فاز سوم جنگ عليه ترور در ابهام

۲۱ شهریور ۱۳۸۶ | ۱۳:۳۲ کد : ۶۷۲ اخبار اصلی
چندى است که برخى محافل خبرى مهم دنيا بارديگر موضوع احتمال تهاجم به ايران توسط آمريکا را به یکی از محور اصلى تحليل هاى خود در زمينه وقايع منطقه خاورميانه تبدیل کرده اند. مطرح شدن مجدد اين موضوع در چند روز گذشته دلايل و بهانه هاى ويژه خود را دارد.
فاز سوم جنگ عليه ترور در ابهام
 

چندى است که برخى محافل خبرى مهم دنيا بارديگر موضوع احتمال تهاجم به ايران توسط آمريکا را به یکی از محور اصلى تحليل هاى خود در زمينه وقايع منطقه خاورميانه تبدیل کرده اند. اگرچه اين موضوع پيشتر نيز مورد بحث و گمانه زنى قرار گرفته و حتى سناريوهايى نيز براى نحوه اين تهاجم پيش بينى شده بو‍د، اما مطرح شدن مجدد اين موضوع در چند روز گذشته دلايل و بهانه هاى ويژه خود را دارد.

يکى از اين دلايل جنگ لفظى اخير ميان روساى جمهور آمريکا و ايران است. جورج بوش در سخنرانى خود در روز 6 شهريور اعلام کرد که هم اکنون ايران مهمترين حامى تروريسم در دنيا است. او براى اثبات اين ادعايش تمام اتهاماتى که واشنگتن گهگاه به صورت جسته و گريخته عليه ايران مطرح کرده است، يک يک برشمرد و اعلام داشت که واشنگتن پيش از اين که خيلى دير شود، با اين تهديد مقابله خواهد کرد.

در همين حال محمود احمدى نژاد در اظهاراتى که به زعم برخى نشريات تحليلى از جمله مجله اکونوميست تحريک صريح بوش به حمله عليه ايران تلقى مى شد، گفت که دشمنان اين کشور هرگز جرات تهاجم به ما را ندارند. وى همچنين اعلام کرد که ايران هم اکنون سه هزار سانتريفوژ درحال فعاليت براى غنى سازى اورانيوم در اختيار دارد.

اين جنگ لفظى در حالى آغاز شده بود که پيشتر برخى از محافل خبرى از تصميم دولت بوش در ناميدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به عنوان يک گروه تروريستى خبر داده بودند. به عقيده برخى از تحليلگران اين تصميم در راستاى تلاشى بود که ديک چنى و طرفدراران مواجه قهرانه عليه ايران پيش از پايان دور دوم رياست جمهورى بوش آغاز کرده بودند.

همزمان با اين موضوع بار ديگر پرداختن به سناريوهاى احتمالى حمله نظامى به عراق در سايت هاى خبرى و خبرگزارى ها از سر گرفته شد. روزنامه ساندى تايمز انگليس طرحى را توصيف کرد که بر اساس آن پنتاگون طى يک تهاجم سه روزه، 1200 هدف در سراسر ايران را مورد تهاجم قرار خواهد داد.

در همين حال دن بلچ و مارتين بوچر، دو تن از تحليل گران سرشناس انگليسى از حملاتى سخن به ميان آوردند که دامنه آنها بسيارى گسترده تر از هدف قرار دادن سايت هاى هسته اى ايران بود. از سوى ديگر به گزارش روزنامه نيوريورک تايمز در 31 آگوست، بسيارى از سرباران آمريکايى در وبلاگ هاى شخصى خود به ترتيبات جديد امنيتى که بيانگر جنگى جديد در منطقه است، اشاره داشته اند.

با اين حال موضوع حملات تلافى جويانه از سوى ايران به اهداف آمريکايى در عراق يا ديگر نقاط منطقه، نکته مشترکى بود که به طور صريح يا ضمنى در تمام اين سناريوها مورد اشاره قرار گرفته است. اين حملات واقعيتى است که هرگز استراتژيست ها نظامى آمريکا نتوانسته اند از آن در طرح هاى نظامى خود غافل باشند. بر اساس اين رويکرد در صورتى انجام هر نوع حمله اى – حتى در بعدى کوچک –  از سوى نيروهاى آمريکايى به اهدافى در ايران، اين نيروهاى بايد خود را براى مقابله با سخت ترين تهاجم هاى تلافى جويان از سوى ايران آماده کنند.

بدين ترتيب آمريکا در نهايت مجبور خواهد شد که بخش عمده اى از نيروهاى موجود خود در عراق را نيز به کار گيرد. اين در حالى است که در موقعيت کنونى با توجه به نياز مبرم عراق به وجود نيروهاى آمريکايى براى تامين امنيت در نقاط مختلف اين کشور، به تعويق اقتادن انجام هر نوع اقدام قهرانه عليه ايران تا زمان عقب نشينى نيروهاى آمريکايى از عراق گريز ناپذير است.

اين همان موضوعى است که به گزارش ژنرال ديويد پترائوس از عراق اهميت دو چندان بخشيده و تمام توجهات را به زمانى که براى اين اقدام پيشنهاد خواهد شد، معطوف کرده است. اين ژنرال آمريکايى يک عقب نشينى کم حجم ( 4 هزار نفر ) از سربازان آمريکايى را پس از ماه ژانويه مطرح خواهد کرد. اما پس از اين دور عقب نشينى آمريکا بايد بخش گستردترى از نيروهاى خود را از عراق خارج کرده و تعداد آنان را از 160 هزار تن کنونى به 130 هزار نيرو تقليل دهد. پترائوس در گزارش خود تاکيد خواهد کرد که يک عقب نشينى سريع به هيچ وجه به صلاح آمريکا در منطقه نخواهد بود.

اين توصيه ای است که در ارزيابى رايان کراکر، فرستاده آمريکا به عراق که وظيفه يافته بود از اوضاع سياسى اين کشور به کنگره گزارش دهد نيز مورد اشاره قرار گرفت.

اکنون 7 ماه از زمان اعزام بيش از 30 هزار نيروى تازه نفس آمريکايى به عراق گذشته است. اما اين اقدام نتوانسته است انتظاراتى را که دولت بوش در زمينه تامين امنيت شهرها و همچنين ايجاد يک دولت ملى متحد در بغداد در نظر داشته است، برآورده کند.

در همين حال ژنرال جيمز جونز، فرمانده نظامى سابق آمريکا در اروپا نيز به کنگره گزارش داده است که هنوز تا تشکيل يک نيروى عراقى مستقل که قادر باشد بدون کمک نيروهاى آمريکايى وظيفه تامين امنيت در عراق با برعهده بگيرد، 12 تا 18 ماه زمان باقى است.

به هر حال تا زمانى که تکليف عقب نشينى نيروهاى آمريکايى از عراق مشخص نشده و جدول زمانى معينى و مورد وفاقى ميان سران نظامى در واشنگتن ارائه نشود، هر نوع طرح ريزى براى تهاجم نظامى به ايران بيشتر به گمانه زنى شبيه است تا يک تصميمى قطعى و قابل استناد. اين واقعيت باعث شده است که برخى از تحليلگران در واشنگتن اذعان کنند که اجراى فاز سوم جنگ عليه ترور همچنان در هاله از ابهام است. ابهامى که ممکن است حتى تا واپسين روزهاى انتخابات رياست جمهورى آمريکا در سال 2008 نيز يعنى تا زمانى که دولت بوش در راس کار است، به طول انجامد.


نظر شما :