القاعده؛ عنصر ضروری گسترش اسلاموفوبیا
در حالی که به تایید نهادهای بینالمللی اسلاموفوبیا در غرب رو به افزایش است صدور حکم قتل یک کاریکاتوریست سوئدی از سوی رهبر مرموز القاعده در عراق، تنها شرایط را برای مسلمانان دشوارتر میکند.
در حالی که به تایید نهادهای بینالمللی اسلاموفوبیا در غرب رو به افزایش است و فعالیتهای اخیر بعضی از احزاب راستگرای اروپایی به گسترش آن دامن زده است، صدور حکم قتل یک سردبیر و یک کاریکاتوریست سوئدی از سوی رهبر مرموز القاعده در عراق، شرایط را برای مسلمانان دشوارتر میکند.
ابوعمر البغدادی، رهبر مرموز شاخهای از سازمان القاعده که در عراق فعالیت میکند، در یک فایل صوتی با عنوان «و مکروا و مکر الله» که از طریق شبکه اینترنت منتشر شد، جایزهای 100 هزار دلاری برای سر کاریکاتوریست سوئدی تعیین کرد که چندی پیش تصویری از حضرت محمد کشیده بود.
البغدادی در این فایل صوتی حدوداً 30 دقیقهای علاوه بر تهدید شرکتهای سوئدی و اقلیتهای فرقه یزیدیان و وعده حملات تروریستی در ماه رمضان، اعلام کرد هر کس لارس ویکس، کاریکاتوریست سوئدی را مانند یک «گوسفند» ذبح کند، 50 هزار دلار علاوه بر جایزه دریافت میکند. او که اعلام این جوایز را به مناسبت ماه پربرکت رمضان عنوان میکرد، 50 هزار دلار نیز برای کشتن سر دبیر روزنامه سوئدی نریکس آلهاندا تعیین کرده است. این روزنامه کاریکاتورهای ویکس را منتشر کرده بود.
در متن این فایل صوتی آمده است: «ما خواستار اعدام لارس ویکس، کاریکاتوریستی هستیم که به خود جرات داده به پیامبر ما توهین کند و ما به مناسبت این ماه پر برکت جایزهای معادل 100 هزار دلار برای کسی تعیین میکنیم که او را بکشد.»
در پاسخ، ویکس که انتشار کاریکاتورش در 19 اوت سال جاری خشم مسلمانان جهان را برانگیخت، معتقد است که مساله کاریکاتور او بیش از اندازه بزرگنمایی شده است. او در پی این تهدیدها و در مصاحبهای تلفنی با آسوشیتدپرس ابراز امیدواری کرد که مسلمانان، به ویژه مسلمانان ساکن اروپا حق آزادی بیان را درک کنند و راه خود را از القاعده و تهدیدهای این چنین جدا کنند.
در مقابل اولاف یوهانسن، سردبیر نریکس آلهاندا این تهدیدات را جدی گرفته و از پلیس سوئد خواسته است تا از او مراقبت کند.
البغدادی در بخش دیگری از این فایل صوتی تهدید کرده است در صورتی که دولت سوئد روزنامه نریکس آلهاندا را تعطیل نکند و به طور رسمی از مسلمانان عذرخواهی نکند، القاعده با حمله به شرکتهای بزرگ سوئدی مانند «اریکسون، اسکانیا، آیکیا، ولوو، و الکترولوکس» اقتصاد این کشور را متزلزل خواهد کرد.
این در حالی است که فردریک راینفلت، نخست وزیر سوئد برای مرتفع کردن این بحران هفته گذشته 22 تن از سفرای کشورهای اسلامی را که در سوئد مستقر هستند دعوت کرده و ضمن ابراز همدردی به خاطر جریحهدار شدن افکار عمومی مسلمانان از آنان خواست این مساله را درک کنند که بر اساس قوانین سوئد دولت اجازه مقابله با نشریات آزاد را ندارد.
