نيوزويک با بىثمر خواندن تحريم ايران
تهران چيزى براى از دست دادن ندارد
در حالى که غرب بر حجم تهديدها و فشارها بر تهران مىافزايد، در اين کشور دولت به ...
"ايران چيزى براى از دست دادن ندارد". اين عنوانى است که نيوزويک براى جديدترين گزارش خود از اوضاع پرونده هستهاى ايران انتخاب کرده است. اين نشريه در ادامه مىنويسد: در حالى که غرب بر حجم تهديدها و فشارها بر تهران مىافزايد، در اين کشور دولت به راحتى کار خود را پيش مىبرد و البته از غنىسازى 20 درصدى اورانيوم سخن مىگويد. هر تحريمى که براى تحت فشار قرار دادن دولت محمود احمدىنژاد عليه تهران اعمال شود در نهايت مانند سه تحريم پيشين بىنتيجه خواهد بود.
تنش ميان غرب و تهران بار ديگر و البته براى چندمين بار افزايش يافته است اما آيا غرب اينبار با ايران جدى برخورد خواهد کرد؟ ايالات متحده،فرانسه، انگلا مرکل صدر اعظم آلمان و وزير امور خارجه اين کشور همه يکصدا خواهان اعمال فشار بيشتر عليه ايران هستند. همگى از تشديد تحريمها سخن مىگويند. زمان براى آغاز تحريمهاى جديد فرا رسيده است. ايران بايد براى کنار نهادن برنامه هستهاى خود تحت فشار قرار بگيرد. در چنين شرايطى همين سه کشور تاکيد دارند که در شرايطى که چين با حق وتو خود مجوز صدور قطعنامهاى عليه ايران در شوراى امنيت را صادر نکند، تهران با تحريمهاى جدى و جداگانه هرکدام از اين کشورها روبهرو خواهد شد.
تهديدها اما براى دولتمردان ايرانى چندان مهم نيستند. آنها حتى خود را به زحمت پاسخ دادن هم نمىاندازند و در عوض به راحتى روند غنىسازى اورانيوم را آغاز کردهاند. بىتفاوتى ايرانىها به تحريمهايى که عليه اين کشور اعمال مىشود، مدتهاست که تبديل به الگويى شده است. يک سال پيش بود که جامعه جهانى به محمود احمدىنژاد براى پاسخگويى در خصوص فعاليتهاى هستهاى اين کشور يک سال فرصت داد.
تهران و البته محمود احمدىنژاد به راحتى تمامى اين ضربالاجلها را پشت سر گذاشته است. تاکتيکهاى ايران در مواجهه با غرب همواره يکسان بوده است. ابتدا آنها اين تصور را به وجود مىآورند که در حال همکارى با غرب هستند. اما پس از آن همچنان به آنچه که انجام مىدادند ادامه مىدهند. بدون تهديد نظامى ايران که غرب همواره مخالف آن بوده است، تهران همواره احساس امنيت مىکند. چند دهه تحريم ايران اين کشور را در اين حوزه بسيار باتجربه کرده است.
تاريخى از تحريمهاى بىفايده
نخستين تحريم عليه ايران پس از اشغال سفارت ايالات متحده در تهران در سال 1979 آغاز شد. در سال 1995 ايالات متحده با اضافه کردن تحريمهاى اقتصادى تهران را بيش از پيش تحت فشار قرار داد. در 2006، شوراى امنيت سازمان ملل براى نخستين بار به واسطه فعاليتهاى هستهاى ايران اين کشور را مورد تحريم قرار داد. اين تحريمها در سالهاى 2007 و 2008 هم تمديد شدند . بر اساس اين تحريمها، اعضاى سازمان ملل حق فروش تجهيزات و مواد خامى را که ايران بتواند در تاسيسات هستهاى خود از آن استفاده کند، به تهران نداشتند.
علاوه بر اين تجارت با بانک سپه نيز محدود شد. فروش تسليحات بزرگ و پيشرفته هم به ايران قدغن بود. در سال 2008، اتحاديه اروپا اموال بانک ملى را بلوکه کرده و ممنوعيت ورود ايرانىهايى را که در جريان پرونده هستهاى ايران فعاليت دارند اعلام کرد. تمامى آن تحريمها در نهايت ره به جايى نبرد و البته همانقدر در اين سالها بىتاثير بود که در اين روزها.
تحريم بىحاصل بنزين
در حال حاضر در ايالات متحده بسيارى به دنبال تحريم سوختى ايران هستند. ايران چهارمين کشور توليد کننده نفت است اما به دليل ناتوانى در پالايش نفت، مجبور به خريد سوخت از خارج از کشور است. در اين ميان تحليل گران اعتقاد دارند که اين تحريم هم ره به جايى نخواهد برد چرا که تنها در شرايطى ايران متضرر مىشود که مسيرهاى ابى انتقال يا همان قاچاق سوخت به اين کشور هم مسدود شود.
