکمه تعدادی از سران بعثی از جمله طارق عزیز و سبعاوی (برادر صدام) و علس حسن المجید (پسر عموی صدام حسین) را نشان داد. در این جلسه آنها به اتهام خیانت و نسل کشی در قیام شعبانیه 1991 میلادی محاکمه شدند. طارق عزیز در دادگاه خود را یک دیپلمات و وزیر امور خارجه و معاون صدام معرفی کرد و بدین ترتیب خود را از کلیه جنایات صدام حسین و حزب بعث مبرا و بی‌گناه اعلام کرد. در این هنگام زنی که شوهر و دو فرزندش به دست بعثی‌ها کشته شده بودند به پا خاست و به عنوان شاهد در محضر دادگاه گفت: «من فیلمی (سی‌دی) از جنایات بعثی‌ها در قیام 1991 در اختیار دارم که با حضور و مشارکت این متهمان جنایت‌های هولناک رخ داده است.

زن در حالی که به شدت می‌گریست، گفت: «سر بریدن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن مخالفان صدام توسط همین‌ها انجام شد.»

قاضی از او پرسید، آیا سندی هم در این باره داری؟ زن بلافاصله غمگین فیلم را به قاضی نشان می‌دهد و می‌گوید همه چیز در درون این فیلم قابل دیدن است. قاضی از متهمان یک به یک پرسید، آیا اظهارات این خانم را شنیدید؟ آیا آن را قبول دارید؟ طارق عزیز گفت: «من دیپلمات وزارت خارجه بودم و با این گونه کارها هیچ گونه ارتباطی نداشتم.»

قاضی به طارق عزیز می‌گوید: «اگر دادگاه سندی را در این باره به شما نشان دهد که در آن سر بریدن و زبان در آوردن مخالفان صدام را با مشارکت و امضای شما همراه بوده، آن‌گاه چه خواهید گفت؟

طارق عزیز سر خود را پایین آورد و سکوت معنی‌داری که عراقی‌ها آن را از صفحه تلویزیون دیدند، اختیار کرد.

سرانجام فیلمی به نمایش در آمد که کسی نمی‌تواند به دلیل شنیع بودن آن را تایید کند. مگر می‌شود انسان در برابر انسان دیگر برای حفظ حکومت جابر دست به چنین اقداماتی بزند؟

دیدن فیلم بسیار ترسناک و وحشتناک بود. فیلم نشان می‌داد که چگونه سر و زبان مخالفان و معترضان صدام دیکتاتور در یک چشم به هم زدن از تن جدا و از حلقوم بیرون می‌آمد.

دیدن فیلم واقعیت دیگری را نیز آشکار می‌ساخت و آن این بود که سر بریدن‌ها توسط افرادی صورت می‌گرفت که در این کار دارای تجربه و حرفه‌ای بودند. قاضی از دیدن چنین فیلمی منقلب و به شدت به خشم آمد و گفت که دیگر توان دیدن فیلم را ندارد.

عده‌ای از شهود با فریاد خواهان ادامه پخش فیلم بودند. صحنه دلخراش فیلم زمانی بود که مسئولان نظام بعثی که در دادگاه بر جایگاه صندلی متهم نشسته بودند، سرهای بریده را روی شمشیر گرفته و به علامت شادی پای‌کوبی می‌کردند و می‌رقصیدند تا از ارباب خود یعنی صدام برای این کار جایزه بگیرند.

در این لحظه قاضی از متهمان خواستار توضیح شد. طارق عزیز سر به زیر افکنده بود و پاسخ نداد. اما زن همسر و فرزند از دست داده به قاضی گفت: «این آقای سبعاوی (برادر صدام) و علی حسن عبدالمجید (پسر عموی صدام) را در فیلم ملاحظه کردید. اینها همان کسانی هستند که سرهای بریده را با شمشیرهای خود بلند کرده بودند و به عشق رهبر خود صدام پای‌کوبی می کردند و می‌رقصیدند.

سبعاوی به قاضی گفت: «من در این جلسه نبودم.»

اما فیلم او را نشان می‌داد که نقاب بر صورت پا‌ی‌کوبی می‌کرد. جالب است که اینان در اوج قدرت در نهان‌خانه خود فکر روز پاسخگویی را نمی‌کردند و نمی‌ترسیدند.

آیا این جنایات بار دیگر، جنایات بنی امیه در تاریخ علیه ملسمانان اهل بیت و محبان آنها و خاطره قیام عاشورا را تداعی نمی‌کند؟ (به کتاب معروف الشیعه و حکامون نوشته اندیشمند بزرگ لبنانی مرحوم مغنیه صاحب کتاب التفسیر المبین که 32 سال پیش در لبنان چاپ شد، مراجعه کنید.)

در این هنگام سیرد جعفر حکیم که از فضلا و علمای جوان نجف اشرف است و پدرش در برابر دیدگانش که در آن زمان تنها 15 سال داشت به شهادت رسید، در دادگاه به عنوان شاهد حضور پیدا کرد و گفت: «هنگامی که بعثی‌ها من و پدرم را بازداشت کردند پدر به بعثی‌ها می‌گفت گناه این نوجوان چیست که او را بازداشت می‌کنید؟»

در همین دوره از فرزندان و خاندان حکیم 68 نفر به جوخه‌های اعدام سپرده شدند.

سید جعفر حکیم به دادگاه می‌گوید، بعثی‌ها در مدت بازداشت من و پدر را شکنجه می‌کردند. داستان غم‌انگیز زمانی بود که هر یک را در برابر دیگری شکنجه می‌کردند.

قاضی از حکیم پرسید، خواسته شما برای مجازات این متهمان در دادگاه چیست؟

حکیم بر خلاف باور عراقی‌ها که دادگاه را از صفحه تلویزیون تماشا می‌کردند همه را غافلگیر کرد. او گفت: «من به تاسی از جدم رسول الله و ائمه اطهار در هنگام فتح مکه که رو به دشمنان شکست خورده کرد و گفت، انتم طلقاء فی وجه الله (شما در راه خدا آزاد هستید و بروید).»    


( ۱ )

نظر شما :