اسلاموفوبیا؛ جدیترین شکل تبعیض در جهان امروز
اما تهدیدات تازه البغدادی در حالی منتشر میشود که کمتر از یک هفته قبل در کنفرانسی که با حضور 47 کشور عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برگزار شده بود، مسعود خان، فرستاده ویژه پاکستان به این اجلاس به نمایندگی از سازمان کنفرانس اسلامی، ضمن محکوم کردن کاریکاتور سوئدی گفته بود اقلیتی از مسلمانان تندرو در اعمالی انحرافی که انطباقی با آموزههای دینی ندارد، بهانههایی به دست رسانههای بینالمللی میدهند تا تمام جهان اسلام و خود دین را بدنام جلوه دهند و چنین وانمود کنند که این خشونتها منطبق با آموزههای دینی است.
در این کنفرانس که با موضوع بررسی پیشداوری و تهمتهایی برگزار شده بود که صرفاً به خاطر دین و مذهب افراد متوجه آنها میشود، مسعود خان، روند گسترش اسلاموفوبیا را در غرب «تهدیدآمیز» توصیف کرده و تاکید کرده بود که سازمان کنفرانس اسلامی با 57 کشور عضو به نمایندگی از 3/1 میلیارد مسلمان هر گونه فعالیت تروریستی را محکوم میکند.
او همچنین گوشزد کرد که نباید به بهانه آزادی بیان، اعمال اهانتآمیزی مانند کاریکاتورهای سوئدی یا نمونه دیگری از پوسترهای تبلیغاتی را در سوئیس مورد تشویق قرار داد و توجیه کرد. به عقیده مسعود خان این نمونههای در حقیقت محصولات گسترش اسلاموفوبیا در غرب و به ویژه در اروپا هستند.
در این کنفرانس همچنین بازرس ویژه سازمان ملل متحد در مسائل نژادی، تبعیض نژادی، بیگانهگریزی، و اشکال مرتبط نابردباری، از گسترش اسلامترسی (اسلاموفوبیا) به ویژه در اروپا خبر داده و آن را محکوم کرده بود. دودو دیین در این سخنان به خصوص حزب راستگرای مردم سوئیس را که از محبوبترین احزاب سیاسی این کشور است به دامن زدن به تنفر مذهبی علیه مسلمانان متهم کرده بود.
او از این حزب خواست تا هر چه سریعتر پوسترهای تبلیغاتی را که مضامین توهینآمیز نژادی و دینی دارند از برنامه رقابتهای انتخاباتی خود حذف کنند. در تصویر این پوستر سه گوسفند سفید، مانع ورود یک گوسفند سیاه به جمع خود میشوند و زیر عکس با حروف درست نوشته شده است «به خاطر امنیت همه».
دیین گفت: «امروز و در شرایط فعلی، اسلاموفوبیا جدیترین شکل تبعیض و افترای مذهبی به شمار میرود.»
به گفته دیین امروزه رهبران سیاسی، رسانههای تاثیرگذار، و حتی متفکران غرب بیشتر و بیشتر اسلام را مترادف خشونت و تروریسم تلقی میکنند و عدهای سیاستمدار سود جو نیز با استفاده از این شرایط سعی دارند مناسک مذهبی مسلمانان و برای مثال ساخت مساجد را در اروپا محدود میکنند.
دیین که وکیلی سنگالی است در گزارش مکتوب 21 صفحهای خود که در این جلسه تسلیم شورای حقوق بشر سازمان ملل شد، تاکید کرده است که اسلاموفوبیا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 به طور مداوم رو به رشد بوده است. به نوشته او امروزه در سراسر دنیا احزاب سنتی دموکرات به ادبیات وحشت از بیگانهها و ممانعت از پذیرش آنها در جامعه روی آوردهاند و اقلیتهای قومی و مذهبی (به خصوص پناهندگان و مهاجران) را مسئول خطاها و جرائمی میدانند که هیچ ارتباطی با آنها نداشته است. این مساله در اروپا به طور ویژه متوجه مسلمانان مقیم و مهاجر است.