البته تحريم سوختى ايران در سطح جهانى به کمک چين نياز دارد و حق وتوى چين و البته مخالفت اين کشور با تشديد تحريمهاى ايران به معناى شکست اين بازى حتى پيش از آغاز است. در مواجهه با ايران بيش از آنکه آغاز تحريمها مساله باشد، اعمال جدى آنها و کاربردى بودنشان مساله است. هيلارى کلينتون وزير امور خارجه ايالات متحده اخيرا به شکست تحريمهاى پيشين ايران اشاره کرده و تاکيد کرد که در حقيقت هيچچيز عايد غرب از اين تحريمها نشد.
تنش ميان غرب و تهران بار ديگر و البته براى چندمين بار افزايش يافته است اما آيا غرب اينبار با ايران جدى برخورد خواهد کرد؟ ايالات متحده،فرانسه، انگلا مرکل صدر اعظم آلمان و وزير امور خارجه اين کشور همه يکصدا خواهان اعمال فشار بيشتر عليه ايران هستند. همگى از تشديد تحريمها سخن مىگويند. زمان براى آغاز تحريمهاى جديد فرا رسيده است. ايران بايد براى کنار نهادن برنامه هستهاى خود تحت فشار قرار بگيرد. در چنين شرايطى همين سه کشور تاکيد دارند که در شرايطى که چين با حق وتو خود مجوز صدور قطعنامهاى عليه ايران در شوراى امنيت را صادر نکند، تهران با تحريمهاى جدى و جداگانه هرکدام از اين کشورها روبهرو خواهد شد.
تهديدها اما براى دولتمردان ايرانى چندان مهم نيستند. آنها حتى خود را به زحمت پاسخ دادن هم نمىاندازند و در عوض به راحتى روند غنىسازى اورانيوم را آغاز کردهاند. بىتفاوتى ايرانىها به تحريمهايى که عليه اين کشور اعمال مىشود، مدتهاست که تبديل به الگويى شده است. يک سال پيش بود که جامعه جهانى به محمود احمدىنژاد براى پاسخگويى در خصوص فعاليتهاى هستهاى اين کشور يک سال فرصت داد.
تهران و البته محمود احمدىنژاد به راحتى تمامى اين ضربالاجلها را پشت سر گذاشته است. تاکتيکهاى ايران در مواجهه با غرب همواره يکسان بوده است. ابتدا آنها اين تصور را به وجود مىآورند که در حال همکارى با غرب هستند. اما پس از آن همچنان به آنچه که انجام مىدادند ادامه مىدهند. بدون تهديد نظامى ايران که غرب همواره مخالف آن بوده است، تهران همواره احساس امنيت مىکند. چند دهه تحريم ايران اين کشور را در اين حوزه بسيار باتجربه کرده است.
تاريخى از تحريمهاى بىفايده
نخستين تحريم عليه ايران پس از اشغال سفارت ايالات متحده در تهران در سال 1979 آغاز شد. در سال 1995 ايالات متحده با اضافه کردن تحريمهاى اقتصادى تهران را بيش از پيش تحت فشار قرار داد. در 2006، شوراى امنيت سازمان ملل براى نخستين بار به واسطه فعاليتهاى هستهاى ايران اين کشور را مورد تحريم قرار داد. اين تحريمها در سالهاى 2007 و 2008 هم تمديد شدند . بر اساس اين تحريمها، اعضاى سازمان ملل حق فروش تجهيزات و مواد خامى را که ايران بتواند در تاسيسات هستهاى خود از آن استفاده کند، به تهران نداشتند.
علاوه بر اين تجارت با بانک سپه نيز محدود شد. فروش تسليحات بزرگ و پيشرفته هم به ايران قدغن بود. در سال 2008، اتحاديه اروپا اموال بانک ملى را بلوکه کرده و ممنوعيت ورود ايرانىهايى را که در جريان پرونده هستهاى ايران فعاليت دارند اعلام کرد. تمامى آن تحريمها در نهايت ره به جايى نبرد و البته همانقدر در اين سالها بىتاثير بود که در اين روزها.
تحريم بىحاصل بنزين
در حال حاضر در ايالات متحده بسيارى به دنبال تحريم سوختى ايران هستند. ايران چهارمين کشور توليد کننده نفت است اما به دليل ناتوانى در پالايش نفت، مجبور به خريد سوخت از خارج از کشور است. در اين ميان تحليل گران اعتقاد دارند که اين تحريم هم ره به جايى نخواهد برد چرا که تنها در شرايطى ايران متضرر مىشود که مسيرهاى ابى انتقال يا همان قاچاق سوخت به اين کشور هم مسدود شود.
البته تحريم سوختى ايران در سطح جهانى به کمک چين نياز دارد و حق وتوى چين و البته مخالفت اين کشور با تشديد تحريمهاى ايران به معناى شکست اين بازى حتى پيش از آغاز است. در مواجهه با ايران بيش از آنکه آغاز تحريمها مساله باشد، اعمال جدى آنها و کاربردى بودنشان مساله است. هيلارى کلينتون وزير امور خارجه ايالات متحده اخيرا به شکست تحريمهاى پيشين ايران اشاره کرده و تاکيد کرد که در حقيقت هيچچيز عايد غرب از اين تحريمها نشد.
نظر شما :