در این شرایط تهدیدات رهبر القاعده تنها نتیجهای که دارد کند کردن نوک تیز انتقاداتی است که در کنفرانس شورای حقوق بشر متوجه اروپا و رهبران راستگرای افراطی این قاره شده بود و در حقیقت با پوشش خبری که به مساله تعیین جایزه برای سر روزنامهنگار سوئدی داده شد، به نوعی رفتار اسلاموفوبیک برخی افراد و احزاب در ذهن مخاطبان توجیهی منطقی پیدا کرد. به بیان دیگر القاعده با حرکت اخیر بار دیگر نشان داد که خواسته یا ناخواسته جزئی از سیستمی است که در راستای برخی حرکتهای تندرو ضد اسلامی عمل میکند.
اسلاموفوبیا، مکمل هژمونی غرب
اسلاموفوبیا بنا به تعریفی که موسسه بریتانیایی رانیمید تراست در سال 1997 ارائه کرد عبارت است از وحشت یا نفرت از اسلام که در نتیجه وحشت یا نفرت از مسلمانان را در پی دارد و موجب کنار گذاشتن آنها از زندگی اقتصادی، اجتماعی، و ارتباطات روزمره عمومی در جوامعی میشود که اکثریت با غیر مسلمانان است. این تعریف در مقیاس جهانی باعث تفکیک جهان به دنیای اسلام و دنیای غیر اسلام میشود که درست در راستای مرزبندیهای سیاسی جهان بر اساس تئوری برخورد تمدنها قرار میگیرد.
صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه، درباره شکلگیری پدیده اسلاموفوبیا میگوید این پدیده در وهله اول محصول تفکر و اسلامستیزی شرقشناسان و اسلامشناسان بزرگ است و نزج بنیان و اساس آن به مدتها پیش بازمیگردد (هر چند که واژه اسلاموفوبیا از اواسط دهه 1980 وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی جهان شد).
خرازی اما تاکید میکند که اوج گرفتن این پدیده و گسترش آن بعد از دوران جنگ سرد آغاز شده است. به عقیده او در نظام سلطه در دوران پس از جنگ سرد وجود یک نوع فوبیای جدید برای تکمیل سلطه لازم و ضروری است و اسلاموفوبیا به صورت یکی از گزینهها مطرح شده است.
به گفته خرازی اسلاموفوبیا در حقیقت مکمل پدیده رادیکالیسم اسلامی و غربستیزی در چرخه بسته وحشت است که هدف آن ایجاد هژمونی غرب است. به بیان دیگر اسلاموفوبیا و اسلام تندرو و رادیکال که فاقد اصالت است اما دیدگاههای سنتی و سلفی دارد هر دو محصول یک پدیده هستند و در عین حال در راستای نیل به یک هدف قرار میگیرند.
از نظر خرازی اسلاموفوبیا به ویژه از این جهت خطرناک است که نه تنها اسلام را در برابر مسیحیت و سایر ادیان قرار میدهد، بلکه موجب قرار گرفتن اسلام در برابر اسلام نیز میشود. او تاکید میکند که روند گسترش این پدیده پس از وقایع 11 سپتامبر مضاعف شده است.
در حقیقت همان طور که افرادی مانند مسعود خان و دیین نیز در سخنانشان در کنفرانس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به این مساله اشاره کردهاند، رسانهها پس از 11 سپتامبر نقش بسزایی در گسترش اسلاموفوبیا داشتهاند. الیزابت پول، یکی از مولفان دایرهالمعارف مطالعات نژادی و قومی با بررسی مطالبی که در فاصله سالهای 1994 تا 2004 در رسانههای بریتانیا منتشر شدهاند به این نتیجه رسیده است که رسانهها به طور خاص دیدگاههای مسلمانان و اسلام را به شکلی ناقص منعکس میکنند و پوشش رسانهای مسائلی که مربوط به اسلام و مسلمانان میشود همیشه با نوعی نگرش منفی نسبت به آنها همراه بوده است. پول در نتیجهگیری نهایی رسانهها را یکی از عوامل اصلی گسترش اسلاموفوبیا معرفی میکند.
دکتر چاندرا مظفر، رئیس موسسه بینالمللی «جاست» و یکی از برجستهترین متفکران مسلمان جنوب شرق آسیا درباره خشونتهای مرتبط با مسلمانان که در رسانهها منتشر میشود، ارتباط آن با مذهب، و نحوه پوشش رسانهای آنها در کنفرانس گفتگوی رسانههای آسیا و اروپا که اوایل سپتامبر سال جاری در بن، آلمان برگزار شد، گفت: «در دنیای امروز ما جنگها و درگیریهای زیادی در نقاط مختلف در گرفته است که مسلمانان و مسیحیان در دو سوی متخاصم آن قرار داشتهاند، اما باید توجه کرد که این درگیریها هیچ ارتباطی با دکترین این مذاهب ندارد.»
دکتر مظفر افزود: « ... برای مثال درگیری خونین عراق را در نظر بگیرید، در یک سو مهاجم حضور دارد و سوی دیگر مقاومت. این نیز حقیقت دارد که بیشتر سربازهای نیروی مهاجم (آمریکا) مسیحی هستند و بیشتر افرادی که در عراق به هر نحوی مقاومت میکنند، مسلمان. اما همان طور که نمیتوان گفت تهاجم آموزه مسیحیت است – چرا که حضرت مسیح با استیلای روم بر سایر ملل مانند سرزمین مادری خودش، فلسطین، مخالف بود و تاسیس امپراتوری را جایز نمیدانست – نمیتوان گفت این شیوه مقاومت نیز آموزه اسلام است. درست است که اسلام مقاومت در برابر متجاوز را برای مسلمانان واجب کرده اما مساله این است که مقاومت عراقیها به این خاطر نیست که مسلمان هستند بلکه در طول تاریخ مردم سراسر دنیا با هر فرهنگ و دینی که داشته در برابر اشغالگران مقاومت کردهاند.»
رئیس موسسه جاست در ادامه از نحوه پوشش این درگیریها توسط رسانههای اروپایی و حتی آسیایی انتقاد کرد و گفت متاسفانه رسانههای هر دو طرف به گونهای رفتار میکنند که گویی این تخاصم و معاندت بخشی از مذهب است.
به اعتقاد مظفر دلیل این نحوه پوشش خبری که به افزایش اسلاموفوبیا در غرب دامن زده است چند احتمال دارد. برخی از این احتمالات به اختصار عبارتند از این که یک، رسانهها خود را بخشی از سیستم جهانی میدانند و به همین خاطر نمیخواهند مسائلی را در دفاع از اسلام مطرح کنند که این سیستم و قدرتهای مطرح جهانی را به چالش بگیرند؛ دوم، رسانههای آسیایی و اروپایی معتقدند که افکار افرادی که اعتقادات ملهم از آموزههای مذهبی دارند به نوعی جانبدارانه است و در نتیجه تریبون را تنها در اختیار افراد غیر مذهبی و حتی ضد مذهبی میگذارند و نتیجه بالعکس یکجانبه علیه مذهب و به خصوص ضد اسلام میشود؛ صاحبان رسانهها در هر دو طرف با پیشداوری به اسلام و مسلمانان نگاه میکنند و این ارائه تصویری متعادل و بدون غرضورزی را از اسلام دشوار میکند؛ و از همه مهمتر این که پوشش خبری با این شیوه نگاه داستانهای خبری را جذابتر میکند و باعث افزایش مخاطبان و در نتیجه درآمد رسانهها میشود.
نظر شما :